صُحُفٍ مُطَهَّرَه

احادیث اهل بیت علیهم السلام در موضوعات مختلف
مشخصات بلاگ
صُحُفٍ مُطَهَّرَه

عمده مطالب این سایت که با نام نویسنده "صُحُفٍ مُطَهَّرَه" مشخص شده است برگرفته از کانال تلگرام به نشانی (https://t.me/sohof2) و در جهت نشر احادیث اهل بیت علیهم السلام می باشد.

نویسندگان

۱۳ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

حسن بن جهم گوید به حضرت رضا عرض کردم: قربانتان شوم، اندازه توکل چیست؟
گفت: این است که با توجه به خدا از احدى نترسى.
گوید عرض کردم: اندازه تواضع چیست؟
گفت: آن است که نوعى با مردم رفتار کنى که دوست بدارى مردم مثل آن با تو رفتار کنند.
گوید عرض کردم: قربانتان شوم، دوست دارم بدانم من در نظر شما چگونه‌ام؟
فرمود: ببین من در نظر تو چگونه‌ام.
عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا ع فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا حَدُّ التَّوَکُّلِ فَقَالَ لِی أَنْ لَا تَخَافَ مَعَ اللَّهِ أَحَداً قَالَ قُلْتُ فَمَا حَدُّ التَّوَاضُعِ قَالَ أَنْ تُعْطِیَ النَّاسَ مِنْ نَفْسِکَ مَا تُحِبُّ أَنْ یُعْطُوکَ مِثْلَهُ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَشْتَهِی أَنْ أَعْلَمَ کَیْفَ أَنَا عِنْدَکَ فَقَالَ انْظُرْ کَیْفَ أَنَا عِنْدَکَ.
الأمالی( للصدوق)، النص، ص: 240 - عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص: 50

این اصل کلیدی که برای دیگران آن پسند که برای خود می پسندی (ارض للناس ما ترضی لنفسک، یا قولوا للناس احسن ما تحبون ان یقال لکم و...) اگر چه بسیار گفته شده، اما حقیقت آن است که هم چنان در عمل مغفول مانده است. جالب آنکه اخیراً یکی از کتاب های راز موفقیت که در جهان مشهور شده است را می دیدم، در آن جا بر دو مطلب بسیار تاکید شده بود، یکی اصل فوق، دیگری ارشاد دیگران با عمل (کونوا دعاة للناس بغیر السنتکم)

صُحُفٍ مُطَهَرَه
مولا سیّدالأوصیاء، أمیرالمؤمنین علیه صلوات الله:
به خاندان پیامبر خود بنگرید و راه آنان را در پیش گیرید و در پى آنها حرکت کنید؛ زیرا آنان هرگز شما را از راه راست منحرف نمى کنند، و  به هیچ هلاکتى در نمى افکنند. اگر نشستند شما نیز بنشینید و اگر بپا خاستند شما نیز بپا خیزید.

(تنها با معصوم صلوات الله علیه همراه شوید).

انْظُروا أهلَ بیتِ نبیِّکُمْ ، فالْزَموا سَمْتَهُمْ ، واتَّبِعوا أثَرَهُمْ ، فلَنْ یُخْرِجُوکُمْ مِن هُدىً ، ولَنْ یُعیدوکُمْ فی رَدىً ، فإن لَبَدوا فالْبُدوا، وإن نَهَضوا فانْهَضوا.
نهج البلاغه، خطبه97. و الغارات (ط - القدیمة)، ج‏1، ص: 9 بإسناده.

صُحُفٍ مُطَهَرَه
امام باقر علیه السلام: درباره این گفته خداوند که «با مردم به زبان خوش سخن بگویید» فرمود: بهترین سخنى که دوست دارید مردم به شما بگویند، به آنها بگویید، چرا که خداوند، لعنت کننده، دشنام دهنده، زخم ‏زبان زن بر مؤمنان، زشت‏ گفتار، بدزبان و گداى سمج را دشمن مى‏ دارد و با حیا و بردبار و عفیفِ پارسا را دوست دارد.

