صُحُفٍ مُطَهَّرَه

احادیث اهل بیت علیهم السلام در موضوعات مختلف
مشخصات بلاگ
صُحُفٍ مُطَهَّرَه

عمده مطالب این سایت که با نام نویسنده "صُحُفٍ مُطَهَّرَه" مشخص شده است برگرفته از کانال تلگرام به نشانی (https://t.me/sohof2) و در جهت نشر احادیث اهل بیت علیهم السلام می باشد.

نویسندگان

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صبر» ثبت شده است

امام باقر علیه السّلام فرمود: پشیمانى از گذشت بهتر و آسانتر است تا پشیمانى از کیفر نمودن.1 (یعنى حتی اگر در موردی عفو موجب پشیمانی انسان شود، باز پشیمان شدن بعد از انتقام سخت تر است.) 

مؤید این روایت صحیحه، حکمتی زیبا منسوب به رسول اکرم صلی الله علیه و آله است: صبر مرکب سلامت است. و جزع مرکب پشیمانى است. و تلخى حلم گواراتر از شیرینى انتقام است. و میوه حسد پشیمانى است. و کسى که صبر کند بر آنچه مکروه طبع اوست، می رسد به آنچه دوست مى‏ دارد. و صبر کردن بر مصیبت، مصیبتى است بر شماتت‏ کننده در آن مصیبت. و جزع و ناله و فریاد در مصیبت، مصیبت دیگر است، چون که ثواب آن از دست مى‏ رود. و این بزرگترین مصیبت است.2

1.الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 108/ 6- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی خَالِدٍ الْقَمَّاطِ عَنْ حُمْرَانَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: النَّدَامَةُ عَلَى‏ الْعَفْوِ أَفْضَلُ وَ أَیْسَرُ مِنَ النَّدَامَةِ عَلَى الْعُقُوبَةِ.

2. إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی)، ج‏1، ص: 75 ... مَرَارَةُ الْحِلْمِ‏ أَعْذَبُ‏ مِنْ حَلَاوَةِ الِانْتِقَامِ وَ ثَمَرَةُ الْحِقْدِ النَّدَامَةُ وَ مَنْ صَبَرَ عَلَى مَنْ یَکْرَهُ أَدْرَکَ مَا یُحِبُّ وَ الصَّبْرُ عَلَى الْمُصِیبَةِ مُصِیبَةٌ لِلشَّامِتِ بِهَا وَ الْجَزَعُ عَلَیْهَا مُصِیبَةٌ ثَانِیَةٌ بِفَوَاتِ الثَّوَابِ وَ هِیَ أَعْظَمُ الْمَصَائِبِ.

صُحُفٍ مُطَهَرَه
از ابو بصیر و او از حضرت صادق علیه السّلام روایت می کنند که روزى فرمود: آیا شما را از چیزى مطلع نگردانم که خداوند عمل بندگانش را جز بوسیله آن نمی پذیرد؟ من گفتم: بفرمائید بدانیم آن چیست؟ فرمود: آن گواهى دادن به یگانگى خدا و رسالت محمد صلّى اللَّه علیه و آله و اعتقاد به آنچه خدا فرموده و دوستى ما و بیزارى از دشمنان ما ائمه و تسلیم در برابر آنها و پارسائى و کوشش در امر دین و صبر و انتظار براى ظهور قائم ماست.
آنگاه فرمود: ما را دولتى است که هر گاه خداوند بخواهد آن را مى‏ آورد.
سپس افزود: هر کس مشتاق است که از یاران قائم ما باشد، باید منتظر ظهور او باشد و پرهیزکارى پیشه سازد و داراى اخلاق نیکو باشد و بدین گونه انتظار آن روز کشد. پس اگر در این حالت بمیرد و بعد از مرگ او قائم قیام نماید، ثواب کسى دارد که آن حضرت را درک کرده است. پس سعى کنید و منتظر باشید، خوش بحال شما اى مردمى که‏ خداوند شما را مشمول رحمت خود گردانیده است!
ابْنُ عُقْدَةَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ یُوسُفَ عَنِ اسماعیل بْنِ مِهْرَانَ عَنِ ابْنِ الْبَطَائِنِیِّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ وُهَیْبِ بْنِ حَفْصٍ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع‏
 أَنَّهُ قَالَ ذَاتَ یَوْمٍ أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی أئمة [الْأَئِمَّةَ] خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمُ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ لَنَا دَوْلَةً یَجِی‏ءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ ثُمَّ قَالَ مَنْ سُرَّ أَنْ یَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ کَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَکَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِیئاً لَکُمْ أَیَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ.
الغیبة (النعمانی)، ص200
صُحُفٍ مُطَهَرَه
امیر المؤمنین، علی علیه السلام: شما را به پنج چیز سفارش مى کنم که اگر براى آن ها شتران را پر شتاب برانید و رنج سفر را تحمل کنید سزاوار است:

