صُحُفٍ مُطَهَّرَه

احادیث اهل بیت علیهم السلام در موضوعات مختلف
مشخصات بلاگ
صُحُفٍ مُطَهَّرَه

عمده مطالب این سایت که با نام نویسنده "صُحُفٍ مُطَهَّرَه" مشخص شده است برگرفته از کانال تلگرام به نشانی (https://t.me/sohof2) و در جهت نشر احادیث اهل بیت علیهم السلام می باشد.

نویسندگان

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دروغ» ثبت شده است

جناب محمّد بن مسلم گوید: از حضرت صادق علیه السّلام شنیدم که فرمودند: آیا گمان می‌کنی که من خوبان و بَدان شما را نمی‌شناسم؟ چرا به خدا سوگند تشخیص می دهم. بَدان شما کسانی‌اند که دوست دارند مردم به دنبالشان راه افتند‌‌؛ و چنین شخصی به ناچار یا بسیار دروغگوست یا کوتاه نظر است.1

و در جای دیگر فرمودند:

 نشانه مدعیِ کذاب آن است که از آسمان و زمین خبر می‌دهد، اما با حلال و حرام و معارف دین بیگانه است!2

✅ مصادیق این روایت براحتی قابل تشخیص است؛ هرگز فریب چند عمل خارق‌العاده را مخورید؛ ملاکِ حق و باطل ثقلین است.

1.علیّ بن إبراهیم، عن محمّد بن عیسی، عن یونس عن العلاء، عن محمّد بن مسلم قال: سمعت أباعبداللّه علیه السّلام یقول: أتری لا أعرف خیارکم؟ من شرارکم بلی و اللّه، و إنّ شرارکم من أحبّ أن یوطأ عقبه، إنّه لابدّ من کذّاب أو عاجز الرّأی.الکافی، اسلامیه، ٢/٢٩٩

2. «إن آیة الکذاب بأن یخبرک خبر السماء والأرض والمشرق والمغرب فإذا سألته عن حرام الله وحلاله لم یکن عنده شئ» الکافی، ط_الاسلامیه، ٢/٣٤٠

tazvir3@

هو الهادی

به امام صادق علیه السلام عرض کردم: ابوهارون مکفوف میگوید: تو به او گفته ای که اگر مرادت «قدیم» است که او را کسی درک نمی کند و اگر مرادت کسی است که آفریده و روزی داده است؛ او «محمد بن علی» (امام باقر علیه السلام) است. امام فرمود: بر من دروغ بسته؛ لعنت خدا بر او باد. به خدا سوگند جز الله خالقی نیست. یگانه است و شریکی ندارد. حقّ است بر خدا که مرگ را به ما بچشاند و کسی که نابود نمی شود تنها الله است که خالق خلق و آفریننده آفریدگان است.

بیان: شیخیه مانند ابن عربی ذات خدا را تعطیل نموده و خلق را به اسماء او نسبت می دهند. این اسماء در نظر شیخیه همان اهل بیت علیهم السلام هستند. سخن ابوهارون مکفوف دقیقاً مطابق بر نظر ابن عربی و شیخیه است.

حَدَّثَنِی الْحُسَیْنُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ بُنْدَارَ الْقُمِّیُّ، قَالَ حَدَّثَنِی سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی خَلَفٍ، قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى، عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى بْنِ عُبَیْدٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ، قَالَ حَدَّثَنَا بَعْضُ أَصْحَابِنَا، قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) زَعَمَ أَبُو هَارُونَ الْمَکْفُوفُ‏ أَنَّکَ قُلْتَ لَهُ إِنْ کُنْتَ تُرِیدُ الْقَدِیمَ فَذَاکَ لَا یُدْرِکُهُ أَحَدٌ وَ إِنْ کُنْتَ تُرِیدُ الَّذِی خَلَقَ وَ رَزَقَ فَذَاکَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ! فَقَالَ کَذَبَ عَلَیَّ عَلَیْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ اللَّهِ مَا مِنْ خَالِقٍ‏ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، حَقٌّ عَلَى اللَّهِ أَنْ یُذِیقَنَا الْمَوْتَ وَ الَّذِی لَا یَهْلِکُ هُوَ اللَّهُ خَالِقُ‏ الْخَلْقِ بَارِئُ الْبَرِیَّةِ.

