صُحُفٍ مُطَهَّرَه

احادیث اهل بیت علیهم السلام در موضوعات مختلف
مشخصات بلاگ
صُحُفٍ مُطَهَّرَه

عمده مطالب این سایت که با نام نویسنده "صُحُفٍ مُطَهَّرَه" مشخص شده است برگرفته از کانال تلگرام به نشانی (https://t.me/sohof2) و در جهت نشر احادیث اهل بیت علیهم السلام می باشد.

نویسندگان

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشک» ثبت شده است

چندین تن از تاریخ نگاران سنی و نیز کسانی چون ابن حجر مکى در کتاب الصواعق المحرقه که در دفاع از شیخین و ردّ بر شیعه نوشته چنین مى نگارند: (وقتى یزید مُرد) معاویه بن یزید به میان مردم نیامد و در امور حکومت دخالت نکرد و فقط چهل روز حاکمیت داشت. و از حسن حال او این بود که او وقتى بر فراز منبر رفت، گفت: همانا این خلافت، ریسمان الهى است و جدّم معاویه آن را به ناحق از على بن ابى طالب علیه السلام گرفت و آن چه را مى خواست با شما انجام داد... سپس نوبت به پدرم رسید و او نیز اهلیّت تصدّى خلافت را نداشت و با فرزند رسول الله نزاع کرد و عمرش رفت و گناهانش گریبانگیر او در قبر شد.
سپس گریست تا اشک هایش جاری شد و گفت: (پدرم) یزید، عترت رسول خدا صلى اللّه علیه و آله را به قتل رساند، شرب خمر را مباح کرد و کعبه را تخریب نمود. و من این امر حکومت را نمی پذیرم...

«لم یخرج إلى الناس ولا صلّى بهم، ولا أدخل نفسه فی شی‏ء من الأمور، وکانت مدّة خلافته أربعین یوماً .... ومن صلاحه الظاهر: أنه لمّا ولی صعد المنبر فقال: إن هذه الخلافة حبل اللَّه، وإن جدّی معاویة نازع الأمر أهله ومن هو أحقّ به منه علی بن أبی طالب، ورکب بکم ما تعلمون، حتى أتته منیّته فصار فی قبره رهیناً بذنوبه. ثم قلد أبی الأمر وکان غیر أهل له، ونازع ابن بنت رسول اللَّه صلى اللَّه علیه وسلم، فقصف عمره وانبتر عقبه وصار فی‏ قبره رهیناً بذنوبه. ثم بکى [بدایه: حتى جرت دموعه] وقال: إن من أعظم الأمور علینا علمنا بسوء مصرعه وبئس منقلبه، وقد قتل عترة رسول اللَّه صلى اللَّه علیه وسلّم، وأباح الخمر [الحرم] وخرّب الکعبة. ولم أذق حلاوة الخلافة فلا أتقلد مرارتها، فشأنکم أمرکم. واللَّه لئن کانت الدنیا خیراً فقد نلنا منها حظاً، ولئن کانت شراً فکفى ذریة أبی سفیان ما أصابوا منها.ثم تغیّب فی منزله حتى مات بعد أربعین یوماً على ما مر. فرحمه اللَّه أنصف من أبیه، وعرف الأمر لأهله»
ابن حجر، الصواعق المحرقه، ج2، ص641-642. ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج 12، ص 350؛ مقدسی، البدء و التاریخ، ج‏6 ،ص17؛ ابن العبری، تاریخ‏ مختصر الدول، ص111، با تعابیر مشابه.
صُحُفٍ مُطَهَرَه

روایت شده امام صادق علیه السلام در ضمن کلامی از مِسمع پرسیدند:«آیا رفتار نا پسندی را که با سیدالشهداء علیه السلام شد به یاد می آوری؟
مسمع گوید: عرض کردم: آری!
فرمود: بی تابی میکنی؟ عرض کردم: آری، به خدا سوگند اشکم جاری می شود،دگر گونی ام برای خانواده محسوس است، به نحوی بی تاب می شوم که نمی توانم غذا بخورم و آثار آن در چهره ام آشکار است.
حضرت فرمود: رحمت خدا بر اشک دیدگانت!
تو از کسانی محسوب می شوی که در مصائب ما بی تابی می کنند و به شادی ما مسرور و به جهت حزن و اندوه ما اندوهناک، و هنگام خوف ما خائف و هراسناک و هنگام امنیت ما در امن و امانند.
بدان که هنگام جان دادن تو پدران من حاضر شوند،سفارش تو را به ملک الموت نموده و با بشارت به ملاقات تو آیند به نحوی که قبل از مردن چشم تو روشن گردد.
ملک الموت از مادر مهربان به تو مهربان تر و دلسوزتر باشد...  .
هر چشمی که برای ما گریان شود،از نعمت نظر کردن به کوثر بهره مند شده و از آن خواهد نوشید،هر چه محبتش به ما بیشتر لذت او از آب کوثر بیشتر خواهد بود.
کامل الزیارات ١٠٣-١٠١. بحارالانوار ٢٩١/٤٤

