صُحُفٍ مُطَهَّرَه

احادیث اهل بیت علیهم السلام در موضوعات مختلف
مشخصات بلاگ
صُحُفٍ مُطَهَّرَه

عمده مطالب این سایت که با نام نویسنده "صُحُفٍ مُطَهَّرَه" مشخص شده است برگرفته از کانال تلگرام به نشانی (https://t.me/sohof2) و در جهت نشر احادیث اهل بیت علیهم السلام می باشد.

نویسندگان

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «توبه» ثبت شده است

... و در این روز به من نصیبی مرحمت فرما که به سبب آن بهره ای از رضای تو یابم، و از آنچه قسمت کوشندگان در عبادتت می شود مرا تهیدست برمگردان، و من گرچه اعمال صالحه ای که آنان پیش فرستاده اند پیش نفرستاده ام ولی توحید تو و نفی هرگونه شبه یا همتا یا همانند را از وجود مبارکت قبول کرده و از همان راه ها که فرمان داده ای تا از آن به سویت آیند آمده ام، و تقرب جستم به تو با آن وسیله ای که کسی جز با تقرب به آن به قرب حضرتت نرسد، و به دنبال آن دل دادن به تو و خواری و زاری در برابر تو و حسن ظن و اطمینان کامل به آنچه را نزد توست بدرقه کرده ام، و امید به تو را که کم تر امیدواری با داشتن آن نومید می شود ضمیمه ی آن نمودم، و همانند درخواست شخص کوچک خوار بینوای تهیدست ترسان پناه خواهنده از تو درخواست کردم، همراه با بیم و زاری و امان طلبی و پناه خواهی، نه از روی گردنکشی ناشی از کبر متکبران و نه از روی بلند پروازی ناشی از خاطر جمعی فرمانبرداران، و نه از روی برتری جویی بر پایه ی شفاعت شفیعان ....

... وَ اجْعَلْ لِی فِی هَذَا الْیَوْمِ نَصِیباً أَنَالُ بِهِ حَظّاً مِنْ رِضْوَانِکَ، وَ لَا تَرُدّنِی صِفْراً مِمّا یَنْقَلِبُ بِهِ الْمُتَعَبّدُونَ لَکَ مِنْ عِبَادِکَ‏ وَ إِنّی وَ إِنْ لَمْ أُقَدّمْ مَا قَدّمُوهُ مِنَ الصّالِحَاتِ فَقَدْ قَدّمْتُ تَوْحِیدَکَ وَ نَفْیَ الْأَضْدَادِ وَ الْأَنْدَادِ وَ الْأَشْبَاهِ عَنْکَ، وَ أَتَیْتُکَ مِنَ الْأَبْوَابِ الّتِی أَمَرْتَ أَنْ تُؤْتَى مِنْهَا، وَ تَقَرّبْتُ إِلَیْکَ بِمَا لَا یَقْرُبُ أَحَدٌ مِنْکَ إِلّا بالتّقَرّبِ بِهِ. ثُمّ أَتْبَعْتُ ذَلِکَ بِالْإِنَابَةِ إِلَیْکَ، وَ التّذَلّلِ وَ الِاسْتِکَانَةِ لَکَ، وَ حُسْنِ الظّنّ بِکَ، وَ الثّقَةِ بِمَا عِنْدَکَ، وَ شَفَعْتُهُ بِرَجَائِکَ الّذِی قَلّ مَا یَخِیبُ عَلَیْهِ رَاجِیکَ. وَ سَأَلْتُکَ مَسْأَلَةَ الْحَقِیرِ الذّلِیلِ الْبَائِسِ الْفَقِیرِ الْخَائِفِ الْمُسْتَجِیرِ، وَ مَعَ ذَلِکَ خِیفَةً وَ تَضَرّعاً وَ تَعَوّذاً وَ تَلَوّذاً، لَا مُسْتَطِیلًا بِتَکَبّرِ الْمُتَکَبّرِینَ، وَ لَا مُتَعَالِیاً بِدَالّةِ الْمُطِیعِینَ، وَ لَا مُسْتَطِیلًا بِشَفَاعَةِ الشّافِعِینَ... (دعای 47 صحیفه سجادیه)

در این فراز شریفه به اهمیت عقیده صحیح خصوصاً در زمینه توحید اشاره شده است. و تأکید شده امید مومن خوش عقیده به خداوند نه از روی گردن کشی متکبران و تجری غالیانه؛ که پناه خواهی از خداوند عالم است.