رجال الکشی؛ انتشارات دانشگاه مشهد ؛ صص222 و 223
صُحُفٍ مُطَهَرَه
حضرت باقر علیه السلام: خداى عز و جل براى بدى قفل هائى قرار داده، و کلیدهاى آنها را شراب قرار داده، و دروغ بدتر از شراب است.
و به سند دیگری فرمود: دروغ ویران ‏کننده ایمان است.1
حضرت امیر المؤمنین علیه السلام: هیچ بنده مره ایمان را نچشید تا دروغ را ترک کند چه شوخى باشد و چه جدى.2
نقل است که امام حسین علیه السلام در روز عاشورا فرمود:به خدا سوگند از آن هنگام که دانسته ام خداوند بر دروغگویان خشم می گیرد؛ قصد دروغ گفتن نکرده ام.3
شاید بی تناسب نباشد که بگوییم بسیاری از مفاسد امروزه با دروغ گره خورده است. مفاسد سیاسی، و تبعیت از طواغیت، مفاسد اقتصادی و دزدی ها و رشوه ها و کلاهبرداری ها، منازعات خانوادگی و مفاسد جنسی، مفاسد دینی و کرامت سازی برای بدعت گزاران و... همگی بدون دروغ اساس و رکنی مهم را از دست می دهند!
1. البرقی عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ‏ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَ لِلشَّرِّ أَقْفَالًا وَ جَعَلَ مَفَاتِیحَ‏ تِلْکَ الْأَقْفَالِ الشَّرَابَ وَ الْکَذِبُ‏ شَرٌّ مِنَ الشَّرَابِ‏. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 339، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص: 244 عن ابن فضال عن عثمان.
2.البرقی عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عُرْوَةَ عَنْ عَبْدِ الْحَمِیدِ الطَّائِیِّ عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع‏ لَا یَجِدُ عَبْدٌ طَعْمَ الْإِیمَانِ حَتَّى یَتْرُکَ الْکَذِبَ هَزْلَهُ وَ جِدَّهُ.الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 341
3.«وَ اللَّهِ مَا تَعَمَّدْتُ کَذِباً مُنْذُ عَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ یَمْقُتُ‏ عَلَیْهِ أَهْلَهُ». الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد ؛ مؤتمر الشیخ المفید ؛ ج‏2 ؛ ص97

صُحُفٍ مُطَهَرَه

از امام جواد علیه السلام سوال شد:
چرا امام زمان علیه السلام را «منتظَر» مى نامند؟!
پس فرمود: «چون او را غیبتی است طولانی که در آن زمان مخلصین انتظار ظهور او را دارند، اهل شک و شبهه منکر وجود حضرت مى شوند، بى دینان نام و یاد او را به استهزاء و مسخره مى گیرند،  گروهى به دروغ برای ظهور وقت تعیین مى کنند؛

کسانى که عجله کنند هلاک مى شوند، و اهل تسلیم نجات پیدا مى کنند.»
حَدَّثَنَا الصَّقْرُ بْنُ أَبِی دُلَفَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ الرِّضَا ع یَقُول‏... قُلْتُ لَهُ وَ لِمَ سُمِّیَ الْمُنْتَظَرَ قَالَ لِأَنَّ لَهُ غَیْبَةً یَکْثُرُ أَیَّامُهَا وَ یَطُولُ أَمَدُهَا فَیَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ یُنْکِرُهُ الْمُرْتَابُونَ وَ یَسْتَهْزِئُ بِذِکْرِهِ الْجَاحِدُونَ وَ یَکْذِبُ فِیهَا الْوَقَّاتُونَ وَ یَهْلِکُ فِیهَا الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ یَنْجُو فِیهَا الْمُسْلِمُونَ.
کمال الدین و تمام النعمة، ج‏2، ص: 378، کفایة الاثر، ص: 238

صُحُفٍ مُطَهَرَه

از امیرالمؤمنین علی علیه السلام روایت است که فرمود:

... پس از من زمانی بر شما خواهد آمد که چیزی پنهان تر از حق و آشکارتر از باطل و بیشتر از دروغ بر خدا و رسولش صلی الله علیه و آله نیست ...

