صُحُفٍ مُطَهَّرَه

احادیث اهل بیت علیهم السلام در موضوعات مختلف
مشخصات بلاگ
صُحُفٍ مُطَهَّرَه

عمده مطالب این سایت که با نام نویسنده "صُحُفٍ مُطَهَّرَه" مشخص شده است برگرفته از کانال تلگرام به نشانی (https://t.me/sohof2) و در جهت نشر احادیث اهل بیت علیهم السلام می باشد.

نویسندگان

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «غیب» ثبت شده است

امام محمد باقر علیه السلام:... بر مردم، زمانی می آید که امامشان از منظر آنان غایب می شود. خوشا به حال آنان که در آن زمان در امر [ولایت] ما اهل بیت ثابت قدم و استوار بمانند!
کمترین پاداشی که به آنان می رسد، این است که خدای متعال خطابشان می کند و می فرماید: بندگان من! شما به حجت پنهان من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق کردید. پس بر شما مژده باد که بهترین پاداش من در انتظارتان است.
... یَأْتِی عَلَی النّاسِ زَمانٌ یَغِیبُ عَنْهُمْ اِمامُهُمْ فَیاطُوبی لِلثّابِتِینَ عَلی اَمْرِنا فِی ذلِکَ الزَّمانِ اِنَّ اَدْنی ما یَکُونُ لَهُمْ مِنَ الثّوابِ اَنْ یُنادِیَهُمُ الْبارِی ءُ عَزَّ وَجَلَّ عِبادِی آمَنْتُمْ بِسِرّی وَصَدَّقْتُمْ بِغَیْبی فَأَبْشِرُوا بِحُسْنِ الثَّوابِ مِنّی.
کمال الدین، ج ۱، ص ۳۳۰
صُحُفٍ مُطَهَرَه
محمد بن قولویه قمی از سعد بن عبدالله اشعری، از محمد بن عیس ، از یونس بن عبدالرحمان نقل کرده است که از مردی از فرقه‌ء طیاره شنیدم که برای امام رضا (علیه السلام) این حکایت را از ابن ظبیان نقل کرد.
ابن ظبیان گفت: در یکی از شبها من در طواف بودم. ناگهان ندایی از بالای سرم شنیده شد که می‌گفت: ای ابن ظبیان! من خداوند هستم! هیچ خدایی جز من نیست! من را عبادت کن و برای یاد من نماز بگزار!

من سرم را بلند کردم. در همان حال جبرئیل را دیدم.

ناگهان امام رضا (علیه السلام) خشمگین شد، بطوری که نتوانست خود را نگاه دارد (لَمْ یَمْلِک نَفْسهُ) ؛ سپس به این مرد گفت: از پیش من برو!

خداوند تو را و کسی که این حکایت را برای تو نقل کرده، لعنت کند. خداوند یونس بن ظبیان را هم لعنت کند. هزار لعنت، که بعد از هر کدام هزار لعنت دیگر باشد! لعنتی که هر کدام تو را تا قعر جهنم می‌رساند.

بدان! آنکه او را ندا داده ، کسی جز شیطان نبوده است.

اما ابن ظبیان هم با ابوالخطاب (شیخ بزرگ غلات) در بدترین عذاب‌ها با همدیگر هستند، به همراه دوستانشان، با همان شیطان، با فرعون و آل‌ فرعون.

این را من از پدرم (درباره‌ی او شنیدم).

راوی گوید: این مرد برخاسته ، بیرون رفت. هنوز ده قدم از در دور نشده بود که افتاد و غش کرد و جنازه‌اش را بردند.

رجال الکشی:  ص ۳۶۴. به سند صحیح. مرحوم مجلسی ، بحارالانوار: ج ۲۵ ، ص ۲۶۴.

این حکایت برخورد امام معصوم (علیه السلام) را با ادعاهای عجیب و غریب که این روزها در جامعه ما اندک نیست، نشان می‌دهد. کسانی که داستان‌های عجیب درباره‌ عارفان می‌سازند و روزانه آنان را با عوالم غیبی متصل می‌کنند و نسبت‌های نامتعارف می‌دهند. باید کسانی مدعی هستند مستقیم از خدا و امام زمان (عج) توصیه‌هایی می‌شنوند؛ از این حدیث عبرت بگیرند. و دست مردم را بیش از این از دامان اهل بیت (علیهم السلام) و فقاهت کوتاه نکنند.