فى قَولِهِ «قُولُوا لِلنّاسِ حُسنا» قال: قُولوا لِلنّاسِ أحسَنَ مَا تُحبّونَ أن یُقالَ لَکُم، فَاِنَّ اللّه‏َ عزَّوَجلَّ یُبغِضُ اللَّعَّانَ السَّبَّابَ الطَّعَّانَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ الْفَاحِشَ الْمُتَفَحِّشَ السَّائِلَ الْمُلْحِفَ وَ یُحِبُّ الْحَیَّ الْحَلِیمَ الْعَفِیفَ الْمُتَعَفِّفَ.
الکافی (الإسلامیة)، ج‏2، ص: 165، الأمالى للصدوق (کتابچی)، ص: 245

واژه ناس (مردم) در روایات فراوان برای عموم مردم یعنی عامه (غیر شیعه) به کار می رود. و البته دستور به مدارای با غیر شیعه، در کنار لزوم انکار عقاید باطل آنان در دل است.
صُحُفٍ مُطَهَرَه
اصبغ بن نباته مى‏ گوید: از امیر المؤمنین شنیدم که بر بالاى منبر مى‏ گفت: اى صنف تاجر و کاسب! اوّل فقه بعد تجارت! اوّل فقه بعد تجارت! اوّل فقه بعد تجارت! که به خدا سوگند، «ربا» در این امّت پوشیده ‏تر از راه رفتن مورچه است بر روى سنگهاى صاف.
قال امیرالمؤمنین علیه السلام:
«یَا مَعْشَرَ التُّجَّار! الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَرَ وَ اللَّهِ لَلرِّبَا فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ أَخْفَى مِنْ دَبِیبِ النَّمْلِ عَلَى الصَّفَا‏»
الکافی ج5، ص150، ح1
صُحُفٍ مُطَهَرَه
گروهی از شیعه در این که خداوند خلق و رزق را به ائمه ع تفویض کرده؛ اختلاف کردند. گروهی گفتند: این محال است و از خداوند ممکن نیست زیرا جز خداوند کسی نمی تواند اجسام را بیافریند. و دیگران گفتند: بلکه خداوند؛ به امامان قدرت آن را داده و خلق و رزق را به آنها سپرده است. در این باره به شدت درگیر شدند. یک نفر گفت: چرا به ابوجعفر محمد بن عثمان (وکیل دوم امام عصر ع) رجوع نمی کنید و از او نمی پرسید تا حق را برایتان روشن کند؟ زیرا او راه رسیدن به صاحب الامر (ع) است. پس همگی به ابوجعفر عمروی راضی شدند و تسلیم قول او شدند. مسأله را نوشتند و برایش فرستادند. پس این توقیع بیرون آمد: «خداوند همان کسی است که اجسام را آفریده و ارزاق را تقسیم کرده زیرا نه جسم است و نه در جسمی حلول کرده و چیزی مانند او نیست و او شنوا و بینا است. ولی امامان از خداوند می خواهند پس خداوند خلق می کند و از خداوند درخواست می کنند پس خداوند روزی می دهد تا درخواست آنان را اجابت کرده باشد و حق آنان را بزرگ شمرده باشد.»
«اخْتَلَفَ جَمَاعَةٌ مِنَ الشِّیعَةِ فِی أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ إِلَى الْأَئِمَّةِ (ص) أَنْ یَخْلُقُوا وَ یَرْزُقُوا. فَقَالَ قَوْمٌ هَذَا مُحَالٌ لَا یَجُوزُ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى لِأَنَّ الْأَجْسَامَ لَا یَقْدِرُ عَلَى خَلْقِهَا غَیْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَالَ آخَرُونَ بَلِ اللَّهُ أَقْدَرَ الْأَئِمَّةَ عَلَى ذَلِکَ وَ فَوَّضَ إِلَیْهِمْ فَخَلَقُوا وَ رَزَقُوا وَ تَنَازَعُوا فِی ذَلِکَ نِزَاعاً شَدِیداً فَقَالَ قَائِلٌ مَا بَالُکُمْ لَا تَرْجِعُونَ إِلَى أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمَانَ فَتَسْأَلُوهُ عَنْ ذَلِکَ لِیُوضِحَ لَکُمُ الْحَقَّ فِیهِ فَإِنَّهُ الطَّرِیقُ إِلَى صَاحِبِ الْأَمْرِ فَرَضِیَتِ الْجَمَاعَةُ بِأَبِی جَعْفَرٍ وَ سَلَّمَتْ وَ أَجَابَتْ إِلَى قَوْلِهِ فَکَتَبُوا الْمَسْأَلَةَ وَ أَنْفَذُوهَا إِلَیْهِ فَخَرَجَ إِلَیْهِمْ مِنْ جِهَتِهِ تَوْقِیعٌ نُسْخَتُهُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى هُوَ الَّذِی خَلَقَ الْأَجْسَامَ وَ قَسَّمَ الْأَرْزَاقَ لِأَنَّهُ لَیْسَ بِجِسْمٍ وَ لَا حَالٌّ فِی جِسْمٍ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ وَ أَمَّا الْأَئِمَّةُ (ع) فَإِنَّهُمْ یَسْأَلُونَ اللَّهَ تَعَالَى فَیَخْلُقُ وَ یَسْأَلُونَهُ فَیَرْزُقُ إِیجَاباً لِمَسْأَلَتِهِمْ وَ إِعْظَاماً لِحَقِّهِم.» (الاحتجاج، ج2، ص471)

