صُحُفٍ مُطَهَّرَه

احادیث اهل بیت علیهم السلام در موضوعات مختلف
مشخصات بلاگ
صُحُفٍ مُطَهَّرَه

عمده مطالب این سایت که با نام نویسنده "صُحُفٍ مُطَهَّرَه" مشخص شده است برگرفته از کانال تلگرام به نشانی (https://t.me/sohof2) و در جهت نشر احادیث اهل بیت علیهم السلام می باشد.

نویسندگان

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ذات-خدا» ثبت شده است

به امام صادق علیه السلام عرض کردم: ابوهارون مکفوف میگوید: تو به او گفته ای که اگر مرادت «قدیم» است که او را کسی درک نمی کند و اگر مرادت کسی است که آفریده و روزی داده است؛ او «محمد بن علی» (امام باقر علیه السلام) است. امام فرمود: بر من دروغ بسته؛ لعنت خدا بر او باد. به خدا سوگند جز الله خالقی نیست. یگانه است و شریکی ندارد. حقّ است بر خدا که مرگ را به ما بچشاند و کسی که نابود نمی شود تنها الله است که خالق خلق و آفریننده آفریدگان است.

بیان: شیخیه مانند ابن عربی ذات خدا را تعطیل نموده و خلق را به اسماء او نسبت می دهند. این اسماء در نظر شیخیه همان اهل بیت علیهم السلام هستند. سخن ابوهارون مکفوف دقیقاً مطابق بر نظر ابن عربی و شیخیه است.

حَدَّثَنِی الْحُسَیْنُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ بُنْدَارَ الْقُمِّیُّ، قَالَ حَدَّثَنِی سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی خَلَفٍ، قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى، عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى بْنِ عُبَیْدٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ، قَالَ حَدَّثَنَا بَعْضُ أَصْحَابِنَا، قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) زَعَمَ أَبُو هَارُونَ الْمَکْفُوفُ‏ أَنَّکَ قُلْتَ لَهُ إِنْ کُنْتَ تُرِیدُ الْقَدِیمَ فَذَاکَ لَا یُدْرِکُهُ أَحَدٌ وَ إِنْ کُنْتَ تُرِیدُ الَّذِی خَلَقَ وَ رَزَقَ فَذَاکَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ! فَقَالَ کَذَبَ عَلَیَّ عَلَیْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ اللَّهِ مَا مِنْ خَالِقٍ‏ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، حَقٌّ عَلَى اللَّهِ أَنْ یُذِیقَنَا الْمَوْتَ وَ الَّذِی لَا یَهْلِکُ هُوَ اللَّهُ خَالِقُ‏ الْخَلْقِ بَارِئُ الْبَرِیَّةِ.

رجال الکشی؛ انتشارات دانشگاه مشهد ؛ صص222 و 223
صُحُفٍ مُطَهَرَه
تویی خدایی که جز تو خدایی نیست، خدایی که چیزها را بدون اصل و مایه آفریده، و صورتها و پیکرها را بی نمونه و مانند نگاشته ای، و پدیده ها را بدون پیروی (از کسی) پدید آوردی،
تویی آن که هر چیز را به مقدار معلوم (بر اساس حکمت) ایجاد نموده ای، و هر چیز را برای آنچه از آن خواسته می شود، آماده ساخته ای، و آنچه را جز تو است (همه موجودات) نظم داده و آراسته گردانیده ای. تویی آن که در آفریدنت شریکی یاریت نکرده و در کارت (آفریدن هر چیز) وزیری تو را همراهی ننموده و بیننده و مانندی برای تو نبوده است…؛
تویی آن که جایی تو را فرا نمی گیرد و در برابر سلطنت و حکومت تو، سلطنتی نمی تواند ایستادگی کند... تویی که عدد عدد همه چیز را به شمار آورده ای...
این فراز ها که شواهد آن از آیات کریمه و روایات شریفه مخفی نیست، تفویض غالیانه را آشکارا رد می کند.
انت الله لا اله الا انت الذی انشأت الاشیاء من غیر سنخ و صورت ما صورت من غیر مثال و ابتدعت المبتدعات بلا احتذاء، انت الذی قدرت کل شیء تقدیرا و یسرت کل شیء تیسیرا و دبرت ما دونک تدبیرا. انت الذی لم یعنک علی خلقک شریک و لم یؤازرک فی امرک وزیر و لم یکن لک مشاهد و لا نظیر…؛ انت الذی لا یحویک مکان و لم یقم لسلطانک سلطان... انت الذی احصیت کل شیء عدداً... (دعای 47 صحیفه سجادیه)
مطالب مرتبط:
حقیقت ذات خداوند متعال چیست؟
کسی که ادعای دیدن و رؤیت خداوند در دنیا و آخرت را بکند، دین ندارد!

