صُحُفٍ مُطَهَّرَه

احادیث اهل بیت علیهم السلام در موضوعات مختلف
مشخصات بلاگ
صُحُفٍ مُطَهَّرَه

عمده مطالب این سایت که با نام نویسنده "صُحُفٍ مُطَهَّرَه" مشخص شده است برگرفته از کانال تلگرام به نشانی (https://t.me/sohof2) و در جهت نشر احادیث اهل بیت علیهم السلام می باشد.

نویسندگان

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سعادت» ثبت شده است

از حضرت زهرا سلام الله علیها از رسول الله صلی الله علیه و آله از جبرئیل:
همانا سعادتمند کامل و حقیقی کسی است که علی علیه السلام را در دوران زندگی و پس از مرگ آن حضرت، دوست داشته باشد. و همانا یدبخت حقیقی کسی است که علی علیه السلام را در دوران زندگی و پس از مرگ آن حضرت، دشمن بدارد.

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ الْحَضْرَمِیُّ، ثنا جَنْدَلُ بْنُ وَالْقٍ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ عُمَرَ الْمَازِنِیُّ [الواقدی]، عَنْ عَبَّادٍ الْکَلْبِیِّ، عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ أَبِیهِ، عَنْ عَلِیِّ بْنِ حُسَیْنٍ، عَنْ فَاطِمَةَ الصُّغْرَى، عَنْ حُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ، عَنْ أُمِّهِ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَتْ: خَرَجَ عَلَیْنَا رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ عَشِیَّةَ عَرَفَةَ فَقَالَ: «إِنَّ اللهَ بَاهَى بِکُمْ وَغَفَرَ لَکُمْ عَامَّةً وَلِعَلِیٍّ خَاصَّةً، وَإِنِّی رَسُولُ اللهِ إِلَیْکُمْ غَیْرُ مُحَابٍ لِقَرَابَتِی، هَذَا جِبْرِیلُ یُخْبِرُنِی أَنَّ السَّعِیدَ حَقٌّ، السَّعِیدُ مَنْ أَحَبَّ عَلِیًّا فِی حَیَاتَهِ وَبَعْدَ مَوْتِهِ، وَإِنَّ الشَّقِیَّ کُلُّ الشَّقِیِّ مَنْ أَبْغَضَ عَلِیًّا فِی حَیَاتِهِ وَبَعْدَ مَوْتِهِ»

المعجم الکبیر للطبرانی، 22/ 415؛ العلل المتناهیة فی الأحادیث الواهیة، 1/ 237 از حاکم نیشابوری به طریق دیگر از جندل بن والق؛ فضائل الصحابة لأحمد بن حنبل، 2/ 658 که ظاهراً از زیادات راوی کتاب است.
و از منابع امامیه: الأمالی للصدوق، ص182 المجلس 34‏ به سند بالا؛ و به طریق دیگر از زید بن ثابت با تعبیر نزدیک: همان، ص583 المجلس 85‏؛ علل الشرائع، ج‏1، ص144

صُحُفٍ مُطَهَرَه
ابن ابى یعفور گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام می فرمود: واى بر سرکشان عرب از امرى که نزدیک است، عرض کردم: قربانت گردم، چند نفر از عرب همراه حضرت قائم خواهند بود؟ فرمود: چند نفر اندک، عرض کردم به خدا کسانى که از ایشان از این امر سخن می گویند (اظهار عقیده به امام زمان می کنند) بسیارند، فرمود مردم ناچار باید امتحان شوند (تا ایمان پاک و صاف و خالص، از ناخالص و منافق و ایمان غیر مستقرّ معلوم شود) و جدا گردند و غربال شوند و مردم بسیارى از غربال بیرون ریزند.
عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام یَقُولُ‏ وَیْلٌ لِطُغَاةِ الْعَرَبِ مِنْ أَمْرٍ قَدِ اقْتَرَبَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ کَمْ مَعَ الْقَائِمِ مِنَ الْعَرَبِ؟ قَالَ نَفَرٌ یَسِیرٌ، قُلْتُ وَ اللَّهِ إِنَّ مَنْ یَصِفُ هَذَا الْأَمْرَ مِنْهُمْ لَکَثِیرٌ! قَالَ لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَنْ یُمَحَّصُوا وَ یُمَیَّزُوا وَ یُغَرْبَلُوا وَ یُسْتَخْرَجُ فِی الْغِرْبَالِ خَلْقٌ کَثِیرٌ.