برخی از روایات شریفه به آیات قرآن نیز استناد جسته اند، و البته مفهوم نفی تفویض مورد اتفاق طائفه امامیه است. و حتی یک روایت معتبر نداریم که خلق و رزق را از شؤون ائمه علیهم السلام بداند:

به حضرت رضا علیه السّلام عرض کردم: نظر شما در مورد تفویض چیست؟ امام علیه السّلام فرمودند: خداوند تبارک و تعالی امور دینش را به پیغمبرش واگذار کرده، و فرموده است: (هر چه که پیغمبر آورد بپذیرید و هر چه را نهی کرد از آن بپرهیزید- حشر: 7) امّا خلق و روزی دادن را به او وامگذارد. سپس گفت: خداوند عزّ و جلّ می فرماید: (خداوند خالق هر چیز است- رعد: 16) و باز فرموده: (خداوند است که شما را خلق کرده و روزی داده و سپس می‌میراند و باز زنده می‌کند، (بگو) آیا از آنها که شما خدا پنداشته‌اید کسی این چنین کارهائی را می‌تواند بکند؟ منزّه است آن خداوند و برتر است از آنچه برای او شریک قرار داده‌اند- روم: 40).
عنْ یَاسِرٍ الْخَادِمِ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا (ع) : «مَا تَقُولُ فِی التَّفْوِیضِ؟‏» فَقَالَ «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فَوَّضَ إِلَى نَبِیِّهِ ص أَمْرَ دِینِهِ فَقَالَ‏ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَأَمَّا الْخَلْقُ وَ الرِّزْقُ فَلَا ثُمَّ قَالَ (ع) إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ‏ اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ هُوَ یَقُولُ‏: «اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکُمْ ثُمَّ رَزَقَکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ هَلْ مِنْ شُرَکائِکُمْ مَنْ یَفْعَلُ مِنْ ذلِکُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا یُشْرِکُونَ» (عیون أخبار الرضا ع، ج‏2، ص: 202)

کسی که گمان کند خداوند مسأله خلق و رزق و روزی دادن به مخلوقات را به ائمّه علیهم السّلام واگذار نموده است، قائل به تفویض شده است، و قائل به جبر کافر است و قائل به تفویض مشرک.
منْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ أَمْرَ الْخَلْقِ وَ الرِّزْقِ إِلَى حُجَجِهِ ع فَقَدْ قَالَ بِالتَّفْوِیضِ وَ الْقَائِلُ بِالْجَبْرِ کَافِرٌ وَ الْقَائِلُ بِالتَّفْوِیضِ مُشْرِکٌ. (عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏1، ص: 124)

خدمت حضرت صادق علیه السّلام عرض کردم که مردی از اولاد عبد اللَّه بن سبا قائل به تفویض است، فرمود تفویض چیست؟ عرض نمودم که می گویند که حق تعالی آفرید محمّد و علی علیهما السّلام را بعد از آن امر را به ایشان تفویض کرد، پس آفریدند و روزی دادند و زنده نمودند و میرانیدند، فرمود: دروغ گفته دشمن خدا، و فرمود چون مراجعت بسوی او نمائی بخوان بر او آیه سوره رعد را: (آیا قرار داده‌اند شریکان برای خدا که خلق نموده‌اند آن شریکان مثل خلق خدا، پس مشتبه گردیده خلق بر ایشان، بگو یا محمّد (ص) که خداوند خالق هر چیز است و اوست یکتای شدید القهر)
روِیَ عَنْ زُرَارَةَ أَنَّهُ قَالَ‏ قُلْتُ لِلصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلَامُ: «إِنَّ رَجُلًا مِنْ وُلْدِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سَبَأٍ یَقُولُ بِالتَّفْوِیضِ.» قَالَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: «وَ مَا التَّفْوِیضُ»؟ قُلْتُ: یَقُولُ: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ عَلِیّاً- عَلَیْهِ السَّلَامُ- ثُمَّ فَوَّضَ الْأَمْرَ إِلَیْهِمَا فَخَلَقَا وَ رَزَقَا وَ أَحْیَیَا وَ أَمَاتَا». فَقَالَ: «کَذَبَ عَدُوُّ اللَّهِ. إِذَا رَجَعْتَ إِلَیْهِ فَاقْرَأْ عَلَیْهِ الْآیَةَ الَّتِی فِی سُورَةِ الرَّعْدِ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکاءَ خَلَقُوا کَخَلْقِهِ فَتَشابَهَ الْخَلْقُ عَلَیْهِمْ قُلِ اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ هُوَ الْواحِدُ الْقَهَّارُ» (إعتقادات الإمامیة للصدوق، ص: 100)