اعتقاد به تفویض خلق و رزق به ائمه علیهم السلام شرک است
این فعل خداست که متجلی و نمایان است نه ذات خدا

صُحُفٍ مُطَهَرَه

زندیقی از امام صادق علیه ‏السلام پرسید: حقیقت ذات خداوند متعال چیست؟
حضرت فرمودند: او چیزی است بر خلاف همه چیزها، از اینکه می‏ گویم او "شی‏ء" است اثبات معنایی واقعی را بفهم، و نتیجه بگیر که او دارای شیئیت حقیقی است، ولی نه جسم است و نه صورت، نه محسوس می‏ شود و نه با حواس پنجگانه ادراک می‏ گردد، نه اوهام او را درمی‏ یابند و نه زمان‏ها از او می‏ کاهند و دگرگونش می‏ سازند.
سائل پرسید: آیا او را سمیع و بصیر می‏دانید؟
امام علیه ‏السلام فرمودند: او سمیع بصیر است، شنوای بدون جارحه و بصیر بدون آلت است، بلکه او به نفس حقیقت ذات خود شنواست و به نفس وجود متعالی خود بیناست، و اینکه می‏ گویم به نفس خود شنوا و بیناست نه بدین معناست که او چیزی است و نفس چیزی دیگر، لکن تعبیری از خویش آوردم چرا که تو سؤال می‏ کنی و من می‏ خواهم به تو بفهمانم.
باز می‏گویم: به کل خود می‏ شنود البته نه اینکه او کلی داشته باشد که دارای اجزا باشد، لکن خواستم به تو بفهمانم و تعبیر از آن من است. و حاصل کلام من جز این نیست که او سمیع بصیر عالم خبیر است، بدون اینکه ذاتی دارای اجزای متفاوت و مختلف داشته باشد.
زندیق پرسید: پس او چیست؟!
امام صادق علیه ‏السلام فرمودند: او پروردگار است، او معبود است، او الله‏ است، و گفته من "الله‏" تنها اثبات این حروف "الف و لام و ها" نیست، من معنا را در نظر دارم، و آن معنا همان ذاتی است که آفریننده اشیا و صانع آن‎هاست، این حروف آن معنا را می‏رساند، و او همان واقعیتی است که به نام الله‏ و رحمان و رحیم و عزیز و مانند آن خوانده می‏ شود، و او همان معبود جل و عز است.
زندیق گفت: ما هیچ چیز در نظر نمی ‏آوریم مگر اینکه مخلوق می ‏باشد.
امام صادق علیه ‏السلام فرمودند: اگر چنان باشد که تو می‏ گویی، پس تکلیف به توحید از گردن ما برداشته است، زیرا ما مکلف نیستیم به چیزی اعتقاد داشته باشیم که اصلا توجهی به آن نیست.
ولکن می‏ گوییم: هر چیزی که با حواس یافته شود ادراک می‏ گردد، پس هر چه که حواس آن را بیابد و بشناسد مخلوق است.
و ما ناچاریم که وجود صانع اشیا را نیز اثبات کنیم، به گونه‏ ای که نه نفی لازم آید و نه تشبیه، زیرا نفی همان ابطال و عدم است، و تشبیه نیز از آن مخلوقی است که ترکیب و تألیف در وجود آن آشکار است.
چون مخلوقات موجودند پس صانع و خالق اشیا را باید اثبات کرد، چرا که مخلوقات به ناچار باید خالق داشته باشند و آن خالق غیر خود آنهاست و شبیه آنها نیست.
سائل گفت: اگر شما وجود او را اثبات کردید، پس او را تعریف کرده و قابل شناخت نیز دانسته ‏اید.
امام علیه ‏السلام فرمودند: حقیقت وجود او را تعریف و بیان نکردم بلکه تنها او را اثبات کردم، زیرا بین "بودن و نبودن" چیز سومی وجود ندارد.
سائل گفت: آیا او دارای انیت و ماهیت نیز هست؟
امام علیه ‏السلام فرمودند: آری، هیچ چیز وجود ندارد مگر با انیت و ماهیت.
سائل پرسید: آیا دارای کیفیت نیز هست؟
حضرت فرمودند: خیر، زیرا کیفیت چیزی است که شی‏ء به واسطه آن مورد وصف و شناخت و ادراک قرار می‏ گیرد. ما ناچاریم از تعطیل و تشبیه خارج شویم، زیرا هر کس او را نفی کرد انکار وجود او نموده، ربوبیت او را ابطال کرده است. و هر کس او را شبیه غیر داند او را دارای اوصاف مخلوقات و مصنوعاتی که لایق ربوبیت نیستند اثبات کرده است.
باید ذاتی را اثبات کرد بدون کیفیت، به گونه‏ ای که غیر او سزاوار آن نباشد، و در آن حقیقت شریک و همانند نپذیرد، و مورد احاطه و ادراک و شناخت قرار نگیرد، و جز خود او آن را نشناسد.