صُحُفٍ مُطَهَرَه
صُحُفٍ مُطَهَرَه
ابن‌عباس می‌گوید: هنگامی که وفات پیغمبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله نزدیک گردید آن حضرت به‌ قدری گریست که محاسن مبارکش تر شد.
عرض شد: یا رسول اللَّه! چرا گریه می‏‌کنی؟ فرمود: برای ذریه و فرزندانم و آن ستم‌هایی که از جفاکاران امتم بعد از من به ایشان می‏‌رسد، می‏‌گریم. گویا می‏‌بینم دخترم فاطمه زهرا بعد از من مظلوم واقع شده، هر چه صدا می‏‌زند: یا ابتاه! احدی از امت من به فریاد او نمی‏‌رسد.
وقتی فاطمه این مطلب را شنید، گریان شد. پیغمبر اکرم به وی فرمود: دخترم، گریان مباش! فاطمه گفت: پدر جان! من برای ظلم‏‌هایی که بعد از تو خواهم دید گریه نمی‏‌کنم، بلکه برای فراقت اشک می‏‌ریزم. پیغمبر فرمود: دخترم، مژده باد تو را! زیرا تو اولین کسی هستی که در میان اهل‌بیتم به من ملحق خواهد شد.

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ: لَمَّا حَضَرَتْ رَسُولَ اللَّهِ الْوَفَاةُ بَکَى حَتَّى بَلَّتْ دُمُوعُهُ لِحْیَتَهُ فَقِیلَ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا یُبْکِیکَ فَقَالَ أَبْکِی لِذُرِّیَّتِی وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی کَأَنِّی بِفَاطِمَةَ بِنْتِی وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِی وَ هِیَ تُنَادِی یَا أَبَتَاهْ فَلَا یُعِینُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِی فَسَمِعَتْ ذَلِکَ فَاطِمَةُ فَبَکَتْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ لَا تَبْکِیِنَّ یَا بُنَیَّةِ فَقَالَتْ لَسْتُ أَبْکِی لِمَا یُصْنَعُ بِی مِنْ بَعْدِکَ وَ لَکِنِّی أَبْکِی لِفِرَاقِکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ لَهَا أَبْشِرِی یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ بِسُرْعَةِ اللَّحَاقِ بِی فَإِنَّکِ أَوَّلُ مَنْ یَلْحَقُ بِی مِنْ أَهْلِ بَیْتِی.
الأمالی (للطوسی)، ص: 188، بحارالانوار، ج43، ص156
صُحُفٍ مُطَهَرَه
راوی گوید: محضر امام صادق علیه السلام عرض کردم: ما خادمی (کنیزی) داریم که امر شیعه را نمی شناسد. هنگامی که اشتباه و گناهی از او سر بزند و بخواهد (او را تنبیه نکنیم،) قسم یاد نموده، گوید: نه، به حق کسی که وقتی از او یاد می کنید اشک می ریزید. حضرت فرمود: رحمت خدا بر شما خانواده!
حدثنی محمد بن مسعود، قال: حدثنی عبد الله بن محمد، عن الوشاء، قال: حدثنا علی بن عقبة، عن أبیه، قال: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِنَّ لَنَا خَادِماً لَا تَعْرِفُ مَا نَحْنُ عَلَیْهِ، فَإِذَا أَذْنَبَتْ ذَنْباً وَ أَرَادَتْ أَنْ تَحْلِفَ بِیَمِینٍ: قَالَتْ لَا وَ حَقِّ الَّذِی إِذَا ذَکَرْتُمُوهُ بَکَیْتُمْ، قَالَ، فَقَالَ: رَحِمَکُمُ اللَّهُ مِنْ أَهْلِ الْبَیْتِ.
رجال کشی، نشر دانشگاه مشهد، ص: 344
صُحُفٍ مُطَهَرَه
احمد بن حنبل در فضائل الصحابه می‌نویسد : امام حسین علیه السلام فرمود : هر کس که چشمانش براى ما پر اشک شود و یا یک قطره اشک بریزد خداوند او را در بهشت جاى خواهد داد.
حدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ إِسْرَائِیلَ، قَالَ: رَأَیْتُ فِی کِتَابِ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ حَنْبَلٍ رَحِمَهُ اللَّهُ بِخَطِّ یَدِهِ، نا أَسْوَدُ بْنُ عَامِرٍ أَبُو عَبْدِ الرَّحْمَنِ، قثنا الرَّبِیعُ بْنُ مُنْذِرٍ، عَنْ أَبِیهِ، قَالَ: کَانَ حُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ، یَقُولُ: " مَنْ دَمَعَتَا عَیْنَاهُ فِینَا دَمْعَةً، أَوْ قَطَرَتْ عَیْنَاهُ فِینَا قَطْرَةً، أَثْوَاهُ اللَّهُ الْجَنَّةَ.
فضائل الصحابة، ج2، ص840 ـ 841، ح1154
صُحُفٍ مُطَهَرَه
ابن‌عباس می‌گوید: هنگامی که وفات پیغمبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله نزدیک گردید آن حضرت به‌ قدری گریست که محاسن مبارکش تر شد.
عرض شد: یا رسول اللَّه! چرا گریه می‏‌کنی؟ فرمود: برای ذریه و فرزندانم و آن ستم‌هایی که از جفاکاران امتم بعد از من به ایشان می‏‌رسد، می‏‌گریم. گویا می‏‌بینم دخترم فاطمه زهرا بعد از من مظلوم واقع شده، هر چه صدا می‏‌زند: یا ابتاه! احدی از امت من به فریاد او نمی‏‌رسد.
وقتی فاطمه این مطلب را شنید، گریان شد. پیغمبر اکرم به وی فرمود: دخترم، گریان مباش! فاطمه گفت: پدر جان! من برای ظلم‏‌هایی که بعد از تو خواهم دید گریه نمی‏‌کنم، بلکه برای فراقت اشک می‏‌ریزم. پیغمبر فرمود: دخترم، مژده باد تو را! زیرا تو اولین کسی هستی که در میان اهل‌بیتم به من ملحق خواهد شد.