امام رضا علیه السلام:خداوندا هر که پنداشت که ما خدایانیم، ما از او بیزاریم، و هر که پنداشت که رجوع آفریدن بسوی ما است و عهده روزی دادن بر ما است ما از او بیزاریم، چون بیزاری عیسی بن مریم علیه السّلام از نصاری.
عن الإمام الرضا ع: اللَّهُمَّ مَنْ زَعَمَ أَنَّنَا أَرْبَابٌ فَنَحْنُ إِلَیْکَ مِنْهُ بِرَاءٌ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ إِلَیْنَا الْخَلْقَ وَ عَلَیْنَا الرِّزْقَ فَنَحْنُ إِلَیْکَ مِنْهُ بِرَاءٌ کَبَرَاءَةِ عِیسَى- عَلَیْهِ السَّلَامُ- مِنَ النَّصَارَى. (إعتقادات الإمامیة للصدوق، ص: 100)

گردآوری روایات : https://telegram.me/gholow2
هو الهادی
از امام صادق(ع): در مورد آیه «لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا»: (تا شما را بیازماید که کدامتان عمل نیکوتری دارید)
نه به معنی این است که عملش از نظر کثرت و فراوانی بیشتر باشد! بلکه عملش درست تر باشد! و درستی عمل در ترس از خداوند، نیت صادق و نیکی است؛ سپس فرمود خالص گردانیدن عمل از خود عمل دشوارتر است؛ و عمل خالص آن است که نخواهی کسی به جز خداوند عزوجل بخاطر آن تو را پاداش دهد و نیت همان عمل است.
سپس فرمود کلام خداوند را: "قل کل یعمل علی شاکلته" یعنی براساس نیت خویش.
 عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ (هود 7) عَمَلًا قَالَ لَیْسَ یَعْنِی أَکْثَرَ عَمَلًا وَ لَکِنْ أَصْوَبَکُمْ عَمَلًا وَ إِنَّمَا الْإِصَابَةُ خَشْیَةُ اللَّهِ وَ النِّیَّةُ الصَّادِقَةُ وَ الْحَسَنَةُ ثُمَّ قَالَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْعَمَلِ حَتَّى یَخْلُصَ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ وَ الْعَمَلُ الْخَالِصُ الَّذِی لَا تُرِیدُ أَنْ یَحْمَدَکَ عَلَیْهِ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ النِّیَّةُ أَفْضَلُ مِنَ الْعَمَلِ أَلَا وَ إِنَّ النِّیَّةَ هِیَ الْعَمَلُ ثُمَّ تَلَا قَوْلَهُ عَزَّ وَ جَلَّ- قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلى‏ شاکِلَتِهِ ‏(اسراء 84) یَعْنِی عَلَى نِیَّتِهِ.
الکافی، (اسلامیه)، ج2، ص16

امیرالمؤمنین علی علیه السلام:پاکسازى عمل سخت تر است از خود عمل و پاک کردن نیّت از فساد، براى عاملان سخت تر است از سخت کوشى طولانى.
تَصْفِیَةُ الْعَمَلِ أَشَدُّ مِنَ الْعَمَلِ وَ تَخْلِیصُ النِّیَّةِ مِنَ الْفَسَادِ أَشَدُّ عَلَى الْعَامِلِینَ.
کافی، ج۸، صفحه ۲۴ خطبة الوسیلة
صُحُفٍ مُطَهَرَه