کسى از شما جز به پروردگار خود امیدوار نباشد،

 و جز از گناه خود نترسد،

و اگر از یکى سؤال کردند و نمى داند، شرم نکند و بگوید نمى دانم،

و کسى در آموختن آنچه نمى داند شرم نکند،

و بر شما باد به شکیبایى که شکیبایى، ایمان را چون سر است بر بدن و ایمان بدون شکیبایى چونان بدن بى سر، ارزشى ندارد.

وَ قَالَ علی علیه السلام: أُوصِیکُمْ بِخَمْسٍ لَوْ ضَرَبْتُمْ إِلَیْهَا آبَاطَ الْإِبِلِ‏ لَکَانَتْ لِذَلِکَ أَهْلًا لَا یَرْجُوَنَّ أَحَدٌ مِنْکُمْ إِلَّا رَبَّهُ وَ لَا یَخَافَنَّ إِلَّا ذَنْبَهُ وَ لَا یَسْتَحِیَنَّ أَحَدٌ مِنْکُمْ إِذَا سُئِلَ عَمَّا لَا یَعْلَمُ أَنْ یَقُولَ لَا أَعْلَمُ وَ لَا یَسْتَحِیَنَّ أَحَدٌ إِذَا لَمْ یَعْلَمِ الشَّیْ‏ءَ أَنْ یَتَعَلَّمَهُ وَ عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الْإِیمَانِ کَالرَّأْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لَا خَیْرَ فِی جَسَدٍ لَا رَأْسَ مَعَهُ وَ لَا [خَیْرَ] فِی إِیمَانٍ لَا صَبْرَ مَعَه‏
نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 482، حکمت 82، خصائص الأئمة علیهم السلام (خصائص أمیر المؤمنین علیه السلام)، ص: 94

صُحُفٍ مُطَهَرَه
«خوشا به حال کسى که شهوت حاضرى را براى موعودى که ندیده رها کند».
[یعنى شهوتى را رها کند به امید آنکه خدا در آخرت به او پاداش خیرى دهد.]

طُوبَى لِمَنْ تَرَکَ شَهْوَةً حَاضِرَةً لِمَوْعُودٍ لَمْ یَرَه‏.
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص: 17، الخصال، ج‏1، ص: 3. الأمالی (للمفید)، ص: 51 به سند دیگر.

در برخی از دیگر روایات نیز صبر بر مسأله ای که جوانبش را نمی دانیم بالاتر از صبر بر سختی که جوانبش را می دانیم، شمرده شده است. پر واضح است این عمل بر اساس یقین به حقیقت وعده خداوند است، و نه منفعتی زودگذر.

sohof2@

صُحُفٍ مُطَهَرَه
امیرالمومنین علیه السلام: ... بر جاى خود بنشینید و حرکتی نکنید، در برابر بلاها و مشکلات صبر کنید، شمشیر ها و دست ها را به هوای زبان هاى خویش به کار مگیرید، و در آنچه که خداوند شتاب در آن را لازم ندانسته شتاب نکنید؛ زیرا هر کس از شما در بستر خود بمیرد در حالی که به حق خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت ایشان علیهم السلام معرفت و شناخت پیدا کرده باشد، شهید از دنیا رفته و پاداش او بر خداست، و ثواب عمل صالحی که قصد انجام آن را داشته خواهد برد و نیّت او، ثواب شمشیر کشیدن را دارد؛ چرا که هر چیزی مدت و اجلی دارد.