منصور گوید: امام صادق علیه السلام به من فرمود: اى منصور! این امر (ظهور) به شما نمی رسد جز بعد از نا امیدى و نه به خدا (به شما نمی رسد) تا (خوب از بد) جدا شوید و نه به خدا تا بررسى شوید و نه به خدا تا شقاوت به شقى رسد و سعادت به سعید.
عَنْ مَنْصُورٍ الصیقل قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام:‏ یَا مَنْصُورُ إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ لَا یَأْتِیکُمْ إِلَّا بَعْدَ إِیَاسٍ وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى تُمَیَّزُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى تُمَحَّصُوا وَ لَا وَ اللَّهِ حَتَّى یَشْقَى مَنْ یَشْقَى وَ یَسْعَدَ مَنْ یَسْعَدُ.
الکافی، ج‏1، ص370/ ح2 و ح3، ترجمه مصطفوى، ج‏2، ص195. و در هیمن باب اسناد متعدد دیگر آمده. و نیز الغیبة للنعمانی، ص: 209.

یعنی آنهایی که در ظاهر خیال می شود که جزوِ سعداء هستند امّا در باطن شقی می باشند ظاهر شوند، و همچنین آنهایی که در ظاهر و یا ابتدای امر شقی هستند، امّا به جهت علم خداوند متعال به لیاقت و استحقاقشان، با الطاف و توفیقاتش او را با سربلندی در امتحان، به سعادت و عاقبت به خیری می کشاند؛ و به عبارتی آنهایی را که علم دارد در واقع شقی هستند، با امتحان شقاوتشان را ظاهر خواهد نمود تا ملحق بدانها شوند و آنهایی را که علم دارد که در حقیقت سعید هستند، با امتحان سعادتشان را ظاهر خواهد نمود تا بدیشان ملحق شوند.

البته سعادت گرچه بدون توفیقات خداوند برایِ مؤمنین میسّر نخواهد بود، امّا علّتِ کسب سعادت، ایمان و طاعتِ اختیاریِ خود مؤمنین و نیت نیک ایشان است، و همچنین گرچه کفّار و منافقین با خذلان و سلب الطاف، شقیّ شدند، امّا علّتِ تحقّقِ شقاوت، کفر و سرکشی و معاصیِ اختیاریِ خود کفّار و منافقین است، فلذا بدون امتحان، سعادت و شقاوت افراد، معلوم نخواهد شد.
صُحُفٍ مُطَهَرَه
امام صادق علیه السلام : امام خویش را بشناس. پس زمانی که امامت را شناختی بر تو  (دین تو و عاقبت تو)  آسیبی نمی رساند که امر ظهور جلو بیفتد یا عقب (در هر حال تو اهل نجات و سعادت هستی)
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِیسَى عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ اعْرِفْ إِمَامَکَ فَإِنَّکَ إِذَا عَرَفْتَ لَمْ یَضُرَّکَ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص: 371، ح1 به سند صحیح، و در همین باب، ح2 و 5 و 7 به چند سند دیگر.
ابو بصیر گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: قربانت گردم، کى فرج و گشایش باشد؟ فرمود اى ابا بصیر! آیا تو از دنیاخواهانى؟ کسى که این امر (ولایت اهل بیت علیهم السلام) را بشناسد، براى او به واسطه انتظارش فرج حاصل شده.
 عَنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی حَمْزَةَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع جُعِلْتُ فِدَاکَ مَتَى الْفَرَجُ فَقَالَ یَا أَبَا بَصِیرٍ وَ أَنْتَ مِمَّنْ یُرِیدُ الدُّنْیَا مَنْ عَرَفَ هَذَا الْأَمْرَ فَقَدْ فُرِّجَ عَنْهُ لِانْتِظَارِهِ.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص: 371، ح3
صُحُفٍ مُطَهَرَه
از حضرت فاطمه سلام الله علیها از رسول خدا صلی الله علیه و آله: همانا سعادتمند (به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی علیه السلام را در دوران زندگی و پس از مرگ آن حضرت، دوست داشته باشد.
إنَّ السَّعیدَ کُلَّ السَّعیدِ حَقَّ السَّعیدِ، مَنْ أحَبَّ عَلیّاً فی حَیاتِهِ وَ بَعْدَ مَوْتِهِ.
الأمالی (للصدوق)، ص: 182 المجلس 34‏ و ص: 583 المجلس 85‏، فضائل الشیعة، ص: 7/ ح 5. علل الشرائع ج‏1، ص : 144، بشارة المصطفى (ط - القدیمة)، ص: 158. مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب) ج‏3، ص : 199. و از منابع عامه : شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید: ج 2، ص 449، مجمع‌ الزوائد هیثمى‌  ج9 ص‌132