التوحید ،باب الرد علی الثنویه و الزنادقه،ح1

پستهای مرتبط:
تباین ذاتی خدا و مخلوق
هرچه به ذهن آید حتی اگر دقیق ترین معانی باشد مخلوق است...
آنچه در ذهن و قلب ما پدید آید خود مخلوقی بیش نیست...
کسی که ادعای دیدن و رؤیت خداوند در دنیا و آخرت را بکند، دین ندارد!
این فعل خداست که متجلی و نمایان است نه ذات خدا

هو الهادی

از حضرت صادق (علیه السلام) سؤال کردم از قول خداى عز و جل " وَ هُوَ اللَّهُ فِی السَّماواتِ وَ فِی الْأَرْضِ"(و او است خدا در آسمانها و در زمین) حضرت فرمود که او در هر مکانی چنان می باشد، عرض کردم به ذات خویش؟! فرمود: واى بر تو! بدرستى که مکانها مقادیر اند و چون بگوئى که به ذاته در مکانى است تو را لازم آید که بگوئى در مقادیر است (دارای مقدار است) و غیر آن. درحالیکه او از خلقش جدا است و از جهت علم و قدرت و احاطه و سلطنت احاطه دارد به آنچه آفریده است. و علم او به آنچه در زمین است کمتر از آنچه نیست که در آسمان است و چیزی از او دور نیست. و اشیاء از جهت علم و قدرت و سلطه و احاطه و مالکیت او برای او یکسان هستند.

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ أَظُنُّهُ مُحَمَّدَ بْنَ نُعْمَانَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- وَ هُوَ اللَّهُ فِی السَّماواتِ وَ فِی الْأَرْضِ قَالَ کَذَلِکَ هُوَ فِی کُلِّ مَکَانٍ قُلْتُ بِذَاتِهِ قَالَ وَیْحَکَ إِنَّ الْأَمَاکِنَ أَقْدَارٌ فَإِذَا قُلْتَ فِی مَکَانٍ بِذَاتِهِ لَزِمَکَ أَنْ تَقُولَ فِی أَقْدَارٍ وَ غَیْرِ ذَلِکَ وَ لَکِنْ هُوَ بَائِنٌ مِنْ خَلْقِهِ مُحِیطٌ بِمَا خَلَقَ عِلْماً وَ قُدْرَهً وَ إِحَاطَهً وَ سُلْطَاناً وَ مُلْکا وَ لَیْسَ عِلْمُهُ بِمَا فِی الْأَرْضِ بِأَقَلَّ مِمَّا فِی السَّمَاءِ لَا یَبْعُدُ مِنْهُ شَیْ‏ءٌ وَ الْأَشْیَاءُ لَهُ سَوَاءٌ عِلْماً وَ قُدْرَةً وَ سُلْطَاناً وَ مُلْکاً وَ إِحَاطَةً.
التوحید (للصدوق) ص ۱۳۳

بودن خداوند در همه جا به معنی حضور مکانی خداوند در همه جا نیست. ذات خداوند مانند مخلوقات ذاتی مقداری و مکاندار نیست. به تعبیر ساده وقتی ما در جایی حضور داریم در واقع طول و عرض و عمقی را(مکانی را) اشغال کرده ایم و این یعنی اینکه خودمان هم مقدار و اجزا داشته ایم که در مکان قرار گرفته ایم. اما ذات خداوند فراتر از مکان و زمان و مقدار و اجزاء است. خداوند خالق مکان و اجزاء و مقادیر است. حضور خداوند متعال در همه جا به معنی احاطه علم و قدرت خداوند نسبت به همه چیز است. خداوند به همه چیز آگاهی دارد و همه چیز تحت سلطه و مالکیت اوست.

