صُحُفٍ مُطَهَّرَه

احادیث اهل بیت علیهم السلام در موضوعات مختلف
مشخصات بلاگ
صُحُفٍ مُطَهَّرَه

عمده مطالب این سایت که با نام نویسنده "صُحُفٍ مُطَهَّرَه" مشخص شده است برگرفته از کانال تلگرام به نشانی (https://t.me/sohof2) و در جهت نشر احادیث اهل بیت علیهم السلام می باشد.

نویسندگان

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب خدا» ثبت شده است

امام باقر علیه السلام فرموردند: خداوند هیچ چیزی را که امّت تا روز قیامت به آن نیاز دارند؛ فرو گذار نکرده بلکه همه آن را در کتاب خود نازل کرده و برای رسول خود صلّی الله علیه و آله بیان نموده است.

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یَدَعْ شَیْئاً تَحْتَاجُ إِلَیْهِ الْأُمَّةُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِلَّا أَنْزَلَهُ فِی کِتَابِهِ وَ بَیَّنَهُ لِرَسُولِهِ صلی الله علیه و آله. الکافی ؛ دار الکتب الإسلامیة ؛ ج‏7 ؛ ص175

مطالب مرتبط:

دین کامل

صُحُفٍ مُطَهَرَه
امام صادق علیه السلام فرمودند: (امامان در کتاب خدا بر دو نوع اند:
1. خداوند فرموده است: «آنها را امامانی قرار دادیم که به امر ما هدایت می کنند.» [فرموده: به امر ما] نه امر مردم. آنان امر خدا را بر امر خویش و حکم خدا را بر حکم خویش مقدّم می دارند.
2. خداوند فرموده است: «و آنها را امامانی قرار دادیم که به سوی آتش دعوت می کنند.» آنان امر خود را بر امر خدا و حکم خود را بر حکم خدا مقدّم می دارند و مطابق هوای خود [و خواسته و نظرِ خویش] و بر خلاف آن چه در کتاب خدا است عمل می کنند.)
امامان الهی علیهم السّلام از آیات قرآن نکات جالبی استفاده می کنند، که در عمق جان و دل می نشیند. مثلاً در همین آیه بعد از بیان امام، تعبیر «بامرنا» را خیلی آشکار و گویا می یابیم.
این نکته در روایات بسیار دیگری نیز قابل مشاهده است.
 نمونه: دولت الله و دولت ابلیس
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ طَلْحَةَ بْنِ زَیْدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ: إِنَّ الْأَئِمَّةَ فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِمَامَانِ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَا بِأَمْرِ النَّاسِ‏ یُقَدِّمُونَ أَمْرَ اللَّهِ قَبْلَ أَمْرِهِمْ وَ حُکْمَ اللَّهِ قَبْلَ حُکْمِهِمْ قَالَ‏ وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ یُقَدِّمُونَ أَمْرَهُمْ قَبْلَ أَمْرِ اللَّهِ وَ حُکْمَهُمْ قَبْلَ حُکْمِ اللَّهِ وَ یَأْخُذُونَ بِأَهْوَائِهِمْ خِلَافَ مَا فِی کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.
الکافی، دار الکتب الإسلامیة، ج‏1، ص216
صُحُفٍ مُطَهَرَه
نامه معاویه در ترغیب مردم بصره و پیوستن به او و بالا بردن بخشش ها از بیت المال :
از بندۀ خدا معاویه، امیرالمؤمنین، به هر کس که این نامه بر او خوانده شود...
اگر شما در جمع‌ ما آیید، آتش این فتنه فرو خواهد نشست و کارِ این امت درست خواهد شد.
... تعهد می‌دهم که در میان شما به کتاب خدا عمل کنم و هر سال به شما از بودجه عمومی دو برابر دهم و شما را برای همیشه از مالیات معاف کنم.
پس به سرعت دعوت ما را اجابت کنید و به ما بپیوندید، خدا شما را مورد رحمت قرا دهد.
خداوند ما را و شما را از کسانی قرار دهد که به ندای حق پاسخ می‌دهند، و آن را به رسمیت می‌شناسند، و باطل را ناپسند می شمارند...
