صُحُفٍ مُطَهَّرَه

احادیث اهل بیت علیهم السلام در موضوعات مختلف
مشخصات بلاگ
صُحُفٍ مُطَهَّرَه

عمده مطالب این سایت که با نام نویسنده "صُحُفٍ مُطَهَّرَه" مشخص شده است برگرفته از کانال تلگرام به نشانی (https://t.me/sohof2) و در جهت نشر احادیث اهل بیت علیهم السلام می باشد.

نویسندگان

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شادی» ثبت شده است

امیرالمومنین علیه السلام در توصیف مومن فرمود : شادی مومن در چهره او، و اندوه وی در دلش پنهان است، سینه اش از هر چیزی فراخ تر، و نفس او از هر چیزی خوارتر است، برتری جویی را زشت، و ریاکاری را دشمن می شمارد، اندوه او طولانی، و همت او بلند است، سکوتش فراوان، و وقت او با کار گرفته است، شکرگزار و شکیبا و ژرف اندیش است، از کسی درخواست ندارد و نرم خو و فروتن است، نفس او از سنگ خارا سخت تر اما در دینداری از بنده خوارتر است. 

عن امیرالمؤمنین علیه السلام: فِی صِفَةِ الْمُؤْمِنِ الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِی قَلْبِهِ أَوْسَعُ شَیْ‏ءٍ صَدْراً وَ أَذَلُّ شَیْ‏ءٍ نَفْساً یَکْرَهُ الرِّفْعَةَ وَ یَشْنَأُ السُّمْعَةَ طَوِیلٌ غَمُّهُ بَعِیدٌ هَمُّهُ کَثِیرٌ صَمْتُهُ مَشْغُولٌ وَقْتُهُ شَکُورٌ صَبُورٌ مَغْمُورٌ بِفِکْرَتِهِ ضَنِینٌ بِخَلَّتِهِ سَهْلُ الْخَلِیقَةِ لَیِّنُ الْعَرِیکَةِ نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ وَ هُوَ أَذَلُّ مِنَ الْعَبْدِ

نهج البلاغه، ح333 و الکافی، ج2 ص226 در حدیث همام

صُحُفٍ مُطَهَرَه

روایت شده امام صادق علیه السلام در ضمن کلامی از مِسمع پرسیدند:«آیا رفتار نا پسندی را که با سیدالشهداء علیه السلام شد به یاد می آوری؟
مسمع گوید: عرض کردم: آری!
فرمود: بی تابی میکنی؟ عرض کردم: آری، به خدا سوگند اشکم جاری می شود،دگر گونی ام برای خانواده محسوس است، به نحوی بی تاب می شوم که نمی توانم غذا بخورم و آثار آن در چهره ام آشکار است.
حضرت فرمود: رحمت خدا بر اشک دیدگانت!
تو از کسانی محسوب می شوی که در مصائب ما بی تابی می کنند و به شادی ما مسرور و به جهت حزن و اندوه ما اندوهناک، و هنگام خوف ما خائف و هراسناک و هنگام امنیت ما در امن و امانند.
بدان که هنگام جان دادن تو پدران من حاضر شوند،سفارش تو را به ملک الموت نموده و با بشارت به ملاقات تو آیند به نحوی که قبل از مردن چشم تو روشن گردد.
ملک الموت از مادر مهربان به تو مهربان تر و دلسوزتر باشد...  .
هر چشمی که برای ما گریان شود،از نعمت نظر کردن به کوثر بهره مند شده و از آن خواهد نوشید،هر چه محبتش به ما بیشتر لذت او از آب کوثر بیشتر خواهد بود.
کامل الزیارات ١٠٣-١٠١. بحارالانوار ٢٩١/٤٤

صُحُفٍ مُطَهَرَه
صُحُفٍ مُطَهَرَه

در زیارت مخصوصه امیر المومنین علیه السلام می خوانیم:
لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ خَالَفَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنِ افْتَرَى عَلَیْکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَکَ وَ غَصَبَکَ وَ غَصَبَ حَقَّکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ بَلَغَهُ ذَلِکَ فَرَضِیَ بِهِ إِنَّا إِلَى اللَّهِ مِنْهُمْ بُرَآءُ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً خَالَفَتْکَ وَ أُمَّةً جَحَدَتْ وَلَایَتَکَ وَ تَظَاهَرَتْ عَلَیْکَ وَ قَتَلَتْکَ وَ حَادَتْ عَنْکَ وَ خَذَلَتْکَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ النَّارَ مَثْوَاهُمْ وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ.
(خدا لعنت کند آنکه تو را شهید کرد و خدا لعنت کند آنکس که با تو مخالفت نمود و خدا لعنت کند آنکس را که بر تو افترا بست و خدا لعنت کند آنان را که به تو ظلم و ستم کردند و حق تو را غصب کردند و خدا لعنت کند آنکس را این خبر به او رسید راضى و شادمان گردید. ما از آنان به درگاه خدا بیزارى مى ‏جوییم، خدا لعنت کند امتى را که با تو مخالفت کرد و مقام ولایتت را انکار نمود و بر علیه تو همدست شدند و به قتل تو برخاستند و راه خلق را بسوى تو بستند و تو را مخذول و خوار داشتند. سپاس خداى را که آتش دوزخ را مأواى آنان کرد که بسیار بد منزلگاهى است براى واردانش)