هو الهادی

سخن از نمود و ظهور و نمایش و جلوه در مورد ذاتی که از مقدار و اجزاء و مکان و زمان منزه است معقول نیست. «نمایان شدن» و «تجلی کردن» ویژه ذات مقداری و متجزی است. ذات خداوند مخفی ترین مخفی است هر چند فعل او آشکارترین آشکار است.

پس این فعل خداست که متجلی و نمایان است نه ذات خدا.

روایات:

1. مُتَجَلٍ‏لَا بِاشْتِمَالِ‏ رُؤْیَةٍ. (تحف العقول ص63)

امیرالمؤمنین علیه السلام: خداوند نمایان است اما نه با رؤیتی.

2. بِهَا تَجَلَّى صَانِعُهَا لِلْعُقُول‏. (تحف العقول ص66)

امیرالمؤمنین علیه السلام: به واسطه مخلوقات است که خدای سازنده آنها بر عقول آشکار شد.

3. فَأَیُّ ظَاهِرٍ أَظْهَرُ وَ أَوْضَحُ مِنَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لِأَنَّ کَلَا تَعْدَ مُصَنْعَتَهُ حَیْثُ مَا تَوَجَّهْت‏. (کافی ج1 ص122)

امام رضا علیه السلام: پس کدامین ظاهر، آشکارتر و روشن تر از خدای تبارک و تعالی است؟! زیرا به هر سو نظر کنی مصنوعات او را می بینی.

4. أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَظْهَرَ رُبُوبِیَّتَهُ فِی إِبْدَاعِ الْخَلْق‏. (توحید صدوق ص92)

امام صادق علیه السلام: خدای سبحان ربوبیتش را در آفرینش مخلوقات آشکار کرد.


خدا فاعل است اما نه با حرکت، نه با تغیّر، نه با نیاز به ابزار، خدا فاعل است و فعل را ایجاد می کند نه اینکه فعل خدا به معنای تغییر و تحولاتی در ذات خدا باشد چنانچه در فعل مخلوقات چنین است.

پس اینکه بپرسیم: خدا چگونه فعل انجام می دهد، بی معناست.

روایات:

1. فَاعِلٌ لَا بِمَعْنَى الْحَرَکَاتِ وَ الْآلَة. (نهج البلاغه ص40)

امیرالمؤمنین علیه السلام: خداوند فاعل است نه به معنای حرکات و استفاده از ابزار.

2. الْخَالِقِ لَا بِمَعْنَى حَرَکَة وَ نَصَب‏. (توحید صدوق ص56)

امیرالمؤمنین علیه السلام: خداوند خالق است نه با حرکت و خستگی.

3. قَالَ لَهُ عِمْرَانُ یَا سَیِّدِی أَلَا تُخْبِرُنِی عَنِ الْخَالِقِ إِذَا کَانَ وَاحِد اًلَا شَیْ‏ءَ غَیْرُ هُوَ لَا شَیْ‏ءَ مَعَهُ أَلَیْسَ قَدْ تَغَیَّرَ بِخَلْقِهِ الْخَلْقَ قَالَ الرِّضَا ع لَمْ یَتَغَیَّرْ عَزَّ وَجَلَّ بِخَلْقِ الْخَلْقِ. (توحید صدوق ص433)

عمران صابئی به امام رضا علیه السلام: مولای من، آیا خداوندی که یکتاست و هیچ چیز غیر از او نبود، و هیچ چیز با او وجود نداشت، با آفریدن اشیا دگرگونی نیافت؟!

امام رضا علیه السلام: خداوند متعال قدیم است، به آفرینش اشیا تغییر نمى ‏یابد.

4. یَقُول ُلِمَا أَرَادَ کَوْنَهُ کُنْ فَیَکُونُ لَا بِصَوْتٍ یَقْرَعُ وَ لَا نِدَاءٍ یُسْمَع‏. (احتجاج ج1 ص203)

امیرالمؤمنین علیه السلام: به چیزی که بودنش را اراده کند می گوید: باش! پس آن بود می شود. نه با صدایی که طنین اندازد یا ندایی که شنیده شود.