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ: لَمَّا حَضَرَتْ رَسُولَ اللَّهِ الْوَفَاةُ بَکَى حَتَّى بَلَّتْ دُمُوعُهُ لِحْیَتَهُ فَقِیلَ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَا یُبْکِیکَ فَقَالَ أَبْکِی لِذُرِّیَّتِی وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی کَأَنِّی بِفَاطِمَةَ بِنْتِی وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِی وَ هِیَ تُنَادِی یَا أَبَتَاهْ فَلَا یُعِینُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِی فَسَمِعَتْ ذَلِکَ فَاطِمَةُ فَبَکَتْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ لَا تَبْکِیِنَّ یَا بُنَیَّةِ فَقَالَتْ لَسْتُ أَبْکِی لِمَا یُصْنَعُ بِی مِنْ بَعْدِکَ وَ لَکِنِّی أَبْکِی لِفِرَاقِکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ لَهَا أَبْشِرِی یَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ بِسُرْعَةِ اللَّحَاقِ بِی فَإِنَّکِ أَوَّلُ مَنْ یَلْحَقُ بِی مِنْ أَهْلِ بَیْتِی.
الأمالی (للطوسی)، ص: 188، بحارالانوار، ج43، ص156
صُحُفٍ مُطَهَرَه
حضرت امام صادق صلوات الله و سلامه علیه : کسى که ما نزد او یاد شویم، پس از چشمانش اشک بیاید، اگر چه به قدر بال پشه (یا مگس) باشد، گناهانش آمرزیده شود هرچند به اندازهٔ کف دریاها باشد.
گاه برخی به دلیل توجه نداشتن به قیود و شرایط این نوع روایات آن را بعید می شمارند، در پاسخ به چند نکته اشاره می کنیم:

1- مشابه همین تعبیر در مورد توبه نیز وارد شده. بنا بر این چه منعی دارد، اشک برای سید الشهداء همچون توبه دل پرسوز محب را بشوید و او را مشمول این اجرها بلکه فراتر از آن گرداند.