«... إِنَّهُ سَیَأْتِی عَلَیْکُمْ مِنْ بَعْدِی زَمَانٌ لَیْسَ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ شَیْ‏ءٌ أَخْفَى مِنَ الْحَقِّ وَ لَا أَظْهَرَ مِنَ الْبَاطِلِ وَ لَا أَکْثَرَ مِنَ الْکَذِبِ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى وَ رَسُولِهِ ص ...»

الکافی ؛ دار الکتب الإسلامیة؛ ج‏8؛ ص 387 - نهج البلاغة ؛ خطبه 147

سرگردان شدن شیعیان در آخرالزمان
صُحُفٍ مُطَهَرَه
در حکمتی منسوب به امیر المؤمنین على علیه السّلام آمده است:
بر دین از سه کس بترسید:
1- شخصى که قرآن را یاد گرفته، چون سرور قرآن را بر جبین وى دیدى شمشیر به روى همسایه‏ اش کشد و او را به شرک متهم کند، (و خود را دانای قرآن پندارد.) عرض کردم یا امیر المؤمنین کدامیک به شرک سزاوارترند؟ فرمود آنکه تهمت زده.
2- و مردی که نقلها و گفته ها او را خوار کرده (و از راه صحیح منحرف ساخته) بطوری که هر گاه سخی تمام شود نظیر آن را طولانی تر بسازد.
3- و شخصى که خداوند عز و جل سلطنتى به او بخشیده پس گمان کرده که طاعت او اطاعت خداى عز و جل و مخالفت او مخالفت خداى عز و جل است. و دروغ می گوید زیرا هیچ مخلوقى حق اطاعت در معصیت خدا ندارد.
مخلوق نباید علاقه به نافرمانى خدا داشته باشد. اطاعت در معصیت خدا نیست. گنهکار حق اطاعت ندارد، همانا فرمان خدا و رسول و جانشینان پیغمبر را باید برد. و خداوند دستور فرمان‏بردارى رسول را داده زیرا معصوم و پاک است و هرگز امر به معصیت خدا نمی کند و همانا دستور فرمان بردارى امامان را داده براى آنکه آنها هم معصوم و پاک‏ اند و امر به معصیت نمی کنند.
عَنْ سُلَیْمِ بْنِ قَیْسٍ الْهِلَالِیِّ قَالَ سَمِعْتُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیّاً ع یَقُولُ احْذَرُوا عَلَى دِینِکُمْ ثَلَاثَةً رَجُلًا قَرَأَ الْقُرْآنَ حَتَّى إِذَا رَأَیْتَ عَلَیْهِ بَهْجَتَهُ اخْتَرَطَ سَیْفَهُ عَلَى جَارِهِ وَ رَمَاهُ بِالشِّرْکِ فَقُلْتُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ أَیُّهُمَا أَوْلَى بِالشِّرْکِ قَالَ الرَّامِی وَ رَجُلًا اسْتَخَفَّتْهُ الْأَحَادِیثُ کُلَّمَا أُحْدِثَتْ أُحْدُوثَةُ کَذِبٍ مَدَّهَا بِأَطْوَلَ مِنْهَا وَ رَجُلًا آتَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سُلْطَاناً فَزَعَمَ أَنَّ طَاعَتَهُ طَاعَةُ اللَّهِ وَ مَعْصِیَتَهُ مَعْصِیَةُ اللَّهِ وَ کَذَبَ لِأَنَّهُ لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِی مَعْصِیَةِ الْخَالِقِ لَا یَنْبَغِی لِلْمَخْلُوقِ أَنْ یَکُونَ حُبُّهُ لِمَعْصِیَةِ اللَّهِ فَلَا طَاعَةَ فِی مَعْصِیَتِهِ وَ لَا طَاعَةَ لِمَنْ عَصَى اللَّهَ إِنَّمَا الطَّاعَةُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِوُلَاةِ الْأَمْرِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِطَاعَةِ الرَّسُولِ لِأَنَّهُ مَعْصُومٌ مُطَهَّرٌ لَا یَأْمُرُ بِمَعْصِیَتِهِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ بِطَاعَةِ أُولِی الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا یَأْمُرُونَ بِمَعْصِیَتِهِ.
الخصال، ج‏1، ص: 139 به سند ضعیف، کتاب سلیم بن قیس الهلالی ج ‏2، ص 884، تصحیح  انصارى زنجانى‏، از یکی از نسخه های کتاب.
شرط وجوب اطاعت مطلق (1)
شرط وجوب اطاعت مطلق (2)