5. لَیْسَ یُقَالُ لَهُ أَکْثَرُ مِنْ فَعَلَ وَ عَمِلَ وَ صَنَعَ‏. (توحید صدوق ص432)

امام رضا علیه السلام: در مورد خداوند بیش از این نتوان گفت که "فعل انجام داد" و "عمل کرد" و "ساخت".


گزیده ای از مطلبی با عنوان: "خلاصه ای از اصول اعتقادی در باب توحید، خلقت و ..."
پستهای مرتبط:
تباین ذاتی خدا و مخلوق
هرچه به ذهن آید حتی اگر دقیق ترین معانی باشد مخلوق است...
آنچه در ذهن و قلب ما پدید آید خود مخلوقی بیش نیست...
کسی که ادعای دیدن و رؤیت خداوند در دنیا و آخرت را بکند، دین ندارد!

هو الهادی

امیرالمؤمنین علیه السلام شنید که مردی می گوید: سوگند به آن کسی که پشت هفت پرده مخفی شده است. امیرالمؤمنین علیه السلام بر پشت او زد و فرمود: چه کسی پشت هفت پرده مخفی شده است؟! گفت: خداوند. امام فرمود: مادرت به عزایت بنشیند؛ خطا کردی. بین خداوند متعال و آفریدگانش پرده و حجابی نیست؛ زیرا او با آنها است هر کجا که باشند.

توحید الصدوق ؛ جامعه مدرسین ؛ ص184

امام کاظم علیه السلام فرمود: بین خدا و آفریدگانش حجابی نیست مگر آفرینش او. او بدون حجاب پنهان شده و بدون پرده پوشیده است.
«لَیْسَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ خَلْقِهِ حِجَابٌ غَیْرُ خَلْقِهِ احْتَجَبَ‏ بِغَیْرِ حِجَابٍ مَحْجُوبٍ وَ اسْتَتَرَ بِغَیْرِ سِتْرٍ مَسْتُورٍ»

التوحید ؛ جامعه مدرسین ؛ ص179

مخفی بودن خدا از خلق به جهت مغایرت ذاتی خالق و مخلوق است. امامان ما همواره فرموده اند که خداوند با چیزی غیر ذات خود پنهان نشده است؛ بلکه ذات او فراتر از هر حدّ و ترکیب و شباهتی است و برای همین ذاتاً محال است که چیزی او را ببیند و درک کند. نه آن که چیزی او را پوشانده باشد یا از چیزی دور باشد.