عن امیر المؤمنین ع:... الْزَمُوا الْأَرْضَ وَ اصْبِرُوا عَلَى الْبَلَاءِ وَ لَا تُحَرِّکُوا بِأَیْدِیکُمْ وَ سُیُوفِکُمْ هَوَى أَلْسِنَتِکُمْ وَ لَا تَسْتَعْجِلُوا بِمَا لَمْ یُعَجِّلْهُ اللَّهُ لَکُمْ فَإِنَّهُ مَنْ مَاتَ مِنْکُمْ عَلَى فِرَاشِهِ وَ هُوَ عَلَى مَعْرِفَةِ حَقِّ رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ حَقِّ رَسُولِهِ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ مَاتَ شَهِیداً وَ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللّهِ وَ اسْتَوْجَبَ ثَوَابَ مَا نَوَى مِنْ صَالِحِ عَمَلِهِ وَ قَامَتِ النِّیَّةُ مَقَامَ إِصْلَاتِهِ لِسَیْفِهِ فَإِنَّ لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ مُدَّةً وَ أَجَلًا.
نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 282، خطبه190


صُحُفٍ مُطَهَرَه
از امام رضا ع فرمود: مؤمن، مؤمن نباشد تا در او سه خصلت باشد: روشى از پروردگارش و روشى از پیغمبرش و روشى از امامش. روش پروردگارش راز پوشى است؛ خداى جل جلاله فرماید:«داناى نهانست و احدى بر راز او مطلع نشود جز رسولى که خود پسندد»، روش پیغمبرش مدارا با مردم، زیرا خداى عز و جل به پیغمبرش دستور مداراى با مردم داد و فرمود:«عفو پیشه کن و به نیکى دستور ده و از نادانان رو برگردان»، روش امامش شکیبائى در سختى و فکارى و گاه نبرد است،‏ خداى عز و جل می فرماید:« آنان که شکیبایند در سختى و فکارى و گاه نبرد هم آنان باشند که راستى کردند و هم آنهایند پرهیزکاران.»
عن مولی للرضا ع سمعت أبی الحسن علیه السلام یقول: لا یکون المؤمن مؤمنا حتى یکون فیه ثلاث خصال: سنه من ربه وسنه من نبیه وسنه من ولیه فالسنه من ربه: کتمان سره قال الله عز وجل: (عالم الغیب فلا یظهر على غیبه أحدا إلا من ارتضى من رسول) (١) وأما السنة من نبیه فمداراة الناس فإن الله عز وجل أمر نبیه (ص) بمداراة الناس فقال: (خذ العفو وأمر بالعرف واعرض عن الجاهلین) (٢) وأما السنة من ولیه فالصبر فی البأساء والضراء فان الله عزوجل یقول: (والصابرین فی البأساء والضراء) (٣).
(۱) سوره جن آیات ۲۶ و ۲۷
(۲) سوره اعراف آیه ۱۹۹
(۳) سوره بقره آیه ۱۷۷
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 241. عیون اخبار الرضا، ج۲، ص ۲۳۳. الأمالی (للصدوق) / ترجمه کمره‏اى، متن، ص: 330