صُحُفٍ مُطَهَرَه
نامه معاویه در ترغیب مردم بصره و پیوستن به او و بالا بردن بخشش ها از بیت المال :
از بندۀ خدا معاویه، امیرالمؤمنین، به هر کس که این نامه بر او خوانده شود...
اگر شما در جمع‌ ما آیید، آتش این فتنه فرو خواهد نشست و کارِ این امت درست خواهد شد.
... تعهد می‌دهم که در میان شما به کتاب خدا عمل کنم و هر سال به شما از بودجه عمومی دو برابر دهم و شما را برای همیشه از مالیات معاف کنم.
پس به سرعت دعوت ما را اجابت کنید و به ما بپیوندید، خدا شما را مورد رحمت قرا دهد.
خداوند ما را و شما را از کسانی قرار دهد که به ندای حق پاسخ می‌دهند، و آن را به رسمیت می‌شناسند، و باطل را ناپسند می شمارند...
پس چون نامه بر آنان خوانده شد، گفتند شنیدیم و اطاعت کردیم!
بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم‏، من عبد اللَّه معاویة أمیر المؤمنین الى من قرئ علیه کتابی هذا من المؤمنین و المسلمین من أهل البصرة... ٍ إِنَّکُمْ إِنْ جَامَعْتُمُونَا طَفِئَتِ النَّائِرَةُ وَ اجْتَمَعَتِ الْکَلِمَةُ وَ اسْتَقَامَ أَمْرُ هَذِهِ الْأُمَّة... إِنَّ لَکُمْ عَلَیَّ أَنْ أَعْمَلَ فِیکُمْ بِالْکِتَابِ وَ أَنْ أُعْطِیَکُمْ فِی السُّنَّةِ عَطَاءَیْنِ وَ لَا أَحْتَمِلَ فَضْلًا مِنْ فَیْئِکُمْ عَنْکُمْ أَبَداً فَنَازِعُوا إِلَى مَا تُدْعَوْنَ إِلَیْهِ رَحِمَکُمُ اللَّهُ وَ قَدْ بَعَثْتُ إِلَیْکُمْ رَجُلًا مِنَ النَّاصِحِینَ وَ کَانَ مِنْ أُمَنَاءِ خَلِیفَتِکُمُ الْمَظْلُومِ ابْنِ عَفَّانَ وَ عُمَّالِهِ وَ أَعْوَانِهِ عَلَى الْهُدَى وَ الْحَقِّ جَعَلَنَا اللَّهُ وَ إِیَّاکُمْ مِمَّنْ یُجِیبُ إِلَى الْحَقِّ وَ یَعْرِفُهُ وَ یُنْکِرُ الْبَاطِلَ وَ یَجْحَدُهُ وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ. فَلَمَّا قُرِئَ عَلَیْهِمُ الْکِتَابُ قَالَ عُظَمَاؤُهُمْ: سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا. الغارات، ابواسحاق ثقفی، ج ۲، ص ۳۸۵
اما می دانیم در پی این عبارات دلربای معاویه لعنه الله، شدیدترین ظلم ها و غارت ها توسط او در مملکت اسلامی بود.
این است که در سخنی از امیر مؤمنان علیه السلام آمده است:
حقّ فراخترین چیزها است هنگام توصیف و گفتگو از آن، و تنگ‏ترین و سخت ترین چیزها است، هنگام عمل و برخورد منصفانه! (حقّ را موقع گفتار بسیار به زبان مى ‏آورند، ولى هنگام عمل به کار نمى برند.)
فالْحَقُّ أَوْسَعُ الْأَشْیَاءِ فِی‏ التَّوَاصُفِ وَ أَضْیَقُهَا فِی التَّنَاصُف‏ (نهج البلاغة، صبحی صالح، ص: 333)
صُحُفٍ مُطَهَرَه
امام سجاد علیه السلام: از دروغ کوچک و بزرگش، جدّى و شوخیش بپرهیزید، زیرا انسان هرگاه در چیز کوچک دروغ بگوید، به گفتن دروغ بزرگ نیز جرئت پیدا مى کند.