ابراهیم بن ابی محمود گوید: به امام رضا علیه السّلام عرض کردم: یا ابن رسول اللَّه! نزد ما از روایات مخالفین شما در فضائل امیر مؤمنان و شما خاندان روایاتى هست که امثال آن را در بین روایات شما نمى‏ بینم، آیا به آنان معتقد شویم؟
حضرت فرمودند: پدرم از پدرش و آن حضرت از جدّ خود برایم روایت کردند که حضرت رسول اکرم صلى اللَّه علیه و آله فرمودند: هر کس به سخنگویى گوش فرا دهد او را عبادت کرده است. اگر آن سخنگو از جانب خدا سخن می گفت، او خدا را عبادت کرده است، و اگر از جانب ابلیس سخن می گفت، ابلیس را عبادت کرده است، سپس فرمودند: اى ابن ابی محمود! مخالفین ما سه نوع خبر در فضائل ما جعل کرده ‏اند: 1- غلوّ، 2- کوتاهى در حقّ ما، 3- تصریح به بدى‏هاى دشمنان ما، و دشنام به آنان.
و وقتى مردم اخبار غلوّ آن دسته را می شنوند، شیعیان ما را تکفیر مى‏ کنند و می گویند: شیعه قائل به ربوبیّت ائمّه خود مى‏باشد.
و وقتى کوتاهى در حقّ ما را مى‏ شنوند، به آن معتقد می شوند،
و وقتى بدى‏هاى دشمنان ما و دشنام به آنان را می شنوند، ما را دشنام می دهند. و حال آنکه، خداوند می فرماید: «وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ‏» (و کسانى را که مشرکین، بعنوان عبادت میخوانند، دشنام ندهید، چه آنکه آنان نیز خدا را به‏ ظلم و از روى نادانى دشنام خواهند داد- انعام: 108)
اى ابن ابی محمود! وقتى مردم به چپ و راست می روند تو ملازم طریقه ما باش، زیرا هر کس با ما همراه شود ما با او همراه خواهیم بود، و هر کس از ما جدا شد ما نیز از او جدا خواهیم شد، کمترین چیزى که باعث مى‏ شود انسان از ایمان بیرون رود این است که: در مورد سنگریزه بگوید این هسته است و سپس بدان معتقد شده و از مخالفین خود تبرّى جوید.
اى ابن ابی محمود! آنچه را برایت گفتم حفظ کن و نگه‏دار، زیرا خیر دنیا و آخرت را برایت در این گفتار گردآورى کردم.

عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏1، ص: 304 بسنده ... قَالَ إِبْرَاهِیمُ بْنُ أَبِی مَحْمُودٍ فَقُلْتُ لِلرِّضَا یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّ عِنْدَنَا أَخْبَاراً فِی فَضَائِلِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع وَ فَضْلِکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ هِیَ مِنْ رِوَایَةِ مُخَالِفِیکُمْ وَ لَا نَعْرِفُ مِثْلَهَا عِنْدَکُمْ أَ فَنَدِینُ‏ بِهَا فَقَالَ یَا ابْنَ أَبِی مَحْمُودٍ لَقَدْ أَخْبَرَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ کَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ کَانَ النَّاطِقُ عَنْ إِبْلِیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِیسَ ثُمَّ قَالَ الرِّضَا یَا ابْنَ أَبِی مَحْمُودٍ إِنَّ مُخَالِفِینَا وَضَعُوا أَخْبَاراً فِی فَضَائِلِنَا وَ جَعَلُوهَا عَلَى ثَلَاثَةِ أَقْسَامٍ أَحَدُهَا الْغُلُوُّ وَ ثَانِیهَا التَّقْصِیرُ فِی أَمْرِنَا وَ ثَالِثُهَا التَّصْرِیحُ بِمَثَالِبِ‏  أَعْدَائِنَا فَإِذَا سَمِعَ النَّاسُ الْغُلُوَّ فِینَا کَفَّرُوا شِیعَتَنَا وَ نَسَبُوهُمْ إِلَى الْقَوْلِ بِرُبُوبِیَّتِنَا وَ إِذَا سَمِعُوا التَّقْصِیرَ اعْتَقَدُوهُ فِینَا وَ إِذَا سَمِعُوا مَثَالِبَ أَعْدَائِنَا بِأَسْمَائِهِمْ ثَلَبُونَا بِأَسْمَائِنَا وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ‏  یَا ابْنَ أَبِی مَحْمُودٍ إِذَا أَخَذَ النَّاسُ یَمِیناً وَ شِمَالًا فَالْزَمْ طَرِیقَتَنَا فَإِنَّهُ مَنْ لَزِمَنَا لَزِمْنَاهُ وَ مَنْ فَارَقَنَا فَارَقْنَاهُ إِنَّ أَدْنَى مَا یَخْرُجُ بِهِ الرَّجُلُ مِنَ الْإِیمَانِ أَنْ یَقُولَ لِلْحَصَاةِ هَذِهِ نَوَاةٌ ثُمَّ یَدِینَ بِذَلِکَ وَ یَبْرَأَ مِمَّنْ خَالَفَهُ یَا ابْنَ أَبِی مَحْمُودٍ احْفَظْ مَا حَدَّثْتُکَ بِهِ فَقَدْ جَمَعْتُ لَکَ خَیْرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ.

