صُحُفٍ مُطَهَّرَه

احادیث اهل بیت علیهم السلام در موضوعات مختلف
مشخصات بلاگ
صُحُفٍ مُطَهَّرَه

عمده مطالب این سایت که با نام نویسنده "صُحُفٍ مُطَهَّرَه" مشخص شده است برگرفته از کانال تلگرام به نشانی (https://t.me/sohof2) و در جهت نشر احادیث اهل بیت علیهم السلام می باشد.

نویسندگان

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ستم» ثبت شده است

امیرالمومنین علیه السلام: «فاطمه دختر رسول خدا صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله همواره مورد ستم قرار گرفت و از حقش محروم، و از میراثش جلوگیرى شد. وصیت رسول خدا صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله در حقش پاس داشته نشد، و حق رسول خدا صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله و حق خداى عز و جل درباره وى رعایت نشد. حاکمیت خداوند و انتقام‏گیرى او از ستمگران [ما را] بس است.»
عن امیر المؤمنین السلام: إنَّ فاطِمَةَ بِنتَ رَسولِ اللّهِ صلى‏ الله ‏علیه ‏و‏آله لَم تَزَل مَظلومَة،ً مِن حَقِّها مَمنوعَةً، وعَن میراثِها مَدفوعَةً، لَم تُحفَظ فیها وَصِیَّةُ رَسولِ اللّهِ صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله، ولا رُعِیَ فیها حَقُّهُ ولا حَقُّ اللّهِ عز و جل، وکَفى بِاللّهِ حاکِماً ومِنَ الظّالِمینَ مُنتَقِماً... الأمالی للطوسی، ص 155 ح 258

صُحُفٍ مُطَهَرَه
از ابو العلا خفاف، از ابى سعید عقیصا نقل کرده اند که وى گفت: محضر مبارک حسن بن على بن ابى طالب (علیهم السلام) عرض کردم: اى فرزند رسول خدا براى چه با معاویه مداهنه و صلح نمودید و حال آن که مى‏ دانستید حقّ مال شما است نه مال او و نیز مى‏ دانستید که معاویه گمراه و ستمگر است؟
حضرت فرمودند: آیا بعد از پدرم علیه السلام من حجّت خدا بر مردم و امام ایشان نیستم؟
عرضه داشتم: چرا؟
فرمود: آیا مگر من نه آن کسى هستم که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله درباره من و برادرم فرمودند: حسن و حسین دو امام بوده چه قیام کرده و چه بنشینند؟
عرض کردم: آرى همین طور است.
فرمود: پس من امام بوده چه قیام کنم و چه بنشینم، اى ابا سعید به همان علّتى که پیامبر خدا صلّى اللَّه علیه و آله با بنى ضمره و بنى اشجع و با اهل مکّه هنگام برگشت از حدیبیّه صلح فرمودند من نیز با معاویه صلح نموده ‏ام، آنها که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله با ایشان صلح فرمود بنصّ کتاب کافر بودند و معاویه و اصحابش به مقتضاى تأویل قرآن کافر مى ‏باشند، اى ابا سعید وقتى من امام از جانب خدا بودم نباید رأى مرا تخطئه کنى و عملى را که انجام داده ‏ام چه مداهنه و صلح بوده و چه محاربه و جنگ باشد مى‏ باید بپذیرى اگر چه حکمت کردار من بر تو مخفى و مشتبه باشد، مگر نمى ‏بینى جناب خضر علیه السلام وقتى کشتى را شکافت و جوان را کشت و دیوار را تعمیر کرد و بپا داشت موسى به غضب آمد و از کردارش سخت برآشفت، جهت غضبناک شدن موسى این بود که حکمت عمل خضر بر او مخفى بود تا آن که خضر علیه السلام آن را بازگو کرد و موسى راضى گشت، عمل و کردار من نیز همین طور مى‏ باشد یعنى از عمل و فعل من خرسند نبوده بلکه غضبناک هستند زیرا حکمت آن بر شما پنهان مى ‏باشد و آن این است که اگر من غیر از این مى ‏نمودم یک نفر از شیعیان ما روى زمین باقى نمى‏ ماند مگر آن که او را مى‏ کشتند.
عَنْ أَبِی سَعِیدٍ عَقِیصَا قَالَ: قُلْتُ لِلْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ (علیهم السلام) یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ دَاهَنْتَ مُعَاوِیَةَ وَ صَالَحْتَهُ وَ قَدْ عَلِمْتَ أَنَّ الْحَقَّ لَکَ دُونَهُ وَ أَنَّ مُعَاوِیَةَ ضَالٌّ بَاغٍ فَقَالَ یَا أَبَا سَعِیدٍ أَ لَسْتُ حُجَّةَ اللَّهِ تَعَالَى ذِکْرُهُ عَلَى خَلْقِهِ وَ إِمَاماً عَلَیْهِمْ بَعْدَ أَبِی ع قُلْتُ بَلَى قَالَ أَ لَسْتُ الَّذِی قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِی وَ لِأَخِی الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ إِمَامَانِ قَامَا أَوْ قَعَدَا قُلْتُ بَلَى- قَالَ فَأَنَا إِذَنْ إِمَامٌ لَوْ قُمْتُ وَ أَنَا إِمَامٌ إِذْ لَوْ قَعَدْتُ یَا أَبَا سَعِیدٍ عِلَّةُ مُصَالَحَتِی لِمُعَاوِیَةَ عِلَّةُ مُصَالَحَةِ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) لِبَنِی ضَمْرَةَ وَ بَنِی أَشْجَعَ وَ لِأَهْلِ مَکَّةَ حِینَ انْصَرَفَ مِنَ الْحُدَیْبِیَةِ أُولَئِکَ کُفَّارٌ بِالتَّنْزِیلِ وَ مُعَاوِیَةُ وَ أَصْحَابُهُ کُفَّارٌ بِالتَّأْوِیلِ یَا أَبَا سَعِیدٍ إِذَا کُنْتُ إِمَاماً مِنْ قِبَلِ اللَّهِ تَعَالَى ذِکْرُهُ لَمْ یَجِبْ أَنْ یُسَفَّهَ رَأْیِی فِیمَا أَتَیْتُهُ مِنْ مُهَادَنَةٍ أَوْ مُحَارَبَةٍ وَ إِنْ کَانَ وَجْهُ الْحِکْمَةِ فِیمَا أَتَیْتُهُ مُلْتَبِساً أَ لَا تَرَى الْخَضِرَ ع لَمَّا خَرَقَ السَّفِینَةَ وَ قَتَلَ الْغُلَامَ وَ أَقَامَ الْجِدَارَ سَخِطَ مُوسَى ع فِعْلَهُ لِاشْتِبَاهِ وَجْهِ الْحِکْمَةِ عَلَیْهِ حَتَّى أَخْبَرَهُ فَرَضِیَ هَکَذَا أَنَا سَخِطْتُمْ عَلَیَّ بِجَهْلِکُمْ بِوَجْهِ الْحِکْمَةِ فِیهِ وَ لَوْ لَا مَا أَتَیْتُ لَمَا تُرِکَ مِنْ شِیعَتِنَا عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ أَحَدٌ إِلَّا قُتِلَ.
علل الشرائع، شیخ صدوق ره؛ ط- داوری؛ جلد1؛ صفحه211، به سند ضعیف. و در همین باب کتاب به سندی قوی تر در تأیید بخش پایانی خبر آمده است.
صُحُفٍ مُطَهَرَه