پستهای مرتبط:
تباین ذاتی خدا و مخلوق
هرچه به ذهن آید حتی اگر دقیق ترین معانی باشد مخلوق است...
آنچه در ذهن و قلب ما پدید آید خود مخلوقی بیش نیست...
کسی که ادعای دیدن و رؤیت خداوند در دنیا و آخرت را بکند، دین ندارد!
صُحُفٍ مُطَهَرَه
ذات خداوند به دلیل اینکه اوصاف مخلوق را ندارد به هیچ وجه قابل ادراک، تعقل، تصور، توهم، تخیل و ... نیست. آنچه مستقیماً در ذهن و قلب ما پدید آید خود مخلوقی بیش نیست. ذات منزه از مکان و زمان و اجزاء و ابعاد و تغیر و ... قابل ادراک مستقیم به هیچ نحوی از ادراکات نیست. فقط می توان با استدلال به وجود مخلوقات اصل وجود او و این را که بر خلاف همه مخلوقات است اثبات کرد. پس نهی از تفکر در ذات خدا مسأله ای صرفا تعبدی نیست بلکه مبتنی بر برهان عقلیِ عدم سنخیت خدا و خلق است. هر تلاشی برای شناخت ذات خدا نامعقول، بیهوده و دور کننده انسان از خدای واقعی است.
روایات:
1. احْتَجَبَ عَنِ الْعُقُولِ کَمَا احْتَجَبَ عَنِ الْأَبْصَار. (تحف العقول ص245)
امام حسین علیه السلام: خداوند از عقل‏ها همان‏ سان پنهان است که از دیدگان در نهان است.
2. فَالْحِجَابُ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ خَلْقِهِ لِامْتِنَاعِهِ مِمَّا یُمْکِنُ فِی ذَوَاتِهِمْ وَ لِإِمْکَانِ ذَوَاتِهِمْ مِمَّا یَمْتَنِعُ مِنْهُ ذَاتُهُ وَ لِافْتِرَاقِ الصَّانِعِو َالْمَصْنُوعِ وَ الرَّبِّ وَ الْمَرْبُوبِ وَ الْحَادِّ وَ الْمَحْدُودِ. (توحید ص56)
امام رضا علیه السلام: پس حجاب بین او و خلقش از این است که هر چه در ذات خلق ممکن باشد، در ذاتِ او ناممکن، و هر چه در ذات او غیر ممکن باشد در ذات خلق ممکن است. و از این جهت است که باید بین صانع و مصنوع، و آفریدگار و آفریده شده، و محدودکننده با محدود فرق باشد.
3. مَنْ شَبَّهَ اللَّهَ بِخَلْقِهِ فَهُوَ مُشْرِک ‏إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَا یُشْبِهُ شَیْئاً وَ لَا یُشْبِهُهُ شَیْ‏ءٌ وَ کُلُّمَا وَقَعَ فِی الْوَهْمِ فَهُوَ بِخِلَافِهِ. (توحید ص80)
امام صادق علیه السلام: هرکس خداوند را شبیه خلقش بداند مشرک است، خداوند به هیچ چیز شبیه نیست، و هیچ چیز همانند او نیست، و هر چه در نظر آید خداوند برخلاف آن است.
4. هُوَ أَجَلُّ مِنْ أَنْ یُدْرِکَهُ بَصَرٌأَ وْ یُحِیطَ بِهِ وَ هْمٌ أَوْ یَضْبِطَهُ عَقْل‏.(توحید صدوق ص252)
امام رضا علیه السلام: او فراتر از این است که به ادراک بصر آید، یا وهم او را در برگیرد، یاعقل او را بشناسد.
5. إِیَّاکُمْ وَ التَّفَکُّرَ فِی اللَّهِ فَإِنَّ التَّفَکُّرَ فِی اللَّهِ لَایَزِیدُ إِلَّا تَیْهاً إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ لَا یُوصَفُ بِمِقْدَارٍ. (امالی صدوق ص417)
امام صادق علیه السلام: از تفکّر در ذات خداوند بپرهیزید که تفکّر در ذات خداوند جز سرگشتگی و فزونی حیرت و گمراهی نتیجه‏ ای ندارد، همانا خداوند قابل ادراک نیست و به داشتن مقدار وصف نمی ‏شود.
6. مَا تُصُوِّرَ فِی الْأَوْهَامِ فَهُوَ خِلَافُهُ لَیْسَ بِرَبٍّ مَنْ طُرِحَ تَحْتَ الْبَلَاغ‏. (تحف العقول ص244)
امام حسین علیه السلام: هر چه در اوهام آید خدا بر خلاف آن است. هرچیز که بدان توان رسید، پروردگار نیست.
7. لَا بُدَّ مِنْ إِثْبَاتِ صَانِعِ الْأَشْیَاءِ خَارِجٍ مِنَ الْجِهَتَیْنِ الْمَذْمُومَتَیْنِ إِحْدَاهُمَا النَّفْیُ إِذْ کَانَ النَّفْیُ هُوَ الْإِبْطَالَ وَ الْعَدَمَ وَ الْجِهَةُ الثَّانِیَةُ التَّشْبِیهُ إِذْ کَانَ التَّشْبِیهُ مِنْ صِفَةِ الْمَخْلُوقِ الظَّاهِرِ التَّرْکِیبِ وَ التَّأْلِیفِ فَلَمْ یَکُنْ بُدٌّ مِنْ إِثْبَاتِ الصَّانِعِ لِوُجُودِ الْمَصْنُوعِینَ وَ الِاضْطِرَارُ مِنْهُمْ إِلَیْهِ أَثْبَتَ أَنَّهُمْ مَصْنُوعُونَ وَ أَنَّ صَانِعَهُمْ غَیْرُهُمْ وَ لَیْسَ مِثْلَهُمْ إِذْ کَانَ مِثْلُهُمْ شَبِیهاً بِهِمْ فِی ظَاهِرِ التَّرْکِیبِ وَ التَّأْلِیفِ وَ فِیمَا یَجْرِی عَلَیْهِمْ مِنْ حُدُوثِهِمْ بَعْدَ أَنْ لَمْ یَکُونُوا وَ تَنَقُّلِهِمْ مِنْ صِغَرٍ إِلَى کِبَرٍ وَ سَوَادٍ إِلَى بَیَاضٍ وَ قُوَّةٍ إِلَى ضَعْفٍ وَ أَحْوَالٍ مَوْجُودَةٍ لَا حَاجَةَ لَنَا إِلَى تَفْسِیرِهَا لِثَبَاتِهَا وَ وُجُودِهَا قَالَ السَّائِلُ فَقَدْ حَدَدْتَهُ إِذْ أَثْبَتَّ وُجُودَهُ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَمْ أَحُدَّهُ وَ لَکِنْ أَثْبَتُّهُ إِذْ لَمْ یَکُنْ بَیْنَ الْإِثْبَاتِ وَ النَّفْیِ مَنْزِلَةٌ قَالَ السَّائِلُ فَلَهُ کَیْفِیَّةٌ قَالَ لَا لِأَنَّ الْکَیْفِیَّةَ جِهَةُ الصِّفَةِ وَ الْإِحَاطَةِ وَ لَکِنْ لَا بُدَّ مِنَ الْخُرُوجِ مِنْ جِهَةِ التَّعْطِیلِ وَ التَّشْبِیهِ لِأَنَّ مَنْ نَفَاهُ أَنْکَرَهُ وَ رَفَعَ رُبُوبِیَّتَهُ وَ أَبْطَلَهُ وَ مَنْ شَبَّهَهُ بِغَیْرِهِ فَقَدْ أَثْبَتَهُ بِصِفَةِ الْمَخْلُوقِینَ الْمَصْنُوعِینَ الَّذِینَ لَا یَسْتَحِقُّونَ الرُّبُوبِیَّةَ (توحید ص246)
امام صادق علیه السلام: گریزی از اثبات صانع اشیا نیست، به گونه‏ ای که نه نفی لازم آید و نه تشبیه، زیرا نفی همان ابطال و عدم است، و تشبیه نیز از آن مخلوقی است که ترکیب و تألیف در وجود آن آشکار است....
چون مخلوقات موجودند پس صانع و خالق اشیا را باید اثبات کرد، چرا که مخلوقات به ناچار باید خالق داشته باشند و آن خالق غیر خود آنهاست و شبیه آنها نیست....
سائل: اگر شما وجود او را اثبات کردید، پس او را تعریف کرده و قابل شناخت نیز دانسته‏ اید.
امام علیه ‏السلام: حقیقت وجود او را تعریف و بیان نکردم بلکه تنها او را اثبات کردم، زیرا بین "بودن و نبودن" چیز سومی وجود ندارد...
سائل: آیا دارای کیفیت نیز هست؟
امام علیه السلام: خیر، زیرا کیفیت چیزی است که شی‏ء به واسطه آن مورد وصف و شناخت و ادراک قرار می‏گیرد. ما ناچاریم از تعطیل و تشبیه خارج شویم، زیرا هر کس او را نفی کرد انکار وجود او نموده، ربوبیت او را ابطال کرده است. و هر کس او را شبیه غیر داند او را دارای اوصاف مخلوقات و مصنوعاتی که لایق ربوبیت نیستند اثبات کرده است.

