صُحُفٍ مُطَهَّرَه

احادیث اهل بیت علیهم السلام در موضوعات مختلف
مشخصات بلاگ
صُحُفٍ مُطَهَّرَه

عمده مطالب این سایت که با نام نویسنده "صُحُفٍ مُطَهَّرَه" مشخص شده است برگرفته از کانال تلگرام به نشانی (https://t.me/sohof2) و در جهت نشر احادیث اهل بیت علیهم السلام می باشد.

نویسندگان

۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است

هشام بن سالم از امام صادق علیه السلام نقل مى ‏کند که فرمود: قاریان قرآن سه دسته ‏اند: کسى که قرآن مى‏ خواند تا از پادشاهان پول بگیرد و به مردم فخرفروشى کند، او اهل آتش است، و کسى که قرآن مى‏ خواند و حروف آن را حفظ مى‏ کند ولى حدودش را ضایع مى‏ کند، او نیز اهل آتش است و کسى که قرآن مى‏ خواند و آن را زیر کلاه خویش (در مغز خود) جاى داده و به آیات محکم آن عمل مى‏ کند و به آیات متشابه آن ایمان دارد و واجباتش را به جاى مى‏ آورد و حلالش را حلال و حرامش را حرام مى‏ داند، او از کسانى است که خداوند او را از فتنه‏ هاى گمراه ‏کننده نجات مى‏ دهد و او اهل بهشت است و مى‏ تواند در باره هر کسى که بخواهد شفاعت کند.
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِیَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَذَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‏ قَالَ: الْقُرَّاءُ ثَلَاثَةٌ قَارِئٌ قَرَأَ الْقُرْآنَ لِیَسْتَدِرَّ بِهِ‏ الْمُلُوکَ‏ وَ یَسْتَطِیلَ بِهِ عَلَى النَّاسِ فَذَاکَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ وَ قَارِئٌ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَحَفِظَ حُرُوفَهُ وَ ضَیَّعَ حُدُودَهُ فَذَاکَ مِنْ أَهْلِ النَّارِ وَ قَارِئٌ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَاسْتَتَرَ بِهِ تَحْتَ بُرْنُسِهِ‏  فَهُوَ یَعْمَلُ بِمُحْکَمِهِ وَ یُؤْمِنُ بِمُتَشَابِهِهِ وَ یُقِیمُ فَرَائِضَهُ وَ یُحِلُّ حَلَالَهُ وَ یُحَرِّمُ حَرَامَهُ فَهَذَا مِمَّنْ یُنْقِذُهُ اللَّهُ مِنْ مَضَلَّاتِ الْفِتَنِ وَ هُوَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ یَشْفَعُ فِیمَنْ شَاءَ.
الخصال، ج‏1، ص 143
صُحُفٍ مُطَهَرَه
امیرالمومنین علی علیه السلام : برای قائم ما دوره غیبتی هست که مدت زمان زیادی طول خواهد کشید. گویی شیعیان را هم اکنون با چشم خود می بینم که در آن دوره همانند گله ای  بی سرپرست در دشت و صحرا پراکنده شده اند و دنبال سرپناه و محل امن و راحتی می گردند امّا آن را پیدا نمی کنند.
ای مردم! آگاه باشید در چنان شرایطی اگر کسی در دین خود ثابت قدم باشد و در نتیجه طولانی شدن دوره غیبت قلب او قساوت پیدا نکند در روز قیامت با من خواهد بود.
عنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ: لِلْقَائِمِ مِنَّا غَیْبَةٌ أَمَدُهَا طَوِیلٌ کَأَنِّی بِالشِّیعَةِ یَجُولُونَ جَوَلَانَ النَّعَمِ فِی غَیْبَتِهِ یَطْلُبُونَ الْمَرْعَى فَلَا یَجِدُونَهُ أَلَا فَمَنْ ثَبَتَ مِنْهُمْ عَلَى دِینِهِ وَ لَمْ یَقْسُ قَلْبُهُ لِطُولِ أَمَدِ غَیْبَةِ إِمَامِهِ فَهُوَ مَعِی فِی دَرَجَتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ ثُمَّ قَالَ ع إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا إِذَا قَامَ لَمْ یَکُنْ لِأَحَدٍ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ فَلِذَلِکَ تَخْفَى وِلَادَتُهُ وَ یَغِیبُ شَخْصُهُ. کمال الدین و تمام النعمة، ص 303 به دو طریق و ص 480 به طریق دیگر.
امام علی بن ابی طالب علیه السلام در چندین روایت به این گرفتاری اشاره دارند.
بنا بر روایات دیگر در غیبت امام زمان علیه السلام، مردم آن چنان دچار حیرت و سرگردانی می شوند که عده زیادی از آنان گمراه می گردند.
تنها کسانی که به دامن عترت رسول خدا صلی الله علیه و آله چنگ بزنند نجات پیدا می کنند و در مسیر هدایت باقی می مانند.
(ر.ک کتاب الغیبة للنعمانی، ص: 141، 152 و 159. الغیبة، شیخ طوسی، ص 338)
صُحُفٍ مُطَهَرَه
از حنّان بن سدیر از عبد اللَّه بن دینار، از حضرت ابى جعفر علیه السّلام نقل کرده که آن جناب فرمودند:
اى عبد اللَّه! هیچ عیدى براى مسلمین نمی آید چه قربان و چه فطر مگر آنکه براى آل محمّد علیهم السّلام حزن و اندوه تجدید می ‏شود.
عبد اللَّه می ‏گوید: عرضه داشتم براى چه؟
فرمودند: چون می ‏بینند که حقّشان در دست دیگرى است.
عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ دِینَارٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ قَالَ یَا عَبْدَ اللَّهِ مَا مِنْ عِیدٍ لِلْمُسْلِمِینَ أَضْحًى وَ لَا فِطْرٍ إِلَّا وَ هُوَ یَتَجَدَّدُ فِیهِ لآِلِ مُحَمَّدٍ حُزْنٌ قُلْتُ فَلِمَ قَالَ لِأَنَّهُمْ یَرَوْنَ حَقَّهُمْ فِی یَدِ غَیْرِهِم‏.  الکافی، ج4، ص 169
صُحُفٍ مُطَهَرَه