حال مولوی صوفی در مثنویش در راستای جبراندیشی صوفیانه “ابن ‏ملجم”، شکافنده شریان‏های مقدس امیرالمؤمنین علیه السلام را ، آلت حق مى ‏شمارد، و بزرگ جنایت او را ـ که روی تاریخ بشریت را سیاه کرده است ـ غیر قابل طعن و ملامت مى ‏داند:

من همی گویم بر او جف القلم    
ز این قلم بس سرنگون گردد علم

 لیک بى‏ غم شو شفیع تو منم
خواجه روحم نه مملوک تنم

مثنوی، تصحیح: استعلامی، محمد، دفتر یکم، ۳۸۶۶


وی همچنین از زبان امام علی (علیه السلام) خطاب به ابن ملجم می گوید:

هیچ بغضی نیست در جانم ز تو
زانک این را من نمی دانم زتو

آلت حقی تو فاعل، دست حق
چون زنم بر آلت حق طعن و دق

مثنوی معنوی/ دفتر اول/ص۱۹۰


جای بسی تاسف دارد افرادی که ادعای ولایت مولای متقیان را دارند همین مثنوی را اصول اصول اصول دین می دانند و برای صوفی ملعونی همچون مولوی بزرگداشت می گیرند!

هو الهادی

میلاد ام الأئمه، حضرت زهرا علیها افضل الصلوات و السلام مبارک باد.

از امام رضا ع از رسول خدا صلی الله علیه و آله: خداوند تبارک و تعالی نسبت به زنان مهربان تر از مردان است، و هیچ مردی نیست که زنی را که محرم اوست شاد کند، مگر آنکه خداوند روز قیامت او را شاد کند.
بسنده عَنْ سُلَیْمَانَ بْنِ جَعْفَرٍ الْجَعْفَرِیِّ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَى الْإِنَاثِ أَرْأَفُ‏ مِنْهُ‏ عَلَى‏ الذُّکُورِ وَ مَا مِنْ رَجُلٍ یُدْخِلُ فَرْحَةً عَلَى امْرَأَةٍ بَیْنَهُ وَ بَیْنَهَا حُرْمَةٌ إِلَّا فَرَّحَهُ اللَّهُ تَعَالَى یَوْمَ الْقِیَامَةِ. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏6، ص: 6/ 7

صُحُفٍ مُطَهَرَه

امام رضا علیه السلام فرمود: محرم ماهى بود که اهل جاهلیت نبرد را در آن حرام مى ‏دانستند و [ولی این امت] خون ما را در آن حلال شمردند و حرمت ما را هتک کردند و ذرارى و زنان ما را اسیر کردند و آتش به خیمه‏ هاى ما زدند و آنچه بنه در آن بود چپاول کردند و در امر ما رعایتى از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نکردند روز شهادت حسین علیه السلام چشم ما را ریش کرد و اشک ما را روان ساخت و عزیز ما را در زمین کربلا خوار کرد و گرفتارى و بلا به ما دچار ساخت. تا روز قیامت بر مانند حسین باید گریست. این گریه گناهان بزرگ را بریزد.
سپس فرمود پدرم را شیوه بود که چون محرم می شد خنده نداشت و اندوه بر او غالب بود تا روز دهم، روز دهم روز مصیبت و حزن و گریه ‏اش بود و می فرمود در این روز حسین کشته شد
.

الأمالی (للصدوق)، ص: 129. وسائل الشّیعة: ج 14، باب 66، استحباب البکاء لقتل الحسین سلام الله علیه، ص 504

شما را به خدا بنگرید به این حدیث که اعماق جان را می سوزاند، آنگاه طوائفی جاهل به نام عرفان، عاشورا را روز شادی و سرور خود قرار داده اند!!!

سید محمد حسین حسینی لاله زاری تهرانی که سخت شیفته فلسفه صدرایی و عرفان ابن عربی بوده است در کتاب روح مجرد درباره استاد و معبود خود سید هاشم حداد می نویسد: «در تمام دهه عزاداری، حال حضرت[سیدهاشم]حداد بسیار منقلب بود. چهره سرخ می شد و چشمان درخشان و نورانی؛حال حزن و اندوه در ایشان دیده نمی شد. سراسر ابتهاج و مسرت بود. می فرمود: چقدر مردم غافلند که برای این شهید جانباخته غصه می خورند و ماتم و اندوه بپا می دارند…تحقیقاً روز شادی و مسرّت اهل بیت (علیهم السلام) است.»

کتاب روح مجرد، ص ۷۸ و ۷۹

پیش تر نیز محمد بلخی مشهور به مولوی در مثنویش عزاداران بر حضرت سید الشهداء علیه السلام را به سخره گرفته و ایام عزای حضرت را وقت شادی دانسته!!!
چند بیت از آنچه در دفتر ششم مثنوی سروده:

روح سلطانی، ز زندانی بـجست//جامه چون دَرّیم و، چون خاییم دست
چون که ایشان، خسرو دین بوده‌اند//وقت شادی شد، چو بگسستند بند
سوی شادروان دولت، تاختند//کنده و زنجیر را انداختند
دور مُلک است و، گه شاهنشهی//
گر تو یک ذره، از ایشان آگهی
...

همچنین شمس تبریزی معشوق و معبود مولوی نیز کسانی که بر سیدالشهدا علیه السلام می گریستند را تمسخر کرده و می گفت:
شمس خُجَندی بر خاندان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و آله می‌گریست، ما بر وی گریستیم، یکی به خدا پیوست، بر وی می‌گرید!!
مقالات شمس، ص271.

خداوند بر مصیبت ما در عزای حضرت سید الشهداء علیه السلام بیفزاید.

هو الهادی