گزیده ای از مطلبی با عنوان: "خلاصه ای از اصول اعتقادی در باب توحید، خلقت و ..."
پستهای مرتبط:
تباین ذاتی خدا و مخلوق
هرچه به ذهن آید حتی اگر دقیق ترین معانی باشد مخلوق است...
هو الهادی
خدا و مخلوقات هر دو موجود هستند اما دو سنخ موجود مباین با هم. مباین یعنی به لحاظ ذاتی کاملا متفاوت با هم. یعنی بدون هیچ سنخیت و شباهتی با هم. زیرا مخلوقات موجوداتی مقداری و عددی، متجزی، متغیر، دارای مکان و زمان هستند اما خدا هیچ یک از این اوصاف را ندارد. مقدار، تجزی، تغیر، مکان و زمان در خدا راه ندارد خدا منزه از این اوصاف و تمام اوصاف ذاتی مخلوقات است. آنچه در مخلوق رواست در خدا روا نیست. کمالات مخلوق برای خدا نقص است چه رسد به نقائصشان. اگر اینگونه نبود و خدا اوصاف مخلوقات را داشت خود مخلوقی می شد و نیازمند خالق. پس خدا هم سنخ مخلوقات نیست چه رسد به اینکه عینِ مخلوقات باشد.
روایات:
1. قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ:...مَا عَرَفَنِی مَنْ شَبَّهَنِی بِخَلْقِی‏. (توحید صدوق ص68)
رسول خدا صلی الله علیه و آله: خدای والا مرتبه فرمود: نشناخت مرا کسیکه به خلقم تشبیه کرد.
2. التَّوْحِیدُ أَنْ‏ لَا تُجَوِّزَ عَلَى رَبِّکَ مَا جَازَ عَلَیْکَ. (إعلام الوری ص291)