پس چون نامه بر آنان خوانده شد، گفتند شنیدیم و اطاعت کردیم!
بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم‏، من عبد اللَّه معاویة أمیر المؤمنین الى من قرئ علیه کتابی هذا من المؤمنین و المسلمین من أهل البصرة... ٍ إِنَّکُمْ إِنْ جَامَعْتُمُونَا طَفِئَتِ النَّائِرَةُ وَ اجْتَمَعَتِ الْکَلِمَةُ وَ اسْتَقَامَ أَمْرُ هَذِهِ الْأُمَّة... إِنَّ لَکُمْ عَلَیَّ أَنْ أَعْمَلَ فِیکُمْ بِالْکِتَابِ وَ أَنْ أُعْطِیَکُمْ فِی السُّنَّةِ عَطَاءَیْنِ وَ لَا أَحْتَمِلَ فَضْلًا مِنْ فَیْئِکُمْ عَنْکُمْ أَبَداً فَنَازِعُوا إِلَى مَا تُدْعَوْنَ إِلَیْهِ رَحِمَکُمُ اللَّهُ وَ قَدْ بَعَثْتُ إِلَیْکُمْ رَجُلًا مِنَ النَّاصِحِینَ وَ کَانَ مِنْ أُمَنَاءِ خَلِیفَتِکُمُ الْمَظْلُومِ ابْنِ عَفَّانَ وَ عُمَّالِهِ وَ أَعْوَانِهِ عَلَى الْهُدَى وَ الْحَقِّ جَعَلَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکُمْ مِمَّنْ یُجِیبُ إِلَى الْحَقِّ وَ یَعْرِفُهُ وَ یُنْکِرُ الْبَاطِلَ وَ یَجْحَدُهُ وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ. فَلَمَّا قُرِئَ عَلَیْهِمُ الْکِتَابُ قَالَ عُظَمَاؤُهُمْ: سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا. الغارات، ابواسحاق ثقفی، ج ۲، ص ۳۸۵
اما می دانیم در پی این عبارات دلربای معاویه لعنه الله، شدیدترین ظلم ها و غارت ها توسط او در مملکت اسلامی بود.
این است که در سخنی از امیر مؤمنان علیه السلام آمده است:
حقّ فراخترین چیزها است هنگام توصیف و گفتگو از آن، و تنگ‏ترین و سخت ترین چیزها است، هنگام عمل و برخورد منصفانه! (حقّ را موقع گفتار بسیار به زبان مى ‏آورند، ولى هنگام عمل به کار نمى برند.)
فالْحَقُّ أَوْسَعُ الْأَشْیَاءِ فِی‏ التَّوَاصُفِ وَ أَضْیَقُهَا فِی التَّنَاصُف‏ (نهج البلاغة، صبحی صالح، ص: 333)
صُحُفٍ مُطَهَرَه
از امیر مؤمنان علیه السلام به چند سند روایت کنند که در ذى قار (جایى بین کوفه و واسط) این خطبه را ایراد نموده و پس از حمد و ثناى پروردگار فرمود:
اما بعد همانا خداى تبارک و تعالى محمد (صلی الله علیه و آله) را به حق مبعوث فرمود تا بندگان خود را از پرستش‏ بندگانش به پرستش خود درآورد و از عهد و بستگی بندگانش به عهد خود برآرد و از فرمانبردارى بندگانش به فرمانبردارى خود کشاند و از تحت سرپرستى بندگانش در تحت سرپرستى خود آورد...
خداوند عز و جل محمد (صلی الله علیه و آله) را بدین روش مبعوث کرد، محققا پس از من بر شما دورانى آید که در آن زمان چیزى نهان‏تر از حق نیست و نه عیان‏تر از باطل و نه بیشتر از دروغ بر خدا تعالى و رسولش (صلی الله علیه و آله) و در نزد مردم این دوره متاعى بى‏ ارزش‏تر از کتاب خدا نیست در صورتى که به حق و واقع خوانده شود و عمل بدان منظور باشد و هیچ متاعى رواج‏تر و قابل فروش‏تر و پر ارزش‏تر از کتاب خدا نیست هر گاه از مواضع خود تحریف شود و به سود سودجویان بر خلاف حق تفسیر شود...
در میانشان از حق و حقیقت جز نامى نماند و از کتاب جز خط و نوشته نشناسند.
