صُحُفٍ مُطَهَّرَه

احادیث اهل بیت علیهم السلام در موضوعات مختلف
مشخصات بلاگ
صُحُفٍ مُطَهَّرَه

عمده مطالب این سایت که با نام نویسنده "صُحُفٍ مُطَهَّرَه" مشخص شده است برگرفته از کانال تلگرام به نشانی (https://t.me/sohof2) و در جهت نشر احادیث اهل بیت علیهم السلام می باشد.

نویسندگان

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تشبیه» ثبت شده است

... و در این روز به من نصیبی مرحمت فرما که به سبب آن بهره ای از رضای تو یابم، و از آنچه قسمت کوشندگان در عبادتت می شود مرا تهیدست برمگردان، و من گرچه اعمال صالحه ای که آنان پیش فرستاده اند پیش نفرستاده ام ولی توحید تو و نفی هرگونه شبه یا همتا یا همانند را از وجود مبارکت قبول کرده و از همان راه ها که فرمان داده ای تا از آن به سویت آیند آمده ام، و تقرب جستم به تو با آن وسیله ای که کسی جز با تقرب به آن به قرب حضرتت نرسد، و به دنبال آن دل دادن به تو و خواری و زاری در برابر تو و حسن ظن و اطمینان کامل به آنچه را نزد توست بدرقه کرده ام، و امید به تو را که کم تر امیدواری با داشتن آن نومید می شود ضمیمه ی آن نمودم، و همانند درخواست شخص کوچک خوار بینوای تهیدست ترسان پناه خواهنده از تو درخواست کردم، همراه با بیم و زاری و امان طلبی و پناه خواهی، نه از روی گردنکشی ناشی از کبر متکبران و نه از روی بلند پروازی ناشی از خاطر جمعی فرمانبرداران، و نه از روی برتری جویی بر پایه ی شفاعت شفیعان ....

... وَ اجْعَلْ لِی فِی هَذَا الْیَوْمِ نَصِیباً أَنَالُ بِهِ حَظّاً مِنْ رِضْوَانِکَ، وَ لَا تَرُدّنِی صِفْراً مِمّا یَنْقَلِبُ بِهِ الْمُتَعَبّدُونَ لَکَ مِنْ عِبَادِکَ‏ وَ إِنّی وَ إِنْ لَمْ أُقَدّمْ مَا قَدّمُوهُ مِنَ الصّالِحَاتِ فَقَدْ قَدّمْتُ تَوْحِیدَکَ وَ نَفْیَ الْأَضْدَادِ وَ الْأَنْدَادِ وَ الْأَشْبَاهِ عَنْکَ، وَ أَتَیْتُکَ مِنَ الْأَبْوَابِ الّتِی أَمَرْتَ أَنْ تُؤْتَى مِنْهَا، وَ تَقَرّبْتُ إِلَیْکَ بِمَا لَا یَقْرُبُ أَحَدٌ مِنْکَ إِلّا بالتّقَرّبِ بِهِ. ثُمّ أَتْبَعْتُ ذَلِکَ بِالْإِنَابَةِ إِلَیْکَ، وَ التّذَلّلِ وَ الِاسْتِکَانَةِ لَکَ، وَ حُسْنِ الظّنّ بِکَ، وَ الثّقَةِ بِمَا عِنْدَکَ، وَ شَفَعْتُهُ بِرَجَائِکَ الّذِی قَلّ مَا یَخِیبُ عَلَیْهِ رَاجِیکَ. وَ سَأَلْتُکَ مَسْأَلَةَ الْحَقِیرِ الذّلِیلِ الْبَائِسِ الْفَقِیرِ الْخَائِفِ الْمُسْتَجِیرِ، وَ مَعَ ذَلِکَ خِیفَةً وَ تَضَرّعاً وَ تَعَوّذاً وَ تَلَوّذاً، لَا مُسْتَطِیلًا بِتَکَبّرِ الْمُتَکَبّرِینَ، وَ لَا مُتَعَالِیاً بِدَالّةِ الْمُطِیعِینَ، وَ لَا مُسْتَطِیلًا بِشَفَاعَةِ الشّافِعِینَ... (دعای 47 صحیفه سجادیه)

در این فراز شریفه به اهمیت عقیده صحیح خصوصاً در زمینه توحید اشاره شده است. و تأکید شده امید مومن خوش عقیده به خداوند نه از روی گردن کشی متکبران و تجری غالیانه؛ که پناه خواهی از خداوند عالم است.