صُحُفٍ مُطَهَرَه

بخشی از توقیع شریف امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به محمد بن علی بن هلال: «من تو را و هر که خبرِ نامه ی مرا بشنود؛ شاهد می گیرم بر این که بیزارم به سوی خدا و رسولش (صلی الله علیه و آله) از کسی که بگوید ما علم غیب داریم ... و شما را شاهد می گیرم بر این که هر کس ما از او بیزاری جوییم؛ خداوند و ملائکه و رسولان و اولیاءش نیز از او بیزارند و من این توقیع را که در این نامه است؛ امانتی قرار دادم بر گردن تو و گردن هر کس که آن را بشنود؛ تا آن را از هیچ از یک موالی و شیعیان ما مخفی نکند؛ تا همه ی موالی از این توقیع مطلع شوند؛ شاید که خدا آنان را دریابد و به دین خدا که حق است باز گردند ... پس هر کس نامه مرا بفهمد و به آن چه امر و نهی کردم باز نگردد؛ لعنت خدا بر او فرود آید ...»

 الإحتجاج على أهل اللجاج، شیخ طبرسی، نشر المرتضی، ج‏2، ص473

به ضرورت مذهب شیعه، علم غیب مخصوص خداوند است و خبر دادن اهل بیت علیهم السلام از پنهانی ها مصداق «علم غیب» نیست؛ چنان که امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «لَیْسَ هُوَ بِعِلْمِ‏ غَیْبٍ‏ وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْمٍ» (نهج البلاغة؛ نشر الهجرة؛ ص186)

این معنا در روایات شیعه متواتر است.


علم موروث
یحیی بن عبدالله بن حسن به امام کاظم (علیه السلام) عرض کرد: فدایت شوم، مردم ادّعا می کنند شما غیب می دانید. فرمود: سبحان الله! دست خود را بر سرم بگذار. به خدا سوگند هیچ مویی در سر و بدنم نیست مگر آن که سیخ شد! سپس فرمود: نه به خدا سوگند. آن نیست مگر علمی که از رسول خدا صلی الله علیه و آله به ارث رسیده است.

الأمالی، شیخ مفید، کنگره شیخ مفید، ص23/رجال الکشّی، دانشگاه مشهد، ص298

علمی که افزوده می شود نه علم غیب

امام باقر (علیه السلام) فرمود: عالِمِ ما غیب نمی داند و اگر خداوند عالم ما را به خود واگذارد؛ مانند یکی از شما خواهد بود ولی ساعت به ساعت به علم او می افزاید. بصائر الدرجات، محمد بن حسن صفار، کتابخانه آیت الله مرعشی، ج1، ص325

«تعلّم من ذی علم»

عمار ساباطی گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: آیا امام غیب می داند؟ فرمود: نه ولی هر گاه که بخواهد چیزی بداند؛ خداوند او را آگاه می کند.
الکافی، دار الکتب الاسلامیة، ج1، ص257

قبض و بسط
مردی از امام رضا (علیه السلام) پرسید: شما غیب می دانید؟ فرمود: ابوجعفر (
علیه السلام) فرموده است: علم برای ما گسترده می شود پس می دانیم و از ما گرفته و منقبض می شود پس نمی دانیم.
الکافی؛ دار الکتب الإسلامیة ؛ ج‏1 ؛ ص256

وحی است نه علم غیب ...

صُحُفٍ مُطَهَرَه

«رسول خدا صلی الله علیه و آله در یکی از سفرها از مرگ منافقی خبر داد.
وقتی به مدینه وارد شدند؛ صدق ایشان معلوم شد. در همان زمان شتر ایشان گم شد.
یکی از منافقان گفت: چگونه ادّعای علم غیب می کند؛ در حالی که نمی داند شترش کجا است؟!
مسلمانان گفتند: سخن بسیار بدی گفتی! به خدا سوگند او نمی گوید غیب می داند و او راستگو است.
خبر به رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید.
فرمود: غیب را جز خدا کسی نمی داند ولی خداوند به من خبر داد که شترم در فلان درّه، افسارش به درختی گیر کرده است. مردم رفتند و شتر را همان گونه که رسول خدا صلی الله علیه و آله خبر داده بود؛ یافتند.» 

آیا ائمه علیهم السلام علم غیب دارند؟
الخرائج والجرائح، قطب راوندی، مؤسسة الامام المهدی (ع) ، ج1، ص102
همچنین رجوع کنید به:
قصص الأنبیاء علیهم السلام؛ قطب راوندی؛ مرکز الدراسات الاسلامیة؛ ص308
قرب الإسناد؛ حمیری؛ مؤسسة آل البیت ؛ ص323
کنز الفوائد؛ کراجکی؛ دار الذخائر ؛ ج‏1 ؛ ص170

صُحُفٍ مُطَهَرَه