کسى به خاطر شنیدن آوازه حکمت هاى قرآن به اسلام درآمده ولى هنوز آرام در مجلس مسلمین ننشسته که (به واسطه انحرافات مدعیان دین) از دین (و پیروى قرآن) بیرون رود، و از دین و روش سلطانی به آئین سلطان دیگر درآید (و دین او تابع آراء حکمرانان گردد) و از تحت سرپرستى پادشاهى به سرپرستى پادشاهى دیگر رود، و از پیروى زمامدارى به پیروى زمامدار دیگرى درآید، و از تعهدات سلطانى به زیر بار تعهدات سلطان دیگرى برود، و بتدریج از آنجائى که خود خبر ندارند خداى تعالى آنان را بوسیله آرزو و امید (به متاع پست دنیا و دلبستگى به آنچه نزد دنیاداران است) به نابودى کشاند...
مساجد آنان در این دوران از راه گمراهى آبادان است؛ و نسبت به حق ویران! و هدایت در آن تحریف شده است. قرآن‏ خوانان و آبادکنندگان آن مساجد نومیدترین خلق خدا و آفریده‏ هاى اویند. گمراهى از آنان سرچشمه گرفته و بدان‏ها برمی گردد.
خطَبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع ... فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى بَعَثَ مُحَمَّداً ص بِالْحَقِّ لِیُخْرِجَ عِبَادَهُ مِنْ عِبَادَةِ عِبَادِهِ إِلَى عِبَادَتِهِ وَ مِنْ عُهُودِ عِبَادِهِ إِلَى عُهُودِهِ وَ مِنْ طَاعَةِ عِبَادِهِ إِلَى طَاعَتِهِ وَ مِنْ وَلَایَةِ عِبَادِهِ إِلَى وَلَایَتِهِ‏ ...
فَبَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مُحَمَّداً ص بِذَلِکَ ثُمَّ إِنَّهُ سَیَأْتِی عَلَیْکُمْ مِنْ بَعْدِی زَمَانٌ لَیْسَ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ شَیْ‏ءٌ أَخْفَى مِنَ الْحَقِّ وَ لَا أَظْهَرَ مِنَ الْبَاطِلِ ِ وَ لَا أَکْثَرَ مِنَ الْکَذِبِ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ رَسُولِهِ ص وَ لَیْسَ عِنْدَ أَهْلِ ذَلِکَ الزَّمَانِ سِلْعَةٌ أَبْوَرَ مِنَ الْکِتَابِ إِذَا تُلِیَ حَقَّ تِلَاوَتِهِ وَ لَا سِلْعَةٌ أَنْفَقَ بَیْعاً وَ لَا أَغْلَى ثَمَناً مِنَ الْکِتَابِ إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَ لَیْسَ فِی الْعِبَادِ وَ لَا فِی الْبِلَادِ شَیْ‏ءٌ هُوَ أَنْکَرَ مِنَ الْمَعْرُوفِ وَ لَا أَعْرَفَ مِنَ الْمُنْکَر...
 لَمْ یَبْقَ عِنْدَهُمْ مِنَ الْحَقِّ إِلَّا اسْمُهُ وَ لَمْ یَعْرِفُوا مِنَ الْکِتَابِ إِلَّا خَطَّهُ وَ زَبْرَهُ یَدْخُلُ الدَّاخِلُ لِمَا یَسْمَعُ مِنْ حِکَمِ الْقُرْآنِ فَلَا یَطْمَئِنُّ جَالِساً حَتَّى یَخْرُجَ مِنَ الدِّینِ یَنْتَقِلُ مِنْ دِینِ مَلِکٍ إِلَى دِینِ مَلِکٍ وَ مِنْ وَلَایَةِ مَلِکٍ إِلَى وَلَایَةِ مَلِکٍ وَ مِنْ طَاعَةِ مَلِکٍ إِلَى طَاعَةِ مَلِکٍ وَ مِنْ عُهُودِ مَلِکٍ إِلَى عُهُودِ مَلِکٍ فَاسْتَدْرَجَهُمُ اللَّهُ تَعَالَى‏ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ‏...
مَسَاجِدُهُمْ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ عَامِرَةٌ مِنَ الضَّلَالَةِ خَرِبَةٌ مِنَ الْهُدَى قَدْ بُدِّلَ فِیهَا مِنَ الْهُدَى فَقُرَّاؤُهَا وَ عُمَّارُهَا أَخَائِبُ خَلْقِ اللَّهِ وَ خَلِیقَتِهِ مِنْ عِنْدِهِمْ جَرَتِ‏ الضَّلَالَةُ وَ إِلَیْهِمْ تَعُودُ...
الکافی (ط - الإسلامیة)؛ ج‏8؛ ص386
صُحُفٍ مُطَهَرَه

قال الامام الشهید الحسین بن علیّ علیه السلام :

مَا الْإِمَامُ‏ إِلَّا الْحَاکِمُ بِالْکِتَابِ الْقَائِمُ بِالْقِسْطِ الدَّائِنُ بِدِینِ الْحَقِّ الْحَابِسُ نَفْسَهُ عَلَى ذَاتِ اللَّهِ.

امام نیست مگر کسی که به کتاب خدا حکم کند و عدالت را بر پا دارد و به دین حقّ عمل کند و خود را بر رضای خدا مقیّد سازد.

الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد ؛ مؤتمر الشیخ المفید؛ ج‏2 ؛ ص39

صُحُفٍ مُطَهَرَه