صُحُفٍ مُطَهَرَه
روایت است شخصی به امام جعفر صادق علیه‌السلام عرض‌ کرد اساس دین ٬ توحید و عدل است و علم آن فراوان است و عاقل چاره ای ندارد (جز آنکه فرا بگیرد) پس مطلبی بفرما که آسان باشد و بشود حفظ کرد.
پس فرمود:

امّا توحید، اینست که مجاز ندانی بر پروردگارت، هر چه را که بر تو مجاز قرار داد.

و امّا عدل٬ اینست که‌ به خالقت نسبت ندهی، چیزی را، که تو را بر آن سرزنش کرده است.

عن الصَّادِقِ علیه السلام:أَنَّهُ سَأَلَهُ رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ إِنَّ أَسَاسَ الدِّینِ التَّوْحِیدُ وَ الْعَدْلُ وَ عِلْمُهُ کَثِیرٌ لَا بُدَّ لِعَاقِلٍ مِنْهُ فَاذْکُرْ مَا یَسْهُلُ الْوُقُوفُ عَلَیْهِ وَ یَتَهَیَّأُ حِفْظُهُ فَقَالَ أَمَّا التَّوْحِیدُ فَأَنْ لَا تُجَوِّزَ عَلَی رَبِّکَ مَا جَازَ عَلَیْکَ وَ أَمَّا الْعَدْلُ فَأَنْ لَا تَنْسُبَ إِلَی خَالِقِکَ مَا لَامَکَ عَلَیْهِ.
التوحید (للصدوق)، ص: 96، معانی الأخبار، ص: 11. بحارالانوار، ج5، ص17

در مورد فراز آخر روایت دو وجه دارد:

1. یعنی خدا از ظلم نهی کرده است، پس خودش ظلم نمی کند.

2. افعال بندگان را نباید به خدا نسبت داد؛ مثلا خدا زنا را ذم کرده است. العیاذ بالله نباید مانند برخی از فلاسفه زنای بندگان را به خدا نسبت داد.

امام صادق علیه السلام: کسی که خدا را به خلقش تشبیه کند٬ به خداوند شرک ورزیده است. وای بر آنان...

مَنْ‏ شَبَّهَهُ‏ بِخَلْقِهِ فَقَدِ اتَّخَذَ مَعَ اللَّهِ شَرِیکا وَیْلَهُم‏...
کفایة الأثر فی النص على الأئمة الإثنی عشر، ص: 260 به سند صحیح