«اِتَّقُوا الْکَذِبَ الصَّغیرَ مِنْهُ وَ الْکَبیرَ، فى کُلِّ جِدٍّ وَ هَزْلٍ فَإِنَّ الرَّجُلَ إِذا کَذِبَ فِى الصَّغیرِ اجْتَرَأَ عَلَى الْکَبیرِ.»

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 338، تحف العقول، ص 278.
صُحُفٍ مُطَهَرَه

«مردی نزد آقا امام صادق علیه السلام آمد و از فقر شکایت کرد. امام فرمود: چنین نیست که میگویی و من تو را فقیر نمی دانم! مرد گفت: آقا به خدا سوگند دروغ نگفتم و سپس شمّه ای از فقر خود را شرح داد؛ اما امام صادق علیه السلام همچنان سخنش را رد می کرد! تا این که فرمود: بگو ببینم اگر صد دینار به تو بدهند که از ما برائت جویی؛ آن را میگیری؟ مرد گفت: نه. امام پیوسته مبلغ را بالا برد تا به چند هزار دینار رسید و آن مرد همچنان سوگند می خورد که حاضر نیست از ایشان برائت جوید. پس امام فرمود: کسی که چنین کالایی دارد که حاضر نیست با این قیمت گزاف بفروشد؛ فقیر است؟!»

«... عن موسی بن جعفر علیه السلام قال: إِنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى سَیِّدِنَا الصَّادِقِ ع فَشَکَا إِلَیْهِ الْفَقْرَ فَقَالَ لَیْسَ الْأَمْرُ کَمَا ذَکَرْتَ وَ مَا أَعْرِفُکَ فَقِیراً قَالَ وَ اللَّهِ یَا سَیِّدِی مَا کَذَبْتُ وَ ذَکَرَ مِنَ الْفَقْرِ قِطْعَةً وَ الصَّادِقُ ع یُکَذِّبُهُ إِلَى أَنْ قَالَ لَهُ أَخْبِرْنِی لَوْ أُعْطِیتَ بِالْبَرَاءَةِ مِنَّا مِائَةَ دِینَارٍ کُنْتَ تَأْخُذُ قَالَ لَا إِلَى أَنْ ذَکَرَ لَهُ أُلُوفَ الدَّنَانِیرِ وَ الرَّجُلُ یَحْلِفُ أَنَّهُ لَا یَفْعَلُ فَقَالَ مَنْ مَعَهُ سلعة یُعْطَى بِهَا هَذَا الْمَالَ لَا یَبِیعُهَا هُوَ فَقِیرٌ؟»
بشارة المصطفى لشیعة المرتضى؛ المکتبة الحیدریة؛ ص190. أمالی الشیخ الطوسی؛ دار الثقافة؛ ص298


