عمر بن یزید گوید: به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: من از خداى عز و جل مال خواستم به من روزى کرد و باز از او فرزند خواستم، به من روزى کرد، و از او خواستم به من منزل دهد، روزى کرد، می ترسم از این که این استدراج باشد، امام فرمود: به خدا با سپاسگزارى استدراج نیست.
قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّی
سَأَلْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یَرْزُقَنِی مَالًا فَرَزَقَنِی وَ إِنِّی
سَأَلْتُ اللَّهَ أَنْ یَرْزُقَنِی وَلَداً فَرَزَقَنِی وَلَداً وَ سَأَلْتُهُ
أَنْ یَرْزُقَنِی دَاراً فَرَزَقَنِی وَ قَدْ خِفْتُ أَنْ یَکُونَ ذَلِکَ
اسْتِدْرَاجاً فَقَالَ أَمَا وَ اللَّهِ مَعَ الْحَمْدِ فَلَا.
الکافی
(ط - الإسلامیة)، ج2، ص: 97، أصول الکافی / ترجمه مصطفوى، ج3، ص: 152
شرح: استدراج اشاره به آیه شریفه سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ دارد. مجمع البحرین در معنى آیه گوید: یعنى آنها را اندک اندک می گیریم و ناگهان گرفتارشان نمی کنیم، مانند کسى که از نردبان درجه به درجه یعنى پله پله بالا می رود تا به پله ی بالا رسد و استدراج خدا نسبت به بنده این است که هر گاه گناه تازه اى کند خدا به او نعمت تازه اى دهد و توبه و استغفار را از یاد او ببرد.