شمر بعد از نماز می گفت: خدایا! تو مى دانى که من فرد شریفی هستم، پس مرا بیامرز!
راوى (أبو إسحاق السبیعی) گوید: به او گفتم: چگونه از خدا انتظار دارى که تو را ببخشد، در حالى که تو فرزند دختر رسول خدا صلى اللّه علیه وآله را به قتل رسانده اى؟
شمر در پاسخ گفت: تو چه مى گویى؟ چه کار باید مى کردم؟ آنان که به ما امر کردند، امیران ما هستند و اگر ما مخالفت مى کردیم، از این خر هم پلید تر می شدم [زیرا که امیران ما واجب الاطاعه هستند]
مراقب باشیم تاریخ تکرار نشود!
کان شَمِر بن ذی الجَوْشَن یقول بعد الصلاة: اللَّهمّ إنک تعلم أنی شریف فاغفر لی.فقال له: کیف یغفر الله لک و قد أعنت على قتل ابن رسول الله؟ فقال: ویحک کیف نصنع؟ إن أمراءنا هؤلاء أمرونا بأمر، فلم نخالفهم، و لو خالفناهم کنا شرا من هذه الحمر!
تهذیب تاریخ دمشق 6/ 340. ذهبی، تاریخالإسلام،ج5،ص:126، زرکلی، الأعلام،ج3،ص:175
راوى (أبو إسحاق السبیعی) گوید: به او گفتم: چگونه از خدا انتظار دارى که تو را ببخشد، در حالى که تو فرزند دختر رسول خدا صلى اللّه علیه وآله را به قتل رسانده اى؟
شمر در پاسخ گفت: تو چه مى گویى؟ چه کار باید مى کردم؟ آنان که به ما امر کردند، امیران ما هستند و اگر ما مخالفت مى کردیم، از این خر هم پلید تر می شدم [زیرا که امیران ما واجب الاطاعه هستند]
مراقب باشیم تاریخ تکرار نشود!
کان شَمِر بن ذی الجَوْشَن یقول بعد الصلاة: اللَّهمّ إنک تعلم أنی شریف فاغفر لی.فقال له: کیف یغفر الله لک و قد أعنت على قتل ابن رسول الله؟ فقال: ویحک کیف نصنع؟ إن أمراءنا هؤلاء أمرونا بأمر، فلم نخالفهم، و لو خالفناهم کنا شرا من هذه الحمر!
تهذیب تاریخ دمشق 6/ 340. ذهبی، تاریخالإسلام،ج5،ص:126، زرکلی، الأعلام،ج3،ص:175