صُحُفٍ مُطَهَرَه
«یعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ لَا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَىٰ وَهُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ»
در مورد آیه شریفه شیخ صدوق حدیث زیبایی را نقل کرده است:

از محمد بن ابى عمیر گفت شنیدم از حضرت موسى بن جعفر علیهما السلام که مى‏ فرمود :خدا کسى را در آتش دوزخ مخلد و جاوید ندارد مگر اهل کفر و جحود و اهل ضلالت و شرک را، و هر که از گناهان کبیره دورى کند از مؤمنان، از گناهان صغیره سؤال نشود. خداى تبارک و تعالى فرموده که‏ إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلًا کَرِیماً یعنى «اگر اجتناب و دورى کنید از گناهان بزرک از آنچه نهى کرده می شوید از آن در گذرانیم و عفو کنیم از شما گناهان شما را و در آوریم شما را در موضع خوب گرانمایه که بهشت است.»

راوى می گوید که به آن حضرت عرض کردم که یا ابن رسول اللَّه پس شفاعت از براى کى واجب است از گناهکاران؟

فرمود: که حدیث کرد مرا پدرم از پدرانش از على علیهم السلام که فرمود شنیدم از رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله و سلم که می فرمود: جز این نیست که شفاعت من از براى صاحبان گناهان کبیره از امت منست، و اما نیکوکاران از ایشان پس بر ایشان هیچ راه و تسلطى نیست.

ابن ابى عمیر می گوید که به آن حضرت عرض کردم که‏: یا ابن رسول اللَّه چگونه شفاعت از براى صاحبان گناهان کبیره باشد و خداى تعالى ذکر می فرماید که‏ « وَ لا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى‏ یعنى بندگان گرامى خدا شفاعت و درخواست نمی کنند مگر از براى کسى که پسندیده باشد» و هر که گناهان کبیره را مرتکب شود پسندیده نباشد.

حضرت فرمود: که اى ابو احمد هیچ مؤمنى نیست که گناهى را مرتکب شود مگر آنکه این امر او را بد آید و بر آن پشیمان شود و پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود که کافیست که پشیمانى توبه باشد ، و آن حضرت فرمود که هر که خوبى او را شاد کند و بدى او را بد آید مؤمن است و هر که پشیمان نشود بر گناهى که آن را مرتکب مى ‏شود مؤمن نیست و شفاعت از برایش واجب نباشد و ستمکار خواهد بود. و خداى تعالى ذکر می فرماید که‏ ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ حَمِیمٍ وَ لا شَفِیعٍ یُطاعُ‏ یعنى نیست گناهکاران را هیچ خویشى و نه درخواست‏ کننده که فرمان بردارى شود.

من به آن حضرت عرض کردم که یا ابن رسول اللَّه چگونه کسى که پشیمان نمی شود بر گناهى که آن را مرتکب مى‏ شود مؤمن نمی باشد؟ فرمود: که اى ابو احمد هیچ کس نیست که کبیره از گناهان را مرتکب شود و او بداند که بزودى بر آن بازخواست شود مگر آنکه پشیمان شود بر آنچه مرتکب شده و در هر زمان که پشیمان شود تائب باشد که شفاعت را استحقاق و سزاوارى دارد و در هر زمان که بر آن پشیمان نشود و صاحب اصرار باشد و آنکه اصرار دارد و از برایش آمرزیده نمی شود زیرا که او ایمان ندارد به عقوبت آنچه مرتکب شده و اگر به عقوبت آن ایمان می داشت پشیمان می شد.

و پیغمبر
صلی الله علیه و آله فرمود که با طلب آمرزش، کبیره نیست و به اصرار صغیره نیست، چه در اولی گناه بر طرف مى ‏شود و در دومی کبیره می گردد.
و اما قول خداى عز و جل‏ وَ لا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى‏ پس بدرستى که ایشان شفاعت نمی کند مگر کسى را که خدا دینش را پسندیده باشد و دین همان اقرار و اعتراف است به جزاى بر خوبیها و بدیها و کسى که خدا دینش را پسندیده باشد پشیمان شود بر آنچه آن را مرتکب مى‏ شود از گناهان بجهت معرفتش به عاقبت و انجام خویش در روز قیامت‏.

حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِیَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ قَالَ سَمِعْتُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع یَقُولُ‏ لَا یُخَلِّدُ اللَّهُ فِی النَّارِ إِلَّا أَهْلَ الْکُفْرِ وَ الْجُحُودِ وَ أَهْلَ الضَّلَالِ وَ الشِّرْکِ وَ مَنِ اجْتَنَبَ الْکَبَائِرَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ لَمْ یُسْأَلْ عَنِ الصَّغَائِرِ قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى- إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلًا کَرِیماً قَالَ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَالشَّفَاعَةُ لِمَنْ تَجِبُ مِنَ الْمُذْنِبِینَ قَالَ حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِیٍّ ع قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ إِنَّمَا شَفَاعَتِی لِأَهْلِ الْکَبَائِرِ مِنْ أُمَّتِی فَأَمَّا الْمُحْسِنُونَ مِنْهُمْ فَمَا عَلَیْهِمْ مِنْ سَبِیلٍ قَالَ ابْنُ أَبِی‏ عُمَیْرٍ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ فَکَیْفَ تَکُونُ الشَّفَاعَةُ لِأَهْلِ الْکَبَائِرِ وَ اللَّهُ تَعَالَى ذِکْرُهُ یَقُولُ- وَ لا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى‏ وَ هُمْ مِنْ خَشْیَتِهِ مُشْفِقُونَ وَ مَنْ یَرْتَکِبُ الْکَبَائِرَ لَا یَکُونُ مُرْتَضًى فَقَالَ یَا أَبَا أَحْمَدَ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یَرْتَکِبُ ذَنْباً إِلَّا سَاءَهُ ذَلِکَ وَ نَدِمَ عَلَیْهِ وَ قَدْ قَالَ النَّبِیُّ ص کَفَى بِالنَّدَمِ تَوْبَةً وَ قَالَ ع وَ مَنْ سَرَّتْهُ حَسَنَتُهُ وَ سَاءَتْهُ سَیِّئَتُهُ فَهُوَ مُؤْمِنٌ‏ فَمَنْ لَمْ یَنْدَمْ عَلَى ذَنْبٍ یَرْتَکِبُهُ فَلَیْسَ بِمُؤْمِنٍ وَ لَمْ تَجِبْ لَهُ الشَّفَاعَةُ وَ کَانَ ظَالِماً وَ اللَّهُ تَعَالَى ذِکْرُهُ یَقُولُ- ما لِلظَّالِمِینَ مِنْ حَمِیمٍ وَ لا شَفِیعٍ یُطاعُ‏ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ کَیْفَ لَا یَکُونُ مُؤْمِناً مَنْ لَمْ یَنْدَمْ عَلَى ذَنْبٍ یَرْتَکِبُهُ فَقَالَ یَا أَبَا أَحْمَدَ مَا مِنْ أَحَدٍ یَرْتَکِبُ کَبِیرَةً مِنَ الْمَعَاصِی وَ هُوَ یَعْلَمُ أَنَّهُ سَیُعَاقَبُ عَلَیْهَا إِلَّا نَدِمَ عَلَى مَا ارْتَکَبَ وَ مَتَى نَدِمَ کَانَ تَائِباً مُسْتَحِقّاً لِلشَّفَاعَةِ وَ مَتَى لَمْ یَنْدَمْ عَلَیْهَا کَانَ مُصِرّاً وَ الْمُصِرُّ لَا یُغْفَرُ لَهُ لِأَنَّهُ غَیْرُ مُؤْمِنٍ بِعُقُوبَةِ مَا ارْتَکَبَ وَ لَوْ کَانَ مُؤْمِناً بِالْعُقُوبَةِ لَنَدِمَ وَ قَدْ قَالَ النَّبِیُّ ص لَا کَبِیرَةَ مَعَ الِاسْتِغْفَارِ وَ لَا صَغِیرَةَ مَعَ الْإِصْرَارِ وَ أَمَّا قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ وَ لا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى‏ فَإِنَّهُمْ لَا یَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى اللَّهُ دِینَهُ وَ الدِّینُ الْإِقْرَارُ بِالْجَزَاءِ عَلَى الْحَسَنَاتِ وَ السَّیِّئَاتِ فَمَنِ ارْتَضَى اللَّهُ دِینَهُ نَدِمَ عَلَى مَا ارْتَکَبَهُ مِنَ الذُّنُوبِ لِمَعْرِفَتِهِ بِعَاقِبَتِهِ فِی الْقِیَامَة