هو الهادی
امام باقر ع: بنده هنگامی که از خانه اش برای زیارت برادرش، برای خدا و نه غیر او، با رغبت به آنچه نزد خداست، خارج شود،  خداوند  ۷۰۰۰۰ ملک را برای او بگمارد که تا به خانه اش رسد، از پشت به او گویند: بدان که نیکی کردی و بهشت نیک و گوارا بادت!
مولانا ابوجعفر ع: إن العبد إذا خرج من بیته زائرا أخاه لله، لالغیره، التماس وجه الله، رغبة فیما عنده، وکل الله عزوجل به سبعین ألف ملک ینادونه من خلفه الی أن یرجع الی منزله: ألا طبت و طابت لک الجنة.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 175 باب زیارة الاخوان. اصول کافی، ترجمه مصطفوی ج : 3 ص : 258 روایة :15

+ دقت در این نکته لازم است، که ارتباطات جدید امروز مانع از برقراری زیارت و مجالست با مؤمنین نشود که نشر معارف و تفقد از برادران و اطعام و اعانه ایشان و حتی نظر به چهره مؤمن گوشه ای از برکات آن است.

صُحُفٍ مُطَهَرَه
ابوبصیر گوید: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم (راجع به آیه) «اى کسانی که ایمان آوردید! به سوى خدا بازگشتى خالصانه و خیرخواهانه بازگردید» (معنای آن چیست ؟) فرمود: آن گناهی است که هرگز به تکرار آن باز نگردد، عرض کردم : کدام یک از ما هست که باز نگردد؟ فرمود: ای ابا محمد همانا خداوند از (میان) بندگانش آن کس را که در فتنه (گناه) واقع شود و بسیار توبه کند، دوست دارد.
علی بن إبراهیم عن أبیه عن ابن أبی عمیر عن أبی أیوب عن أبی بصیر قال قلت لأبی عبد الله ع یا أیها الذین آمنوا توبوا إلی الله توبة نصوحا قال هو الذنب الذی لا یعود فیه أبدا قلت و أینا لم یعد فقال یا أبا محمد إن الله یحب من عباده المفتن التواب.

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 432، به سند معتبر. اصول کافی (ترجمه مصطفوی) جلد 4 صفحه : 165 روایة : 4

صُحُفٍ مُطَهَرَه

سلیم از امیر مومنان نقل می کند که در پاسخ به پرسش از معناى سنّت، بدعت، وحدت و تفرقه فرمودند: به خدا سوگند، سنّت، همان سنّت محمّد صلى‏ الله ‏علیه‏ و ‏آله است. و بدعت آنچه خلاف آن باشد .و به خدا قسم، وحدت، همراهی با اهل حق است هر چند اندک باشند و تفرقه، همدستى با اهل باطل است هر چند بسیار باشند.

و قَدْ سُئِلَ عَنْ تَفسیرِ السُّنَّةِ وَ الْبِدْعَةِ وَ الْجَماعَةِ وَ الْفُرْقَهِ ـ : اَلسُّنَّةُ ـ و اللّه‏ِ ـ سُنَّةُ مُحمِّدٍ صلى ‏الله‏ علیه ‏و ‏آله وَ الْبِدْعَةُ ما فارَقَها وَ الْجَماعَةُ ـ وَ اللّه‏ِ ـ مُجامَعَةُ اَهْلِ الْحَقِّ وَ اِنْ قَلّوا وَ الْفُرقَةُ مُجامَعَةُ اَهْلِ الْباطِلِ وَ اِنْ کَثُروا؛
کتاب سلیم بن قیس الهلالی ج‏ ۲ ، صفحه ۹۶۴

و در الإحتجاج على أهل اللجاج(للطبرسی)، ج‏1، ص: 168 از یَحْیَى بْنُ عَبْدِ اللَّهِ‏ بْنِ الْحَسَنِ المثنّی از پدرش از امیر المؤمنین ع مشابه آن روایت شده است:

