صُحُفٍ مُطَهَّرَه

احادیث اهل بیت علیهم السلام در موضوعات مختلف
مشخصات بلاگ
صُحُفٍ مُطَهَّرَه

عمده مطالب این سایت که با نام نویسنده "صُحُفٍ مُطَهَّرَه" مشخص شده است برگرفته از کانال تلگرام به نشانی (https://t.me/sohof2) و در جهت نشر احادیث اهل بیت علیهم السلام می باشد.

نویسندگان

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مرگ» ثبت شده است

به امام صادق علیه السلام عرض کردم: ابوهارون مکفوف میگوید: تو به او گفته ای که اگر مرادت «قدیم» است که او را کسی درک نمی کند و اگر مرادت کسی است که آفریده و روزی داده است؛ او «محمد بن علی» (امام باقر علیه السلام) است. امام فرمود: بر من دروغ بسته؛ لعنت خدا بر او باد. به خدا سوگند جز الله خالقی نیست. یگانه است و شریکی ندارد. حقّ است بر خدا که مرگ را به ما بچشاند و کسی که نابود نمی شود تنها الله است که خالق خلق و آفریننده آفریدگان است.

بیان: شیخیه مانند ابن عربی ذات خدا را تعطیل نموده و خلق را به اسماء او نسبت می دهند. این اسماء در نظر شیخیه همان اهل بیت علیهم السلام هستند. سخن ابوهارون مکفوف دقیقاً مطابق بر نظر ابن عربی و شیخیه است.

حَدَّثَنِی الْحُسَیْنُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ بُنْدَارَ الْقُمِّیُّ، قَالَ حَدَّثَنِی سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی خَلَفٍ، قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى، عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى بْنِ عُبَیْدٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ، قَالَ حَدَّثَنَا بَعْضُ أَصْحَابِنَا، قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) زَعَمَ أَبُو هَارُونَ الْمَکْفُوفُ‏ أَنَّکَ قُلْتَ لَهُ إِنْ کُنْتَ تُرِیدُ الْقَدِیمَ فَذَاکَ لَا یُدْرِکُهُ أَحَدٌ وَ إِنْ کُنْتَ تُرِیدُ الَّذِی خَلَقَ وَ رَزَقَ فَذَاکَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ! فَقَالَ کَذَبَ عَلَیَّ عَلَیْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ اللَّهِ مَا مِنْ خَالِقٍ‏ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، حَقٌّ عَلَى اللَّهِ أَنْ یُذِیقَنَا الْمَوْتَ وَ الَّذِی لَا یَهْلِکُ هُوَ اللَّهُ خَالِقُ‏ الْخَلْقِ بَارِئُ الْبَرِیَّةِ.

رجال الکشی؛ انتشارات دانشگاه مشهد ؛ صص222 و 223
صُحُفٍ مُطَهَرَه

روایت شده امام صادق علیه السلام در ضمن کلامی از مِسمع پرسیدند:«آیا رفتار نا پسندی را که با سیدالشهداء علیه السلام شد به یاد می آوری؟
مسمع گوید: عرض کردم: آری!
فرمود: بی تابی میکنی؟ عرض کردم: آری، به خدا سوگند اشکم جاری می شود،دگر گونی ام برای خانواده محسوس است، به نحوی بی تاب می شوم که نمی توانم غذا بخورم و آثار آن در چهره ام آشکار است.
حضرت فرمود: رحمت خدا بر اشک دیدگانت!
تو از کسانی محسوب می شوی که در مصائب ما بی تابی می کنند و به شادی ما مسرور و به جهت حزن و اندوه ما اندوهناک، و هنگام خوف ما خائف و هراسناک و هنگام امنیت ما در امن و امانند.
بدان که هنگام جان دادن تو پدران من حاضر شوند،سفارش تو را به ملک الموت نموده و با بشارت به ملاقات تو آیند به نحوی که قبل از مردن چشم تو روشن گردد.
ملک الموت از مادر مهربان به تو مهربان تر و دلسوزتر باشد...  .
هر چشمی که برای ما گریان شود،از نعمت نظر کردن به کوثر بهره مند شده و از آن خواهد نوشید،هر چه محبتش به ما بیشتر لذت او از آب کوثر بیشتر خواهد بود.
کامل الزیارات ١٠٣-١٠١. بحارالانوار ٢٩١/٤٤