صُحُفٍ مُطَهَرَه
 ... یاران عمر بن سعد پیش آمدند و به گرد خیمه گاه حسین علیه السلام جولان دادند. دیدند که پشت آن ها خندق حفر شده و در آن هیزم و نی ریخته شده و آتش بر آن شعله ور است.
شمر بن ذی الجوشن لعنه الله با صدای بلند ندا داد: ای حسین آیا قبل از روز قیامت به سوی آتش شتافته ای؟ امام حسین علیه السلام فرمود: این کیست؟ گویا شمر بن ذی الجوشن است. گفت: آری.
امام فرمود: ای پسر زن بُز چِران تو سزاوارتری که وارد آتش دوزخ شوی. مسلم بن عوسجة رحمه الله خواست شمر را با تیر بزند. امام حسین علیه السلام او را منع کرد. مسلم بن عوسجة گفت: بگذار او را بزنم زیرا او مردی فاسق و از بزرگترین گردنکشان است و اکنون خداوند فرصتی فراهم کرده که او را بزنیم.
امام حسین علیه السلام فرمود: او را نزن، زیرا من خوش ندارم جنگ را آغاز کنم. سپس امام دستور داد مرکبش را بیاورند. بر آن نشست و با صدای بلند فرمود: ای مردم عراق. -در این حال اکثر آنان می شنیدند.- فرمود: ای مردم سخن مرا بشنوید و شتاب نکنید تا شما را موعظه کنم به آن چه حقّ شما بر من است؛ و حجت را بر شما تمام کنم. پس اگر انصاف بدهید به سعادت شما نزدیک تر است و اگر انصاف ندهید؛ فَأَجْمِعُوا أَمْرَکُمْ وَ شُرَکاءَکُمْ ثُمَّ لا یَکُنْ أَمْرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَیَّ وَ لا تُنْظِرُونِ‏ (یونس 71) و إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذی نَزَّلَ الْکِتابَ وَ هُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحینَ‏  (اعراف 196)


... أَقْبَلَ الْقَوْمُ یَجُولُونَ حَوْلَ بُیُوتِ الْحُسَیْنِ ع فَیَرَوْنَ الْخَنْدَقَ فِی ظُهُورِهِمْ وَ النَّارُ تَضْطَرِمُ فِی الْحَطَبِ وَ الْقَصَبِ الَّذِی کَانَ أُلْقِیَ فِیهِ فَنَادَى شِمْرُ بْنُ ذِی الْجَوْشَنِ عَلَیْهِ اللَّعْنَةُ بِأَعْلَى صَوْتِهِ یَا حُسَیْنُ أَ تَعَجَّلْتَ النَّارَ قَبْلَ یَوْمِ الْقِیَامَةِ فَقَالَ الْحُسَیْنُ ع مَنْ هَذَا کَأَنَّهُ شِمْرُ بْنُ ذِی الْجَوْشَنِ فَقَالَ لَهُ نَعَمْ فَقَالَ لَهُ یَا ابْنَ رَاعِیَةِ الْمِعْزَى أَنْتَ‏ أَوْلى‏ بِها صِلِیًّا. وَ رَامَ مُسْلِمُ بْنُ عَوْسَجَةَ أَنْ یَرْمِیَهُ بِسَهْمٍ فَمَنَعَهُ الْحُسَیْنُ ع مِنْ ذَلِکَ فَقَالَ لَهُ دَعْنِی حَتَّى أَرْمِیَهُ فَإِنَّهُ الْفَاسِقُ مِنْ عُظَمَاءِ الْجَبَّارِینَ وَ قَدْ أَمْکَنَ اللَّهُ مِنْهُ فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ ع لَا تَرْمِهِ فَإِنِّی أَکْرَهُ أَنْ أَبْدَأَهُمْ. ثُمَّ دَعَا الْحُسَیْنُ ع بِرَاحِلَتِهِ فَرَکِبَهَا وَ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ یَا أَهْلَ الْعِرَاقِ وَ جُلُّهُمْ یَسْمَعُونَ فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ اسْمَعُوا قَوْلِی وَ لَا تَعْجَلُوا حَتَّى أَعِظَکُمْ بِمَا یَحِقُ‏ لَکُمْ‏ عَلَیَ‏ وَ حَتَّى أُعْذِرَ إِلَیْکُمْ فَإِنْ أَعْطَیْتُمُونِی النَّصَفَ کُنْتُمْ بِذَلِکَ أَسْعَدَ وَ إِنْ لَمْ تُعْطُونِی النَّصَفَ مِنْ أَنْفُسِکُمْ فَأَجْمِعُوا رَأْیَکُمْ‏ ثُمَّ لا یَکُنْ أَمْرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّةً ثُمَّ اقْضُوا إِلَیَّ وَ لا تُنْظِرُونِ‏ إِنَّ وَلِیِّیَ اللَّهُ الَّذِی نَزَّلَ الْکِتابَ وَ هُوَ یَتَوَلَّى الصَّالِحِینَ‏ ...
 إرشاد المفید (نشر مؤتمر الشیخ المفید) ؛ ج‏2 ؛ ص96

صُحُفٍ مُطَهَرَه