گفت: این است که با توجه به خدا از احدى نترسى.
گوید عرض کردم: اندازه تواضع چیست؟
گفت: آن است که نوعى با مردم رفتار کنى که دوست بدارى مردم مثل آن با تو رفتار کنند.
گوید عرض کردم: قربانتان شوم، دوست دارم بدانم من در نظر شما چگونهام؟
فرمود: ببین من در نظر تو چگونهام.
عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ قَالَ: سَأَلْتُ الرِّضَا ع فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا حَدُّ التَّوَکُّلِ فَقَالَ لِی أَنْ لَا تَخَافَ مَعَ اللَّهِ أَحَداً قَالَ قُلْتُ فَمَا حَدُّ التَّوَاضُعِ قَالَ أَنْ تُعْطِیَ النَّاسَ مِنْ نَفْسِکَ مَا تُحِبُّ أَنْ یُعْطُوکَ مِثْلَهُ قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَشْتَهِی أَنْ أَعْلَمَ کَیْفَ أَنَا عِنْدَکَ فَقَالَ انْظُرْ کَیْفَ أَنَا عِنْدَکَ.
الأمالی( للصدوق)، النص، ص: 240 - عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص: 50
این اصل کلیدی که برای دیگران آن پسند که برای خود می پسندی (ارض للناس ما ترضی لنفسک، یا قولوا للناس احسن ما تحبون ان یقال لکم و...) اگر چه بسیار گفته شده، اما حقیقت آن است که هم چنان در عمل مغفول مانده است. جالب آنکه اخیراً یکی از کتاب های راز موفقیت که در جهان مشهور شده است را می دیدم، در آن جا بر دو مطلب بسیار تاکید شده بود، یکی اصل فوق، دیگری ارشاد دیگران با عمل (کونوا دعاة للناس بغیر السنتکم)