صُحُفٍ مُطَهَرَه
به اسناد معتبر از "سالمه" کنیز آزاد شده امام صادق علیه السلام روایت شده است:
هنگامی که امام صادق علیه السلام در بستر مرگ افتاده بود، در کنارش بودم. لحظاتی بیهوش شد و چون به هوش آمد فرمود: به حسن بن علی بن حسین (افطس) هفتاد دینار و به فلانی، فلان مقدار و به فلان کس، فلان مقدار بدهید. گفتم: آیا به مردی بخشش می کنی که با چاقو به تو حمله کرد و می خواست تو را بکشد؟! امام فرمود: مگر قرآن نمی خوانی؟ گفتم: می خوانم. فرمود: آیا نشنیده ای که خدا فرموده است: "الذین یصلون ما امر الله به ان یوصل و یخشون ربهم و یخافون سوء الحساب"(الرعد: ۲۱)؟ آری ای سالمه! خداوند بهشت را آفرید و آن را نیکو و خوشبو گرداند و بوی خوش آن از راه دو هزار ساله به مشام می رسد؛ ولی عاقّ والدین و کسی که قطع رحم کند، حتّی بوی آن را در نمی یابد.
zecra@
منابع:
الکافی، ج۷، ص۵۴
الغیبه للطوسی، ص۱۹۶
تفسیر العیاشی، ج۲، ص۲۰۹
من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۲۳۱
تهذیب الاحکام، ج۹، ص۲۴۶
هو الهادی
ابوبصیر گوید: پس از شهادت امام صادق (علیه السلام) من به خانه آن حضرت رفتم تا به حمیده (همسر حضرت) تسلیت بگویم، وقتی آن بانو مرا دید گریست من هم گریه کردم. سپس گفت: ای ابوبصیر! اگر در لحظات آخر عمر امام در کنارش بودی قضیه عجیبی را مشاهده می‌کردی، چشمان مبارکش را باز کرد و فرمود: تمام خویشان و نزدیکان مرا حاضر سازید. ما همه را جمع کردیم، به طوری که کسی از خویشان و نزدیکان امام باقی نماند. حضرت نگاهی به آنان کرد و فرمود: کسانی که نماز را سبک می‌شمارند هرگز شفاعت ما به آنان نخواهد رسید.
عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ الْمُثَنَّى عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أُمِّ حَمِیدَةَ أُعَزِّیهَا بِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فَبَکَتْ وَ بَکَیْتُ لِبُکَائِهَا ثُمَّ قَالَتْ یَا أَبَا مُحَمَّدٍ لَوْ رَأَیْتَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عِنْدَ الْمَوْتِ لَرَأَیْتَ عَجَباً فَتَحَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَالَ اجْمَعُوا إِلَیَّ کُلَّ مَنْ کَانَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ قَرَابَةٌ قَالَتْ فَمَا تَرَکْنَا أَحَداً إِلَّا جَمَعْنَاهُ قَالَتْ فَنَظَرَ إِلَیْهِمْ ثُمَّ قَالَ إِنَّ شَفَاعَتَنَا لَا تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلَاةِ.
الأصول الستة عشر (ط - دار الحدیث)، ص: 310، المحاسن، ج‏1، ص: 80، من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص: 206، الأمالی للصدوق، ص: 484، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص: 228.
صُحُفٍ مُطَهَرَه
از حضرت فاطمه سلام الله علیها از رسول خدا صلی الله علیه و آله: همانا سعادتمند (به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی علیه السلام را در دوران زندگی و پس از مرگ آن حضرت، دوست داشته باشد.
إنَّ السَّعیدَ کُلَّ السَّعیدِ حَقَّ السَّعیدِ، مَنْ أحَبَّ عَلیّاً فی حَیاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ.
الأمالی (للصدوق)، ص: 182 المجلس 34‏ و ص: 583 المجلس 85‏، فضائل الشیعة، ص: 7/ ح 5. علل الشرائع ج‏1، ص : 144، بشارة المصطفى (ط - القدیمة)، ص: 158. مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب) ج‏3، ص : 199. و از منابع عامه : شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید: ج 2، ص 449، مجمع‌ الزوائد هیثمى‌  ج9 ص‌132

صُحُفٍ مُطَهَرَه
از ابوعبیده نقل شده که گفت: به ابو جعفر باقر (علیه السلام) گفتم: پندى به من بیاموز تا بهره‏ مند گردم.
ابو جعفر فرمود: هر چه بیشتر به یاد مرگ باش که هیچ کس خاطره مرگ را در دل زنده نمى‏ کند، جز آن که نسبت به دنیا پارسا و زاهد مى‏ شود.
ابْنُ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ أَیُّوبَ عَنْ أَبِی عُبَیْدَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع حَدِّثْنِی مَا أَنْتَفِعُ بِهِ. فَقَالَ یَا أَبَا عُبَیْدَةَ أَکْثِرْ ذِکْرَ الْمَوْتِ فَإِنَّهُ لَمْ یُکْثِرْ ذِکْرَهُ إِنْسَانٌ إِلَّا زَهِدَ فِی الدُّنْیَا.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏3، ص: 255

صُحُفٍ مُطَهَرَه

«رسول خدا صلی الله علیه و آله در یکی از سفرها از مرگ منافقی خبر داد.
وقتی به مدینه وارد شدند؛ صدق ایشان معلوم شد. در همان زمان شتر ایشان گم شد.
یکی از منافقان گفت: چگونه ادّعای علم غیب می کند؛ در حالی که نمی داند شترش کجا است؟!
مسلمانان گفتند: سخن بسیار بدی گفتی! به خدا سوگند او نمی گوید غیب می داند و او راستگو است.
خبر به رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید.
فرمود: غیب را جز خدا کسی نمی داند ولی خداوند به من خبر داد که شترم در فلان درّه، افسارش به درختی گیر کرده است. مردم رفتند و شتر را همان گونه که رسول خدا صلی الله علیه و آله خبر داده بود؛ یافتند.» 

آیا ائمه علیهم السلام علم غیب دارند؟
الخرائج والجرائح، قطب راوندی، مؤسسة الامام المهدی (ع) ، ج1، ص102
همچنین رجوع کنید به:
قصص الأنبیاء علیهم السلام؛ قطب راوندی؛ مرکز الدراسات الاسلامیة؛ ص308
قرب الإسناد؛ حمیری؛ مؤسسة آل البیت ؛ ص323
کنز الفوائد؛ کراجکی؛ دار الذخائر ؛ ج‏1 ؛ ص170

صُحُفٍ مُطَهَرَه