صُحُفٍ مُطَهَرَه
امام صادق علیه‌السلام: هر گاه بنده مؤمن، گناهى مرتکب شود، خداوند هفت ساعت به او مهلت مى‏ دهد. پس اگر از خدا آمرزش خواست، آن گناه برایش نوشته نمى شود. و اگر این ساعات گذشت و استغفار نکرد، سیئه ای برایش می نویسند. و به راستى که مؤمن حتی بعد از بیست سال به یاد می آورد، و (با حال پشیمانی) از خداوند آمرزش می طلبد، و خداوند او را می آمرزد. ولی کافر در همان ساعت گناهش را فراموش می کند.
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً أَجَّلَهُ اللَّهُ سَبْعَ سَاعَاتٍ فَإِنِ اسْتَغْفَرَ اللَّهَ لَمْ‏ یُکْتَبْ‏ عَلَیْهِ‏ شَیْ‏ءٌ وَ إِنْ مَضَتِ السَّاعَاتُ وَ لَمْ یَسْتَغْفِرْ کُتِبَتْ عَلَیْهِ سَیِّئَةٌ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیُذَکَّرُ ذَنْبَهُ بَعْدَ عِشْرِینَ سَنَةً حَتَّى یَسْتَغْفِرَ رَبَّهُ فَیَغْفِرَ لَهُ وَ إِنَّ الْکَافِرَ لَیَنْسَاهُ مِنْ سَاعَتِهِ‏.
الکافی (ط - الإسلامیة)؛ ج‏2 ؛ ص437، و مشابه آن در الزهد؛ ص70 و قرب الإسناد (ط - الحدیثة)؛ ص2. و روایات دیگری در همین باب از کافی و الزهد وجود دارد.

سؤال: آیا این نوع روایات باعث تجری انسان بر ارتکاب گناهان نمی شود؟
پاسخ:
خیر، بلکه چنین روایاتی تشویق به توبه می کند. چه آن که در آن نمی گوید که گناهان نوشته نمی شود، بلکه سخن از تأخیر در نوشتن گناه است. ضمن اینکه اگر کسی انجام گناه را با این دواعی کوچک بشمارد، مرتکب کبیره است، و با استخفاف به معاصی در معرض خروج از ایمان است، که در آن صورت اصلاً مشمول موضوع این روایات عنایت به مؤمنین نمی شود.

مطلب زیر را در این رابطه ببینید:
گناه بزرگ و آمرزش خواهی، گناه کوچک و اصرار

صُحُفٍ مُطَهَرَه
امام باقر علیه السلام به نقل از مصحف امیر المؤمنین : قسم به خدایی که غیر از او معبودی نیست، تاکنون خداوند هیچ مومنی را بعد از توبه و استغفار عذاب نکرده است مگر بخاطر بدبین بودن به خدا، کوتاهی در امیدوار بودن به او، بد اخلاقی و غیبت مومنان.
... و اللّهِ الَّذی لَا إلهَ إلّا هُو لایُعَذِّبُ اللّهُ مُؤمِناً بعدَ التَّوبَةِ و الِاستِغفارِ إلّا بِسوءِ ظَنِّه و تَقصیرٍ مِن رَجائِه لِلّه و سوءِ خُلقِه و اغتِیابِه لِلْمُؤمِنین.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 72 به سند صحیح.

صُحُفٍ مُطَهَرَه
ابوبصیر گوید: به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم (راجع به آیه) «اى کسانی که ایمان آوردید! به سوى خدا بازگشتى خالصانه و خیرخواهانه بازگردید» (معنای آن چیست ؟) فرمود: آن گناهی است که هرگز به تکرار آن باز نگردد، عرض کردم : کدام یک از ما هست که باز نگردد؟ فرمود: ای ابا محمد همانا خداوند از (میان) بندگانش آن کس را که در فتنه (گناه) واقع شود و بسیار توبه کند، دوست دارد.
علی بن إبراهیم عن أبیه عن ابن أبی عمیر عن أبی أیوب عن أبی بصیر قال قلت لأبی عبد الله ع یا أیها الذین آمنوا توبوا إلی الله توبة نصوحا قال هو الذنب الذی لا یعود فیه أبدا قلت و أینا لم یعد فقال یا أبا محمد إن الله یحب من عباده المفتن التواب.