صُحُفٍ مُطَهَرَه

محمّد بن ابراهیم طالقانی ره، (استاد شیخ صدوق) گوید: با جمعى نزد شیخ ابو القاسم حسین بن روح - قدس اللَّه روحه - بودم که در میان آنها على بن عیسى هم بود، مردى نزد او آمد و گفت: مى‏ خواهم از شما پرسشى کنم، گفت: هر چه مى‏ خواهى بپرس، گفت: آیا حسین بن علىّ علیهما السّلام دوست خدا بود؟ گفت: آرى، پرسید: آیا قاتل او دشمن خدا بود؟ گفت: آرى، پرسید: آیا رواست که خداى تعالى دشمنش را بر دوستش مسلّط سازد؟
ابو القاسم حسین بن روح - قدّس اللَّه روحه - گفت: آنچه به تو مى‏ گویم بفهم، بدان که خداى تعالى با مردم با مشاهده عیانى خطاب نمى‏ کند و با مشافهه با آنها سخن نمى‏ گوید، ولى خداى تعالى رسولانى از جنس و صنف خودشان بر آنها مبعوث مى‏ کند که بمانند آنها بشرند و اگر رسولانى از غیر صنف و صورتشان مبعوث مى‏ کرد از آنان مى‏ رمیدند و کلامشان را نمى‏ پذیرفتند و چون پیامبران به نزد آنها آمدند و از جنس آنها بودند طعام مى‏ خوردند و در بازارها راه مى‏ رفتند، گفتند: شما بشرى به مثل ما هستید و کلام شما را نمى‏ پذیریم‏ مگر آنکه معجزه‏ اى بیاورید که ما از آوردن مثل آن عاجز باشیم آنگاه خواهیم دانست که شما را به کارى اختصاص داده‏ اند که ما بر انجام آن توانا نیستیم، آنگاه خداى تعالى براى آنها معجزاتى قرار داد که خلایق از انجام آن ناتوان بودند، یکى از آنها پس از انذار و برطرف ساختن عذر و بهانه طوفان آورد و جمیع طاغیان و متمرّدان غرق شدند و دیگرى را در آتش افکندند و آتش بر او سرد و سلامت شد و دیگرى از سنگ سخت ناقه بیرون آورد و از پستان ناقه شیر جارى ساخت و دیگرى دریا را شکافت و از سنگ چشمه‏ ها جارى ساخت و عصاى خشک او را اژدهایى قرار داد که سحر آنها را بلعید و دیگرى کور و پیس را شفا داد و مردگان را به اذن خداوند زنده کرد و به مردم خبر داد که در خانه‏ هایشان چه مى‏ خورند و چه ذخیره مى‏ کنند و براى دیگرى شقّ القمر شد و چهارپایانى مثل شتر و گرگ و غیر ذلک با وى سخن گفتند.
و چون این کارها را کردند و مردم در کار آنان عاجز شدند و نتوانستند کارى مانند ایشان انجام دهند خداى تعالى پیامبران را با این قدرت و معجزات از روى لطف و از سر حکمت گاهى غالب و گاهى مغلوب و زمانى قاهر و زمانى‏ دیگر مقهور ساخت، و اگر آنان را در جمیع احوال غالب و قاهر قرار مى‏ داد و مبتلا و خوار نمى ‏ساخت مردم آنان را به جاى خداى تعالى مى ‏پرستیدند و فضیلت صبرشان در برابر بلا و محنت و امتحان شناخته نمى ‏شد ولى خداى تعالى احوال آنان را در این باره مانند احوال سایرین قرار داد تا در حال محنت و آشوب صابر و به هنگام عافیت و پیروزى بر دشمن شاکر و در جمیع احوالشان متواضع باشند، نه گردن‏ فراز و متکبّر و چنین کرد تا بندگان بدانند پیامبران نیز خدایى دارند که خالق و مدبّر آنهاست و او را بپرستند و از رسولان او اطاعت نمایند و حجّت خدا ثابت و تمام گردد بر کسى که درباره آنها از حدّ درگذرد و براى آنها ادّعاى ربوبیت کند یا عناد و مخالفت و عصیان ورزد و منکر تعالیم و دستورات رسولان و انبیاء گردد. لِیَهْلِکَ مَنْ هَلَکَ عَنْ بَیِّنَةٍ وَ یَحْیى‏ مَنْ حَیَّ عَنْ بَیِّنَةٍ.
محمّد بن ابراهیم بن اسحاق رضى اللَّه عنه گوید: فردا به نزد شیخ ابو القاسم بن روح - قدّس اللَّه روحه - بازگشتم و با خود مى‏ گفتم: آیا مى‏ پندارى آنچه که روز گذشته براى ما مى‏ گفت از پیش خود بود؟ شیخ ابتداء به کلام کرد و گفت: اى محمّد بن ابراهیم! اگر از آسمان بر زمین فرو افتم و پرندگان مرا بربایند و یا طوفان مرا در درّه عمیقى افکند نزد من محبوب‏تر است تا در دین خداى تعالى به رأى خود یا از جانب خود سخنى گویم، بلکه گفتار من مأخوذ از اصل و مسموع از حجّت صلوات اللَّه و سلامه علیه است.

کمال الدین و تمام النعمة، (ط- اسلامیه‏) ج‏2، ص: 507. و کمال الدین، ترجمه پهلوان، ج‏2، ص: 279

صُحُفٍ مُطَهَرَه
على بن الحسین علیه السّلام فرمود: صبر و راضى بودن از خدا، رأس اطاعت خداست، و هر که نسبت به آنچه خداوند درباره او حکم فرماید صبر کند و راضى باشد، چه دوست داشته و یا ناخوش داشته باشد، خداى عز و جل در آنچه دوست یا ناخوش دارد، براى او حکم نکند، جز آنچه خیر او باشد.
عنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ: الصَّبْرُ وَ الرِّضَا عَنِ اللَّهِ رَأْسُ طَاعَةِ اللَّهِ وَ مَنْ صَبَرَ وَ رَضِیَ عَنِ اللَّهِ فِیمَا قَضَى عَلَیْهِ فِیمَا أَحَبَّ أَوْ کَرِهَ لَمْ یَقْضِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ فِیمَا أَحَبَّ أَوْ کَرِهَ إِلَّا مَا هُوَ خَیْرٌ لَهُ.
الکافی؛ دار الکتب؛ الإسلامیة؛ ج‏2؛ ص60

صُحُفٍ مُطَهَرَه