... و در این روز به من نصیبی مرحمت فرما که به سبب آن بهره ای از رضای تو یابم، و از آنچه قسمت کوشندگان در عبادتت می شود مرا تهیدست برمگردان، و من گرچه اعمال صالحه ای که آنان پیش فرستاده اند پیش نفرستاده ام ولی توحید تو و نفی هرگونه شبه یا همتا یا همانند را از وجود مبارکت قبول کرده و از همان راه ها که فرمان داده ای تا از آن به سویت آیند آمده ام، و تقرب جستم به تو با آن وسیله ای که کسی جز با تقرب به آن به قرب حضرتت نرسد، و به دنبال آن دل دادن به تو و خواری و زاری در برابر تو و حسن ظن و اطمینان کامل به آنچه را نزد توست بدرقه کرده ام، و امید به تو را که کم تر امیدواری با داشتن آن نومید می شود ضمیمه ی آن نمودم، و همانند درخواست شخص کوچک خوار بینوای تهیدست ترسان پناه خواهنده از تو درخواست کردم، همراه با بیم و زاری و امان طلبی و پناه خواهی، نه از روی گردنکشی ناشی از کبر متکبران و نه از روی بلند پروازی ناشی از خاطر جمعی فرمانبرداران، و نه از روی برتری جویی بر پایه ی شفاعت شفیعان ....

... وَ اجْعَلْ لِی فِی هَذَا الْیَوْمِ نَصِیباً أَنَالُ بِهِ حَظّاً مِنْ رِضْوَانِکَ، وَ لَا تَرُدّنِی صِفْراً مِمّا یَنْقَلِبُ بِهِ الْمُتَعَبّدُونَ لَکَ مِنْ عِبَادِکَ‏ وَ إِنّی وَ إِنْ لَمْ أُقَدّمْ مَا قَدّمُوهُ مِنَ الصّالِحَاتِ فَقَدْ قَدّمْتُ تَوْحِیدَکَ وَ نَفْیَ الْأَضْدَادِ وَ الْأَنْدَادِ وَ الْأَشْبَاهِ عَنْکَ، وَ أَتَیْتُکَ مِنَ الْأَبْوَابِ الّتِی أَمَرْتَ أَنْ تُؤْتَى مِنْهَا، وَ تَقَرّبْتُ إِلَیْکَ بِمَا لَا یَقْرُبُ أَحَدٌ مِنْکَ إِلّا بالتّقَرّبِ بِهِ. ثُمّ أَتْبَعْتُ ذَلِکَ بِالْإِنَابَةِ إِلَیْکَ، وَ التّذَلّلِ وَ الِاسْتِکَانَةِ لَکَ، وَ حُسْنِ الظّنّ بِکَ، وَ الثّقَةِ بِمَا عِنْدَکَ، وَ شَفَعْتُهُ بِرَجَائِکَ الّذِی قَلّ مَا یَخِیبُ عَلَیْهِ رَاجِیکَ. وَ سَأَلْتُکَ مَسْأَلَةَ الْحَقِیرِ الذّلِیلِ الْبَائِسِ الْفَقِیرِ الْخَائِفِ الْمُسْتَجِیرِ، وَ مَعَ ذَلِکَ خِیفَةً وَ تَضَرّعاً وَ تَعَوّذاً وَ تَلَوّذاً، لَا مُسْتَطِیلًا بِتَکَبّرِ الْمُتَکَبّرِینَ، وَ لَا مُتَعَالِیاً بِدَالّةِ الْمُطِیعِینَ، وَ لَا مُسْتَطِیلًا بِشَفَاعَةِ الشّافِعِینَ... (دعای 47 صحیفه سجادیه)

در این فراز شریفه به اهمیت عقیده صحیح خصوصاً در زمینه توحید اشاره شده است. و تأکید شده امید مومن خوش عقیده به خداوند نه از روی گردن کشی متکبران و تجری غالیانه؛ که پناه خواهی از خداوند عالم است.

صُحُفٍ مُطَهَرَه
زهرى از امام باقر علیه السلام نقل مى‏ کند که فرمود: چه بد بنده‏ اى است بنده‏ اى که دو صورت و دو زبان داشته باشد، در حضور برادر دینى‏ اش او را ستایش کند و در غیاب او، او را بخورد (غیبت کند) و  اگر به او چیزى عطا شد حسد کند و اگر گرفتار گردید خوارش سازد.
حدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِیدِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْکَانَ عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ عَنْ أَبِی شَیْبَةَ الزُّهْرِیِّ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ یَکُونُ ذَا وَجْهَیْنِ وَ ذَا لِسَانَیْنِ یُطْرِی أَخَاهُ فِی اللَّهِ شَاهِداً وَ یَأْکُلُهُ غَائِباً إِنْ أُعْطِیَ حَسَدَهُ وَ إِنِ ابْتُلِیَ خَذَلَهُ.
الخصال، ج‏1، ص: 38
صُحُفٍ مُطَهَرَه