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 432، به سند معتبر. اصول کافی (ترجمه مصطفوی) جلد 4 صفحه : 165 روایة : 4

صُحُفٍ مُطَهَرَه

عمر بن یزید گوید: به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: من از خداى عز و جل مال خواستم به من روزى کرد و باز از او فرزند خواستم، به من روزى کرد، و از او خواستم به من منزل دهد، روزى کرد، می ترسم از این که این استدراج باشد، امام فرمود: به خدا با سپاسگزارى استدراج نیست.

قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّی سَأَلْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَرْزُقَنِی مَالًا فَرَزَقَنِی وَ إِنِّی سَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ یَرْزُقَنِی وَلَداً فَرَزَقَنِی وَلَداً وَ سَأَلْتُهُ أَنْ یَرْزُقَنِی دَاراً فَرَزَقَنِی وَ قَدْ خِفْتُ أَنْ یَکُونَ ذَلِکَ اسْتِدْرَاجاً فَقَالَ أَمَا وَ اللَّهِ مَعَ الْحَمْدِ فَلَا.
الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 97، أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ج‏3، ص: 152

شرح‏: استدراج اشاره به آیه شریفه سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ دارد. مجمع البحرین در معنى آیه گوید: یعنى آنها را اندک اندک می گیریم و ناگهان گرفتارشان نمی کنیم، مانند کسى که از نردبان درجه به درجه یعنى پله پله بالا می رود تا به پله ی بالا رسد و استدراج خدا نسبت به بنده این است که هر گاه گناه تازه‏ اى کند خدا به او نعمت تازه‏ اى دهد و توبه و استغفار را از یاد او ببرد.

صُحُفٍ مُطَهَرَه

امام سجّاد علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرد: هرکس مرد یا زن مؤمنی را خوار کند یا به خاطر فقر و نداری کوچک بشمرد؛ خداوند او را در روز قیامت شهره و رسوا می گرداند. و هر کس به مرد یا زن مؤمنی تهمت بزند یا درباره اش چیزی بگوید که در او نیست؛ خداوند او را بر تپه ای از آتش می ایستاند تا از [عهده یا گناه] آن چه گفته بیرون رود. و مؤمن نزد خداوند بزرگتر و گرامی تر از ملک مقرّب است و هیچ چیز نزد خدا دوست داشتنی تر از مرد یا زن مؤمن توبه کار نیست و مؤمن را در آسمان آن چنان می شناسند که انسان زن و فرزند خود را می شناسد.

عن علی بن الحسین عن أبیه عن جدّه قال: قال رسول الله صلّى اللّه علیه و سلّم: «من استذلّ مؤمنا أو مؤمنة أو حقّره لفقره و قلة ذات یده شهّره الله یوم القیامة ثم فضحه، و من بهت مؤمنا أو مؤمنة أو قال فیه ما لیس فیه، أقامه الله على تل من نار حتّى یخرج مما قال فیه، و إن المؤمن أعظم عند الله و أکرم علیه من ملک مقرب، و لیس شی‏ء أحبّ إلى الله من مؤمن تائب أو مؤمنة تائبة، و إن المؤمن لیعرف فی السماء کما یعرف الرجل أهله و ولده»
الکشف و البیان عن تفسیر القرآن، ثعلبی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج‏2، صص 131 و 132

«حتی یخرج ممّا قال فیه» یعنی تا تهمتی را که زده است؛ ثابت کند و از عهده اش بیرون رود و چون نمی تواند ثابت کند؛ در عذاب می ماند. و یا این که یعنی آن قدر عذاب بچشد تا پاک شود و معنای اول به عرف زبان نزدیکتر است.