 ... أَمَّا إِذَا سَأَلْتَنِی فَافْهَمْ عَنِّی وَ لَا عَلَیْکَ أَنْ تَسْأَلَ عَنْهَا أَحَداً بَعْدِی أَمَّا أَهْلُ الْجَمَاعَةِ فَأَنَا وَ مَنْ تَبِعَنِی وَ إِنْ قَلُّوا وَ ذَلِکَ الْحَقُّ عَنْ أَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى وَ عَنْ أَمْرِ رَسُولِهِ وَ أَهْلُ الْفُرْقَةِ الْمُخَالِفُونَ لِی وَ لِمَنِ اتَّبَعَنِی وَ إِنْ کَثُرُوا وَ أَمَّا أَهْلُ السُّنَّةِ فَالْمُتَمَسِّکُونَ بِمَا سَنَّهُ اللَّهُ لَهُمْ وَ رَسُولُهُ وَ إِنْ قَلُّوا وَ أَمَّا أَهْلُ الْبِدْعَةِ فَالْمُخَالِفُونَ لِأَمْرِ اللَّهِ وَ لِکِتَابِهِ وَ لِرَسُولِهِ الْعَامِلُونَ بِرَأْیِهِمْ وَ أَهْوَائِهِمْ وَ إِنْ کَثُرُوا وَ قَدْ مَضَى مِنْهُمُ الْفَوْجُ الْأَوَّلُ وَ بَقِیَتْ أَفْوَاجٌ وَ عَلَى اللَّهِ قَبْضُهَا وَ اسْتِیصَالُهَا عَنْ جَدَدِ الْأَرْض.

که خلاصه آن چنین است:

اهل جماعت=امام و شیعیان

اهل تفرقه=مخالفِ امام و شیعیان

اهل سنت=متمسکین به سنت خدا و رسولش

اهل بدعت=مخالفین با امر خدا و رسولش و عامل به رای و هوی خودشان

صُحُفٍ مُطَهَرَه
امام سجاد علیه السلام می‌فرماید:
به وسیله عقل ناقص و نظریه هاى باطل، و مقایسات فاسد و بى اساس نمى توان  دین را شناخت، بنابراین تنها وسیله رسیدن به احکام واقعى دین، تسلیم محض مى باشد، پس هرکس در مقابل ما اهل بیت تسلیم باشد از هر انحرافى در امان است و هر که به وسیله ما هدایت یابد خوشبخت خواهد بود، و شخصى که با قیاس و نظریات شخصى خود بخواهد دین اسلام را دریابد، هلاک مى گردد.

إنَّ دینَ اللّهِ لایُصابُ بِالْعُقُولِ النّاقِصَةِ، وَالآراءِ الْباطِلَةِ، وَالْمَقاییسِ الْفاسِدَةِ، وَلایُصابُ إلاّ بالتَّسْلیمِ، فَمَنْ سَلَّمَ لَنا سَلِمَ، ومَنِ اهْتَدى بِنا هُدِىَ، وَمَنْ دانَ بِالْقِیاسِ وَالرَّأْىِ هَلَکَ.

مستدرک الوسائل، ج17، ص262، ح25

هو الهادی

عمر بن یزید گوید: به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: من از خداى عز و جل مال خواستم به من روزى کرد و باز از او فرزند خواستم، به من روزى کرد، و از او خواستم به من منزل دهد، روزى کرد، می ترسم از این که این استدراج باشد، امام فرمود: به خدا با سپاسگزارى استدراج نیست.

قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّی سَأَلْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَرْزُقَنِی مَالًا فَرَزَقَنِی وَ إِنِّی سَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ یَرْزُقَنِی وَلَداً فَرَزَقَنِی وَلَداً وَ سَأَلْتُهُ أَنْ یَرْزُقَنِی دَاراً فَرَزَقَنِی وَ قَدْ خِفْتُ أَنْ یَکُونَ ذَلِکَ اسْتِدْرَاجاً فَقَالَ أَمَا وَ اللَّهِ مَعَ الْحَمْدِ فَلَا.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 97، أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ج‏3، ص: 152

شرح‏: استدراج اشاره به آیه شریفه سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ دارد. مجمع البحرین در معنى آیه گوید: یعنى آنها را اندک اندک می گیریم و ناگهان گرفتارشان نمی کنیم، مانند کسى که از نردبان درجه به درجه یعنى پله پله بالا می رود تا به پله ی بالا رسد و استدراج خدا نسبت به بنده این است که هر گاه گناه تازه‏ اى کند خدا به او نعمت تازه‏ اى دهد و توبه و استغفار را از یاد او ببرد.

صُحُفٍ مُطَهَرَه
جابر گوید: امام باقر علیه السّلام به من فرمود: اى جابر! آیا کسى که ادعاء تشیع می کند، او را بس است که از محبت ما خانواده دم زند؟
به خدا شیعه ما نیست، جز آنکه از خدا پروا کند و او را اطاعت نماید، اى جابر! ایشان شناخته نشوند، جز با فروتنى و خشوع و امانت و بسیارى یاد خدا و روزه و نماز و نیکى به پدر و مادر و مراعات همسایگان فقیر و مستمند و قرضداران و یتیمان و راستى گفتار و تلاوت قرآن و بازداشتن زبان از مردم، جز از نیکى آنها، و آنها امانت نگهدار فامیل خویش باشند.