sohof2@
صُحُفٍ مُطَهَرَه

زندیقی از امام صادق علیه ‏السلام پرسید: حقیقت ذات خداوند متعال چیست؟
حضرت فرمودند: او چیزی است بر خلاف همه چیزها، از اینکه می‏ گویم او "شی‏ء" است اثبات معنایی واقعی را بفهم، و نتیجه بگیر که او دارای شیئیت حقیقی است، ولی نه جسم است و نه صورت، نه محسوس می‏ شود و نه با حواس پنجگانه ادراک می‏ گردد، نه اوهام او را درمی‏ یابند و نه زمان‏ها از او می‏ کاهند و دگرگونش می‏ سازند.
سائل پرسید: آیا او را سمیع و بصیر می‏دانید؟
امام علیه ‏السلام فرمودند: او سمیع بصیر است، شنوای بدون جارحه و بصیر بدون آلت است، بلکه او به نفس حقیقت ذات خود شنواست و به نفس وجود متعالی خود بیناست، و اینکه می‏ گویم به نفس خود شنوا و بیناست نه بدین معناست که او چیزی است و نفس چیزی دیگر، لکن تعبیری از خویش آوردم چرا که تو سؤال می‏ کنی و من می‏ خواهم به تو بفهمانم.
باز می‏گویم: به کل خود می‏ شنود البته نه اینکه او کلی داشته باشد که دارای اجزا باشد، لکن خواستم به تو بفهمانم و تعبیر از آن من است. و حاصل کلام من جز این نیست که او سمیع بصیر عالم خبیر است، بدون اینکه ذاتی دارای اجزای متفاوت و مختلف داشته باشد.
زندیق پرسید: پس او چیست؟!
امام صادق علیه ‏السلام فرمودند: او پروردگار است، او معبود است، او الله‏ است، و گفته من "الله‏" تنها اثبات این حروف "الف و لام و ها" نیست، من معنا را در نظر دارم، و آن معنا همان ذاتی است که آفریننده اشیا و صانع آن‎هاست، این حروف آن معنا را می‏رساند، و او همان واقعیتی است که به نام الله‏ و رحمان و رحیم و عزیز و مانند آن خوانده می‏ شود، و او همان معبود جل و عز است.
زندیق گفت: ما هیچ چیز در نظر نمی ‏آوریم مگر اینکه مخلوق می ‏باشد.
امام صادق علیه ‏السلام فرمودند: اگر چنان باشد که تو می‏ گویی، پس تکلیف به توحید از گردن ما برداشته است، زیرا ما مکلف نیستیم به چیزی اعتقاد داشته باشیم که اصلا توجهی به آن نیست.
ولکن می‏ گوییم: هر چیزی که با حواس یافته شود ادراک می‏ گردد، پس هر چه که حواس آن را بیابد و بشناسد مخلوق است.
و ما ناچاریم که وجود صانع اشیا را نیز اثبات کنیم، به گونه‏ ای که نه نفی لازم آید و نه تشبیه، زیرا نفی همان ابطال و عدم است، و تشبیه نیز از آن مخلوقی است که ترکیب و تألیف در وجود آن آشکار است.
چون مخلوقات موجودند پس صانع و خالق اشیا را باید اثبات کرد، چرا که مخلوقات به ناچار باید خالق داشته باشند و آن خالق غیر خود آنهاست و شبیه آنها نیست.
سائل گفت: اگر شما وجود او را اثبات کردید، پس او را تعریف کرده و قابل شناخت نیز دانسته ‏اید.
امام علیه ‏السلام فرمودند: حقیقت وجود او را تعریف و بیان نکردم بلکه تنها او را اثبات کردم، زیرا بین "بودن و نبودن" چیز سومی وجود ندارد.
سائل گفت: آیا او دارای انیت و ماهیت نیز هست؟
امام علیه ‏السلام فرمودند: آری، هیچ چیز وجود ندارد مگر با انیت و ماهیت.
سائل پرسید: آیا دارای کیفیت نیز هست؟
حضرت فرمودند: خیر، زیرا کیفیت چیزی است که شی‏ء به واسطه آن مورد وصف و شناخت و ادراک قرار می‏ گیرد. ما ناچاریم از تعطیل و تشبیه خارج شویم، زیرا هر کس او را نفی کرد انکار وجود او نموده، ربوبیت او را ابطال کرده است. و هر کس او را شبیه غیر داند او را دارای اوصاف مخلوقات و مصنوعاتی که لایق ربوبیت نیستند اثبات کرده است.
باید ذاتی را اثبات کرد بدون کیفیت، به گونه‏ ای که غیر او سزاوار آن نباشد، و در آن حقیقت شریک و همانند نپذیرد، و مورد احاطه و ادراک و شناخت قرار نگیرد، و جز خود او آن را نشناسد.

التوحید ،باب الرد علی الثنویه و الزنادقه،ح1

پستهای مرتبط:
تباین ذاتی خدا و مخلوق
هرچه به ذهن آید حتی اگر دقیق ترین معانی باشد مخلوق است...
آنچه در ذهن و قلب ما پدید آید خود مخلوقی بیش نیست...
کسی که ادعای دیدن و رؤیت خداوند در دنیا و آخرت را بکند، دین ندارد!
این فعل خداست که متجلی و نمایان است نه ذات خدا