رسول خدا صلی الله علیه و آله در سخنرانى خود فرمود: آیا به شما خبر ندهم از بهترین شیوه در دنیا و آخرت؟ گذشت از هر کس که به تو ستم کرده، پیوست کنى با هر که از تو بریده و احسان به هر که هم به تو بدى کرده و بخشش به هر که هم تو را دریغ داشته.1

نمونه ای از سیره حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله

امام باقر علیه السّلام فرمود: زنی یهودی را که گوشت گوسفندى را مسموم کرده بود تا پیغمبر صلى اللَّه علیه و آله بخورد، خدمت آن حضرت آوردند. فرمود: چه چیز ترا بر آن کار واداشت؟ گفت با خود گفتم اگر او پیغمبر باشد زیانش نرساند و اگر پادشاه باشد، مردم را از او آسوده خواهم کرد. پس رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله از او درگذشت.2

در روایاتی در همین باب عفو موجب عزت و نصرت داده شدن شمرده است.

1.الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 107 بَابُ الْعَفْوِ/ 1- عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص فِی خُطْبَتِهِ‏ أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِخَیْرِ خَلَائِقِ‏ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَکَ وَ تَصِلُ‏ مَنْ‏ قَطَعَکَ وَ الْإِحْسَانُ إِلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَیْکَ وَ إِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَکَ.

2. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 108/ 9- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ ابْنِ بُکَیْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص أُتِیَ بِالْیَهُودِیَّةِ الَّتِی سَمَّتِ الشَّاةَ لِلنَّبِیِّ ص فَقَالَ لَهَا مَا حَمَلَکِ عَلَى مَا صَنَعْتِ فَقَالَتْ قُلْتُ إِنْ کَانَ نَبِیّاً لَمْ یَضُرَّهُ وَ إِنْ کَانَ مَلِکاً أَرَحْتُ النَّاسَ مِنْهُ قَالَ فَعَفَا رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْهَا.
صُحُفٍ مُطَهَرَه