صُحُفٍ مُطَهَرَه
از زراره نقل است که گفت: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: مردی از فرزندان «عبد الله بن سبا» قائل به تفویض است.
امام فرمود: تفویض چیست؟
زراره گفت: می گوید: «خداوند محمد صلی الله علیه و آله و سلمّ و علی علیه السلام را خلق کرد و سپس امر را به آنان سپرد؛ پس خلق کردند و روزی دادند و زنده کردند و میراندند.»
امام فرمود: دروغ گفته دشمن خدا. هر گاه نزد او بازگشتی؛ این آیه را بخوان که در سوره رعد است: «أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکاءَ خَلَقُوا کَخَلْقِهِ فَتَشابَهَ الْخَلْقُ عَلَیْهِمْ قُلِ اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ هُوَ الْواحِدُ الْقَهَّار.»
زراره گوید: نزد آن مرد برگشتم و سخن امام صادق علیه السلام را برایش بازگو کردم؛ پس گویی سنگ در گلویش انداخته ام یا گفت: گویی لال شد. [شک از راوی است و این تعبیر یعنی نتوانست جوابی بدهد و ساکت شد.]
 (إعتقادات الإمامیة، شیخ صدوق، مؤتمر الشیخ المفید، چاپ دوم، ص100)

امام رضا علیه السلام فرمود: «اللَّهُمَّ مَنْ زَعَمَ أَنَّنَا أَرْبَابٌ فَنَحْنُ إِلَیْکَ مِنْهُ بِرَاءٌ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ إِلَیْنَا الْخَلْقَ وَ عَلَیْنَا الرِّزْقَ فَنَحْنُ إِلَیْکَ مِنْهُ بِرَاءٌ کَبَرَاءَةِ عِیسَى- عَلَیْهِ السَّلَامُ- مِنَ النَّصَارَى.»
خداوندا هر کس مدّعی شود که ما «ربّ» هستیم؛ از او به سوی تو برائت می جوییم و هر که مدّعی شود که «خلق» به ما سپرده شده و «رزق» بر عهده ما است؛ ما از او به سوی تو بیزاری می جوییم چنان که عیسی علیه السلام از نصاری بیزاری جست.

اعتقادات الامامیة، شیخ صدوق، چاپ کنگره شیخ مفید، ص 100

صُحُفٍ مُطَهَرَه
امام صادق علیه السلام به هشام بن حکم فرمود: ای هشام هر کس گمان کند خداوند با حجّتی بر بندگان خود احتجاج می کند که به همه چیزهایی که به آن نیاز دارند؛ علم ندارد؛ بر خداوند دروغ بسته است.
عن ابی عبد الله علیه السلام قال: یَا هِشَامُ مَنْ شَکَّ أَنَّ اللَّهَ یَحْتَجُّ عَلَى خَلْقِهِ بِحُجَّةٍ لَا یَکُونُ عِنْدَهُ کُلُّ مَا یَحْتَاجُونَ إِلَیْهِ فَقَدِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ.
بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم ؛ کتابخانه آیت الله مرعشی ؛ ج‏1 ؛ ص123

صُحُفٍ مُطَهَرَه

ابوبصیر به امام صادق علیه السلام عرضه داشت: خداوند برای چه به انبیاء و رسولان و به شما معجزه عطا کرده است؟ فرمود: برای آن که دلیلی باشد برای راستگویی معجزه کننده. معجزه نشانه خداوند است که جز به انبیاء و رسولان و حجتهای خود نمی دهد تا با آن راستگویی راستگو و دروغگویی دروغگو معلوم شود.

(علل الشرائع ؛ نشر داوری؛ ج‏1 ؛ ص122)

معجزات امامان علیهم السلام به حدّی از تواتر است که دشمنان شیعه نیز به آن معترف اند. برای مثال ابن حجر که از متعصّب ترین دشمنان شیعه است؛ در کتاب «الصواعق المحرقة» که در ردّ مذهب شیعه نوشته؛ معجزات متعدّدی برای اهل بیت علیهم السلام بر شمرده است.

(رجوع کنید به الصواعق المحرقة، ابن حجر، مکتبة الحقیقة، استانبول، 1424 ه.، صص 167 و 179 و 186 و 269-273 و 279 و 281 - 288 و 290)

صُحُفٍ مُطَهَرَه