هو الهادی
ذات خداوند به دلیل اینکه اوصاف مخلوق را ندارد به هیچ وجه قابل ادراک، تعقل، تصور، توهم، تخیل و ... نیست. آنچه مستقیماً در ذهن و قلب ما پدید آید خود مخلوقی بیش نیست. ذات منزه از مکان و زمان و اجزاء و ابعاد و تغیر و ... قابل ادراک مستقیم به هیچ نحوی از ادراکات نیست. فقط می توان با استدلال به وجود مخلوقات اصل وجود او و این را که بر خلاف همه مخلوقات است اثبات کرد. پس نهی از تفکر در ذات خدا مسأله ای صرفا تعبدی نیست بلکه مبتنی بر برهان عقلیِ عدم سنخیت خدا و خلق است. هر تلاشی برای شناخت ذات خدا نامعقول، بیهوده و دور کننده انسان از خدای واقعی است.
روایات:
1. احْتَجَبَ عَنِ الْعُقُولِ کَمَا احْتَجَبَ عَنِ الْأَبْصَار. (تحف العقول ص245)
امام حسین علیه السلام: خداوند از عقل‏ها همان‏ سان پنهان است که از دیدگان در نهان است.
2. فَالْحِجَابُ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ خَلْقِهِ لِامْتِنَاعِهِ مِمَّا یُمْکِنُ فِی ذَوَاتِهِمْ وَ لِإِمْکَانِ ذَوَاتِهِمْ مِمَّا یَمْتَنِعُ مِنْهُ ذَاتُهُ وَ لِافْتِرَاقِ الصَّانِعِو َالْمَصْنُوعِ وَ الرَّبِّ وَ الْمَرْبُوبِ وَ الْحَادِّ وَ الْمَحْدُودِ. (توحید ص56)
امام رضا علیه السلام: پس حجاب بین او و خلقش از این است که هر چه در ذات خلق ممکن باشد، در ذاتِ او ناممکن، و هر چه در ذات او غیر ممکن باشد در ذات خلق ممکن است. و از این جهت است که باید بین صانع و مصنوع، و آفریدگار و آفریده شده، و محدودکننده با محدود فرق باشد.
3. مَنْ شَبَّهَ اللَّهَ بِخَلْقِهِ فَهُوَ مُشْرِک ‏إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَا یُشْبِهُ شَیْئاً وَ لَا یُشْبِهُهُ شَیْ‏ءٌ وَ کُلُّمَا وَقَعَ فِی الْوَهْمِ فَهُوَ بِخِلَافِهِ. (توحید ص80)
امام صادق علیه السلام: هرکس خداوند را شبیه خلقش بداند مشرک است، خداوند به هیچ چیز شبیه نیست، و هیچ چیز همانند او نیست، و هر چه در نظر آید خداوند برخلاف آن است.
4. هُوَ أَجَلُّ مِنْ أَنْ یُدْرِکَهُ بَصَرٌأَ وْ یُحِیطَ بِهِ وَ هْمٌ أَوْ یَضْبِطَهُ عَقْل‏.(توحید صدوق ص252)
امام رضا علیه السلام: او فراتر از این است که به ادراک بصر آید، یا وهم او را در برگیرد، یاعقل او را بشناسد.
5. إِیَّاکُمْ وَ التَّفَکُّرَ فِی اللَّهِ فَإِنَّ التَّفَکُّرَ فِی اللَّهِ لَایَزِیدُ إِلَّا تَیْهاً إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ لَا یُوصَفُ بِمِقْدَارٍ. (امالی صدوق ص417)
امام صادق علیه السلام: از تفکّر در ذات خداوند بپرهیزید که تفکّر در ذات خداوند جز سرگشتگی و فزونی حیرت و گمراهی نتیجه‏ ای ندارد، همانا خداوند قابل ادراک نیست و به داشتن مقدار وصف نمی ‏شود.
6. مَا تُصُوِّرَ فِی الْأَوْهَامِ فَهُوَ خِلَافُهُ لَیْسَ بِرَبٍّ مَنْ طُرِحَ تَحْتَ الْبَلَاغ‏. (تحف العقول ص244)
امام حسین علیه السلام: هر چه در اوهام آید خدا بر خلاف آن است. هرچیز که بدان توان رسید، پروردگار نیست.