صُحُفٍ مُطَهَرَه

رسول خدا صلی الله علیه و آله: قطعا روز جمعه سید روزهاست. خداوند در آن حسنات را چند برابر می کند و بدی ها را محو می کند و درجات را بالا می برد. و دعاها را در آن اجابت می کند، و اندوه را برطرف و حاجات بزرگ را اجابت می نماید، و نزد خدا آزادشدگان از آتش در آن بسیار هستند. و کسی نیست که در حالی که حق و حرمت آن را می داند، با آن خدا را بخواند، مگر آنکه حق خداوند باشد که او را از نجات یافتگان از آتش قرار دهد. و اگر در روز و یا شب آن بمیرد، شهید است، و ایمن مبعوث خواهد شد. و هیچ کس حرمت و حق آن را خوار نشمرد، مگر آنکه حق خداوند باشد که او را از اهل آتش قرار دهد، مگر آنکه توبه نماید.

عَنِ ابْنِ أَبِی نَصْرٍ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّ یَوْمَ الْجُمُعَةِ سَیِّدُ الْأَیَّامِ یُضَاعِفُ اللَّهَ فِیهِ الْحَسَنَاتِ وَ یَمْحُو فِیهِ السَّیِّئَاتِ وَ یَرْفَعُ فِیهِ الدَّرَجَاتِ وَ یَسْتَجِیبُ فِیهِ الدَّعَوَاتِ وَ یَکْشِفُ فِیهِ الْکُرُبَاتِ وَ یَقْضِی فِیهِ الْحَوَائِجَ الْعِظَامَ وَ هُوَ یَوْمُ الْمَزِیدِ لِلَّهِ فِیهِ عُتَقَاءُ وَ طُلَقَاءُ مِنَ النَّارِ مَا دَعَا بِهِ أَحَدٌ مِنَ النَّاسِ وَ قَدْ عَرَفَ حَقَّهُ وَ حُرْمَتَهُ إِلَّا کَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَجْعَلَهُ مِنْ عُتَقَائِهِ وَ طُلَقَائِهِ مِنَ النَّارِ فَإِنْ مَاتَ فِی یَوْمِهِ وَ لَیْلَتِهِ مَاتَ شَهِیداً وَ بُعِثَ آمِناً وَ مَا اسْتَخَفَّ أَحَدٌ بِحُرْمَتِهِ وَ ضَیَّعَ حَقَّهُ إِلَّا کَانَ حَقّاً عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُصْلِیَهُ نَارَ جَهَنَّمَ إِلَّا أَنْ یَتُوبَ.

الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏3، ص: 414/ 5

پست های مرتبط:
صُحُفٍ مُطَهَرَه
حضرت امام صادق صلوات الله و سلامه علیه : کسى که ما نزد او یاد شویم، پس از چشمانش اشک بیاید، اگر چه به قدر بال پشه (یا مگس) باشد، گناهانش آمرزیده شود هرچند به اندازهٔ کف دریاها باشد.
گاه برخی به دلیل توجه نداشتن به قیود و شرایط این نوع روایات آن را بعید می شمارند، در پاسخ به چند نکته اشاره می کنیم:

1- مشابه همین تعبیر در مورد توبه نیز وارد شده. بنا بر این چه منعی دارد، اشک برای سید الشهداء همچون توبه دل پرسوز محب را بشوید و او را مشمول این اجرها بلکه فراتر از آن گرداند.

2- روایات و آیات مختلفی حاکی از شرایط و قیود مختلفی برای قبولی اعمال است، که از آن جمله ایمان و تقواست. بنا بر این اشک غیر مومن هرچند خواصی داشته باشد، باید با دلایل خاص خود ثابت شود.

3- استخفاف به معارف و اوامر دین، خود از مواردی است که به سلامت عقیده دین آسیب می زند، بنا بر این کسی که به بهانه اشک، فرائض دینی را خوار بشمارد، مصداق روایات سنگین استخفاف است، و نه توبه و انابه و اشک. مگر آنکه به برکت این اشک واقعاً توبه نماید.

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الإِمَامِ الصَّادِقِ صَلَوَاتُ اللّهِ عَلَیْه قَالَ: مَنْ ذُکِرْنَا عِنْدَهُ، فَفَاضَتْ عَیْنَاهُ، وَ لَوْ مِثْلَ جَنَاحِ بَعُوضَةٍ [الذُّبَابِ]، غُفِرَ لَهُ ذُنُوبُهُ وَ لَوْ کَانَتْ مِثْلَ زَبَدِ الْبَحْرِ.
کتاب المحاسن، ج‏1، ص: 63. و کامل الزّیارات: باب سی و دوم،ص103 به چند سند با الفاظ مختلف.
صُحُفٍ مُطَهَرَه