جابر گوید عرض کردم: یا ابن رسول اللَّه! ما امروز کسى را داراى این صفات نمی شناسیم،
فرمود: اى جابر! به راههاى مختلف مرو، آیا براى مرد کافى است که بگوید، من على را دوست دارم و از او پیروى میکنم، و با وجود این فعالیت دینى نکند؟! پس اگر بگوید: من رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله را دوست دارم- رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله که بهتر از على علیه السّلام است- سپس از رفتار او پیروى نکند و به سنتش عمل ننماید، محبتش به پیغمبر به او هیچ سودى ندهد، پس از خدا پروا کنید و براى آنچه نزد خداست عمل کنید، خدا با هیچکس خویشى ندارد، دوست ترین بندگان خداى عز و جل [و گرامیترینشان نزد او] با تقواترین و مطیع ترین آنهاست.

اى جابر! به خدا جز با اطاعت به خداى تبارک و تعالى تقرب نمی توان جست. و همراه ما برات آزادى از دوزخ نیست و هیچ کس بر خدا حجت ندارد، هر که مطیع خدا باشد دوست ما و هر که نافرمانى خدا کند دشمن ماست، ولایت ما جز با عمل کردن به ورع به دست نیاید.

 عن ابی جعفر ع: یَا جَابِرُ أَ یَکْتَفِی مَنِ‏ انْتَحَلَ‏ التَّشَیُّعَ‏ أَنْ یَقُولَ بِحُبِّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ فَوَ اللَّهِ مَا شِیعَتُنَا إِلَّا مَنِ اتَّقَى اللَّهَ وَ أَطَاعَهُ وَ مَا کَانُوا یُعْرَفُونَ یَا جَابِرُ إِلَّا بِالتَّوَاضُعِ وَ التَّخَشُّعِ وَ الْأَمَانَةِ وَ کَثْرَةِ ذِکْرِ اللَّهِ وَ الصَّوْمِ وَ الصَّلَاةِ وَ الْبِرِّ بِالْوَالِدَیْنِ وَ التَّعَاهُدِ لِلْجِیرَانِ مِنَ الْفُقَرَاءِ وَ أَهْلِ الْمَسْکَنَةِ وَ الْغَارِمِینَ وَ الْأَیْتَامِ وَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ کَفِّ الْأَلْسُنِ عَنِ النَّاسِ إِلَّا مِنْ خَیْرٍ وَ کَانُوا أُمَنَاءَ عَشَائِرِهِمْ فِی الْأَشْیَاءِ قَالَ جَابِرٌ فَقُلْتُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا نَعْرِفُ الْیَوْمَ أَحَداً بِهَذِهِ الصِّفَةِ فَقَالَ یَا جَابِرُ لَا تَذْهَبَنَّ بِکَ الْمَذَاهِبُ حَسْبُ الرَّجُلِ أَنْ یَقُولَ أُحِبُّ عَلِیّاً وَ أَتَوَلَّاهُ ثُمَّ لَا یَکُونَ مَعَ ذَلِکَ فَعَّالًا فَلَوْ قَالَ إِنِّی أُحِبُّ رَسُولَ اللَّهِ- فَرَسُولُ اللَّهِ ص خَیْرٌ مِنْ عَلِیٍّ ع ثُمَّ لَا یَتَّبِعُ سِیرَتَهُ وَ لَا یَعْمَلُ بِسُنَّتِهِ مَا نَفَعَهُ حُبُّهُ إِیَّاهُ شَیْئاً فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْمَلُوا لِمَا عِنْدَ اللَّهِ لَیْسَ بَیْنَ اللَّهِ وَ بَیْنَ أَحَدٍ قَرَابَةٌ أَحَبُّ الْعِبَادِ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَکْرَمُهُمْ عَلَیْهِ أَتْقَاهُمْ وَ أَعْمَلُهُمْ بِطَاعَتِهِ یَا جَابِرُ وَ اللَّهِ مَا یُتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى إِلَّا بِالطَّاعَةِ وَ مَا مَعَنَا بَرَاءَةٌ مِنَ‏ النَّارِ وَ لَا عَلَى اللَّهِ لِأَحَدٍ مِنْ حُجَّةٍ مَنْ کَانَ لِلَّهِ مُطِیعاً فَهُوَ لَنَا وَلِیٌّ وَ مَنْ کَانَ لِلَّهِ عَاصِیاً فَهُوَ لَنَا عَدُوٌّ وَ مَا تُنَالُ وَلَایَتُنَا إِلَّا بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ.

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 75

صُحُفٍ مُطَهَرَه