7. لَا بُدَّ مِنْ إِثْبَاتِ صَانِعِ الْأَشْیَاءِ خَارِجٍ مِنَ الْجِهَتَیْنِ الْمَذْمُومَتَیْنِ إِحْدَاهُمَا النَّفْیُ إِذْ کَانَ النَّفْیُ هُوَ الْإِبْطَالَ وَ الْعَدَمَ وَ الْجِهَةُ الثَّانِیَةُ التَّشْبِیهُ إِذْ کَانَ التَّشْبِیهُ مِنْ صِفَةِ الْمَخْلُوقِ الظَّاهِرِ التَّرْکِیبِ وَ التَّأْلِیفِ فَلَمْ یَکُنْ بُدٌّ مِنْ إِثْبَاتِ الصَّانِعِ لِوُجُودِ الْمَصْنُوعِینَ وَ الِاضْطِرَارُ مِنْهُمْ إِلَیْهِ أَثْبَتَ أَنَّهُمْ مَصْنُوعُونَ وَ أَنَّ صَانِعَهُمْ غَیْرُهُمْ وَ لَیْسَ مِثْلَهُمْ إِذْ کَانَ مِثْلُهُمْ شَبِیهاً بِهِمْ فِی ظَاهِرِ التَّرْکِیبِ وَ التَّأْلِیفِ وَ فِیمَا یَجْرِی عَلَیْهِمْ مِنْ حُدُوثِهِمْ بَعْدَ أَنْ لَمْ یَکُونُوا وَ تَنَقُّلِهِمْ مِنْ صِغَرٍ إِلَى کِبَرٍ وَ سَوَادٍ إِلَى بَیَاضٍ وَ قُوَّةٍ إِلَى ضَعْفٍ وَ أَحْوَالٍ مَوْجُودَةٍ لَا حَاجَةَ لَنَا إِلَى تَفْسِیرِهَا لِثَبَاتِهَا وَ وُجُودِهَا قَالَ السَّائِلُ فَقَدْ حَدَدْتَهُ إِذْ أَثْبَتَّ وُجُودَهُ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَمْ أَحُدَّهُ وَ لَکِنْ أَثْبَتُّهُ إِذْ لَمْ یَکُنْ بَیْنَ الْإِثْبَاتِ وَ النَّفْیِ مَنْزِلَةٌ قَالَ السَّائِلُ فَلَهُ کَیْفِیَّةٌ قَالَ لَا لِأَنَّ الْکَیْفِیَّةَ جِهَةُ الصِّفَةِ وَ الْإِحَاطَةِ وَ لَکِنْ لَا بُدَّ مِنَ الْخُرُوجِ مِنْ جِهَةِ التَّعْطِیلِ وَ التَّشْبِیهِ لِأَنَّ مَنْ نَفَاهُ أَنْکَرَهُ وَ رَفَعَ رُبُوبِیَّتَهُ وَ أَبْطَلَهُ وَ مَنْ شَبَّهَهُ بِغَیْرِهِ فَقَدْ أَثْبَتَهُ بِصِفَةِ الْمَخْلُوقِینَ الْمَصْنُوعِینَ الَّذِینَ لَا یَسْتَحِقُّونَ الرُّبُوبِیَّةَ (توحید ص246)
امام صادق علیه السلام: گریزی از اثبات صانع اشیا نیست، به گونه‏ ای که نه نفی لازم آید و نه تشبیه، زیرا نفی همان ابطال و عدم است، و تشبیه نیز از آن مخلوقی است که ترکیب و تألیف در وجود آن آشکار است....
چون مخلوقات موجودند پس صانع و خالق اشیا را باید اثبات کرد، چرا که مخلوقات به ناچار باید خالق داشته باشند و آن خالق غیر خود آنهاست و شبیه آنها نیست....
سائل: اگر شما وجود او را اثبات کردید، پس او را تعریف کرده و قابل شناخت نیز دانسته‏ اید.
امام علیه ‏السلام: حقیقت وجود او را تعریف و بیان نکردم بلکه تنها او را اثبات کردم، زیرا بین "بودن و نبودن" چیز سومی وجود ندارد...
سائل: آیا دارای کیفیت نیز هست؟
امام علیه السلام: خیر، زیرا کیفیت چیزی است که شی‏ء به واسطه آن مورد وصف و شناخت و ادراک قرار می‏گیرد. ما ناچاریم از تعطیل و تشبیه خارج شویم، زیرا هر کس او را نفی کرد انکار وجود او نموده، ربوبیت او را ابطال کرده است. و هر کس او را شبیه غیر داند او را دارای اوصاف مخلوقات و مصنوعاتی که لایق ربوبیت نیستند اثبات کرده است.

گزیده ای از مطلبی با عنوان: "خلاصه ای از اصول اعتقادی در باب توحید، خلقت و ..."
پستهای مرتبط:
تباین ذاتی خدا و مخلوق
هرچه به ذهن آید حتی اگر دقیق ترین معانی باشد مخلوق است...
هو الهادی