امام صادق علیه السلام: توحید آن است که آنچه بر تو رواست بر پروردگارت روا ندانی.

3. إِنَّ اللَّهَ خِلْوٌ مِن ْخَلْقِهِ وَ خَلْقَهُ خِلْوٌ مِنْه‏. (کافی ج1 ص82)

امام باقر علیه السلام: خداوند جدا از خلقش است، و خلقش جدا از او می ‏باشند.

4. فَکُلُّمَا فِی الْخَلْقِ لَا یُوجَدُ فِی خَالِقِهِ وَ کُلُّمَا یُمْکِنُ فِیهِ یَمْتَنِعُ مِن ْصَانِعِه‏.
(توحید صدوق ص40)
امام رضا علیه السلام: آنچه در خلق است در خالقش یافت نشود و آنچه در خلق ممکن است از صانعش ممتنع است.

5. جَلَّ وَ عَزَّ عَنْ أَدَاةِ خَلْقِهِ وَ سِمَاتِ بَرِیَّتِهِ وَ تَعَالَى عَنْ ذَلِکَ عُلُوّاً کَبِیرا.
(کافی ج1ص117)
امام جواد علیه السلام: خداوند فراتر و والاتر است از داشتن اجزا و نشانه‏ های خلقش.

6. لَایَلِیقُ بِالَّذِی هُوَخَالِقُ کُلِّ شَیْ‏ءٍإِلَّاأَنْ یَکُونَ مُبَایِناًلِکُلِّ شَیْ‏ءٍمُتَعَالِیاًعَنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍسُبْحَانَهُ وَتَعَالَى‏. (بحار الأنوار ج3 ص148)

امام صادق علیه السلام: خالق همه چیز را نمی سزد مگر اینکه مخالف با همه چیز ، و متعالی از وجودِ همه اشیا باشد.

7. مُبَایِنٌ لِجَمِیعِ مَاأَحْدَثَ فِی الصِّفَات‏. (عیون أخبار الرضا ج1 ص121)

امام رضا علیه السلام: با اوصاف تمام چیزهایی که خلق نموده است مخالف و جدا است.

8. أَنَّهُ رَبُّنَاوَأَنَّهُ شَیْ‏ءٌبِخِلَافِ الْأَشْیَاء. (عیون أخبار الرضا ج1 ص132)

امام رضا علیه السلام: او پروردگار ماست و او چیزی است بر خلاف همه چیزها.

9. لَیْسَ هُوَفِی الْخَلْقِ وَلَاالْخَلْقُ فِیه‏ تَعَالَى عَنْ ذَلِک‏. (توحید صدوق ص434)

امام رضا علیه السلام: نه خدا در خلق است و نه خلق در خدا هستند. خدا والاتر از این است.

10. لَوْکَانَ کَمَایَقُولُ الْمُشَبِّهَةُلَمْ یُعْرَفِ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِ وَلَاالْمُنْشِئُ مِنَ الْمُنْشَأ. (توحید صدوق ص61)

امام رضا علیه السلام: اگر چنان بود که مُشبِّهه می گویند خالق و آفریننده با مخلوق و آفریده شده تفاوتی نداشت.


گزیده ای از مطلبی با عنوان: "خلاصه ای از اصول اعتقادی در باب توحید، خلقت و ..."
مطالب مرتبط:

حقیقت ذات خداوند متعال چیست؟

این فعل خداست که متجلی و نمایان است نه ذات خدا
آنچه در ذهن و قلب ما پدید آید خود مخلوقی بیش نیست...
کسی که ادعای دیدن و رؤیت خداوند در دنیا و آخرت را بکند، دین ندارد!
هرچه به ذهن آید حتی اگر دقیق ترین معانی باشد مخلوق است ...

هو الهادی