2- روایات و آیات مختلفی حاکی از شرایط و قیود مختلفی برای قبولی اعمال است، که از آن جمله ایمان و تقواست. بنا بر این اشک غیر مومن هرچند خواصی داشته باشد، باید با دلایل خاص خود ثابت شود.

3- استخفاف به معارف و اوامر دین، خود از مواردی است که به سلامت عقیده دین آسیب می زند، بنا بر این کسی که به بهانه اشک، فرائض دینی را خوار بشمارد، مصداق روایات سنگین استخفاف است، و نه توبه و انابه و اشک. مگر آنکه به برکت این اشک واقعاً توبه نماید.

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الإِمَامِ الصَّادِقِ صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَیْه قَالَ: مَنْ ذُکِرْنَا عِنْدَهُ، فَفَاضَتْ عَیْنَاهُ، وَ لَوْ مِثْلَ جَنَاحِ بَعُوضَةٍ [الذُّبَابِ]، غُفِرَ لَهُ ذُنُوبُهُ وَ لَوْ کَانَتْ مِثْلَ زَبَدِ الْبَحْرِ.
کتاب المحاسن، ج‏1، ص: 63. و کامل الزّیارات: باب سی و دوم،ص103 به چند سند با الفاظ مختلف.
صُحُفٍ مُطَهَرَه

ریان بن شبیب گوید:

در روز اول محرم خدمت امام رضا علیه السلام رسیدم، فرمود: اى فرزند شبیب آیا روزه هستى؟ عرض کردم: روزه ندارم.

امام فرمود: در این روز حضرت زکریا علیه السلام دعا کرد و از خداوند خواست تا به او فرزندى عنایت کند، خداوند دعاى او را اجابت فرمود و به فرشتگان امر کرد تا هنگامى که زکریا در محراب مشغول عبادت است وى را مژده دهند که خداوند به او فرزندى خواهد داد، اینک هر کس امروز روزه داشته باشد و از خداوند هر چه بخواهد مورد اجابت قرار خواهد گرفت همان طور که دعاى زکریا علیه السلام مستجاب شد.

ای پسر شبیب همانا محرم ماهی بود که اهل جاهلیت هم ظلم و قتال را در آن تحریم کرده بودند ولی این امت نه حرمت این ماه را نگه داشتند و نه حرمت پیامبرشان را. ذریه او را کشتند و زنانشان را اسیری بردند و اموالشان را غارت کردند پس خداوند هیچگاه آنان را نبخشد.

اى فرزند شبیب اگر مى‏ خواهى بر کسى گریه کنى برحسین بن على گریه کن که او را مانند گوسفند سر بریدند، و هیجده نفر از خاندان او را که مانند آن‏ها در زمین نبود با وى کشتند، آسمان و زمین براى کشته شدن او گریه کردند.
چهار هزار فرشته براى یارى کردن او فرود آمدند و او را کشته یافتند، و آنها محزون و غبار آلود درکنار قبر او می باشند تا وقتى که قائم قیام کند، در هنگام ظهور قائم آن فرشتگان وى را یارى مى‏کنند و شعار آنان «یا لثارات الحسین» مى‏ باشد. در آن هنگام از آسمان خاک و خون خواهد بارید.

اى فرزند شبیب اگر گریه کنى بر حسین بن على تا اینکه اشکهایت بر گونه ‏هایت جارى شود، خداوند همه گناهان تو را مى‏ آمرزد، بزرگ باشد یا کوچک اندک باشد یا زیاد اى فرزند شبیب اگر می خواهى خداوند را ملاقات کنى در حالى که گناه نداشته باشى حسین را زیارت کن.

اى فرزند شبیب اگر می خواهى در بهشت جاى گیرى و با محمد و آلش ‏همنشین گردى قاتلان حسین را لعنت کن.

اى فرزند شبیب اگر می خواهى ثواب شهداى کربلا را داشته باشى، هر گاه آنها را یاد کرد بگو: یا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً

اى فرزند شبیب اگر می خواهى با ما در درجات بلند قرار گیرى، در هنگام اندوه ما اندوهگین باش، و در وقت خوشحالى ما خوشحالى کن اکنون به ولایت ما چنگ زن و بدان اگر کسى سنگى را دوست داشته باشد خداوند روز قیامت او را با همان سنگ محشور می کند.

مسند الإمام الرضا علیه السلام، ج‏2، ص27

الامالی شیخ صدوق، ص 202 مجلس 27 حدیث5 پنجم، به سند صحیح

هو الهادی