«مردی نزد آقا امام صادق علیه السلام آمد و از فقر شکایت کرد. امام فرمود: چنین نیست که میگویی و من تو را فقیر نمی دانم! مرد گفت: آقا به خدا سوگند دروغ نگفتم و سپس شمّه ای از فقر خود را شرح داد؛ اما امام صادق علیه السلام همچنان سخنش را رد می کرد! تا این که فرمود: بگو ببینم اگر صد دینار به تو بدهند که از ما برائت جویی؛ آن را میگیری؟ مرد گفت: نه. امام پیوسته مبلغ را بالا برد تا به چند هزار دینار رسید و آن مرد همچنان سوگند می خورد که حاضر نیست از ایشان برائت جوید. پس امام فرمود: کسی که چنین کالایی دارد که حاضر نیست با این قیمت گزاف بفروشد؛ فقیر است؟!»
«... عن موسی بن جعفر علیه السلام قال:
إِنَّ رَجُلًا جَاءَ إِلَى سَیِّدِنَا الصَّادِقِ ع فَشَکَا إِلَیْهِ الْفَقْرَ
فَقَالَ لَیْسَ الْأَمْرُ کَمَا ذَکَرْتَ وَ مَا أَعْرِفُکَ فَقِیراً قَالَ وَ
اللَّهِ یَا سَیِّدِی مَا کَذَبْتُ وَ ذَکَرَ مِنَ الْفَقْرِ قِطْعَةً وَ
الصَّادِقُ ع یُکَذِّبُهُ إِلَى أَنْ قَالَ لَهُ أَخْبِرْنِی لَوْ أُعْطِیتَ
بِالْبَرَاءَةِ مِنَّا مِائَةَ دِینَارٍ کُنْتَ تَأْخُذُ قَالَ لَا إِلَى أَنْ
ذَکَرَ لَهُ أُلُوفَ الدَّنَانِیرِ وَ الرَّجُلُ یَحْلِفُ أَنَّهُ لَا یَفْعَلُ
فَقَالَ مَنْ مَعَهُ سلعة یُعْطَى بِهَا هَذَا الْمَالَ لَا یَبِیعُهَا هُوَ
فَقِیرٌ؟»
بشارة
المصطفى لشیعة المرتضى؛ المکتبة الحیدریة؛ ص190. أمالی الشیخ الطوسی؛ دار الثقافة؛ ص298