صُحُفٍ مُطَهَّرَه

احادیث اهل بیت علیهم السلام در موضوعات مختلف
مشخصات بلاگ
صُحُفٍ مُطَهَّرَه

عمده مطالب این سایت که با نام نویسنده "صُحُفٍ مُطَهَّرَه" مشخص شده است برگرفته از کانال تلگرام به نشانی (https://t.me/sohof2) و در جهت نشر احادیث اهل بیت علیهم السلام می باشد.

نویسندگان

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خالق» ثبت شده است

به امام صادق علیه السلام عرض کردم: ابوهارون مکفوف میگوید: تو به او گفته ای که اگر مرادت «قدیم» است که او را کسی درک نمی کند و اگر مرادت کسی است که آفریده و روزی داده است؛ او «محمد بن علی» (امام باقر علیه السلام) است. امام فرمود: بر من دروغ بسته؛ لعنت خدا بر او باد. به خدا سوگند جز الله خالقی نیست. یگانه است و شریکی ندارد. حقّ است بر خدا که مرگ را به ما بچشاند و کسی که نابود نمی شود تنها الله است که خالق خلق و آفریننده آفریدگان است.

بیان: شیخیه مانند ابن عربی ذات خدا را تعطیل نموده و خلق را به اسماء او نسبت می دهند. این اسماء در نظر شیخیه همان اهل بیت علیهم السلام هستند. سخن ابوهارون مکفوف دقیقاً مطابق بر نظر ابن عربی و شیخیه است.

حَدَّثَنِی الْحُسَیْنُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ بُنْدَارَ الْقُمِّیُّ، قَالَ حَدَّثَنِی سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِی خَلَفٍ، قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى، عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عِیسَى بْنِ عُبَیْدٍ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ، قَالَ حَدَّثَنَا بَعْضُ أَصْحَابِنَا، قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) زَعَمَ أَبُو هَارُونَ الْمَکْفُوفُ‏ أَنَّکَ قُلْتَ لَهُ إِنْ کُنْتَ تُرِیدُ الْقَدِیمَ فَذَاکَ لَا یُدْرِکُهُ أَحَدٌ وَ إِنْ کُنْتَ تُرِیدُ الَّذِی خَلَقَ وَ رَزَقَ فَذَاکَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ! فَقَالَ کَذَبَ عَلَیَّ عَلَیْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ اللَّهِ مَا مِنْ خَالِقٍ‏ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ، حَقٌّ عَلَى اللَّهِ أَنْ یُذِیقَنَا الْمَوْتَ وَ الَّذِی لَا یَهْلِکُ هُوَ اللَّهُ خَالِقُ‏ الْخَلْقِ بَارِئُ الْبَرِیَّةِ.

رجال الکشی؛ انتشارات دانشگاه مشهد ؛ صص222 و 223
صُحُفٍ مُطَهَرَه
امیرالمؤمنین علیه السلام: دو نفر در رابطه با من هلاک شدند: دوست دار غلوّ کننده، و دشمن متجاوز از حد.
هَلَکَ فِیَّ رَجُلَانِ مُحِبٌ‏ غَالٍ‏ وَ مُبْغِضٌ قَال‏. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 489/  [113] 117
امام صادق علیه السلام فرمود: ای علقمة چقدر سخنان مردم درباره علی علیه السلام عجیب است. چه قدر فرق است بین کسی که می گوید: علی علیه السلام ربّ معبود است و بین کسی که می گوید: او بنده گنهکار خدا است!! و به راستی که سخن آنان که عصیان را به علی علیه السلام نسبت می دهند؛ نزد او آسانتر [و زشتی و دل آزار بودنش کمتر] است از سخن کسی که ربوبیت را به او نسبت می دهد.
قَالَ الصَّادِقُ ع : یَا عَلْقَمَةُ مَا أَعْجَبَ أَقَاوِیلَ النَّاسِ فِی عَلِیٍّ ع کَمْ بَیْنَ مَنْ یَقُولُ إِنَّهُ رَبٌّ مَعْبُودٌ وَ بَیْنَ مَنْ یَقُولُ إِنَّهُ عَبْدٌ عَاصٍ لِلْمَعْبُودِ وَ لَقَدْ کَانَ قَوْلُ مَنْ یَنْسُبُهُ إِلَى الْعِصْیَانِ أَهْوَنَ عَلَیْهِ مِنْ قَوْلِ مَنْ یَنْسُبُهُ إِلَى الرُّبُوبِیَّةِ.
امالی الصدوق، مجلس22، ح3 (نشر کتابچی: صص 104 و 105)
صُحُفٍ مُطَهَرَه

امام صادق (علیه السلام) فرمود: همانا خداوند تبارک و تعالی جدا از خلقش و خلقش جدا از او می ‏باشند، (نه جدایی مکانی) و هر چیزی که نام شی‏ء بر آن توان نهاد مخلوق است مگر خداوند عز و جل. و خداوند آفریننده همه چیز است، والاست آنکه هیچ چیز مانند او نیست و او شنوا و بیناست.

عَنْ زُرَارَةَ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ‏ علیه السلام یَقُولُ إِنَّ اللَّهَ خِلْوٌ مِنْ خَلْقِهِ وَ خَلْقَهُ خِلْوٌ مِنْهُ وَ کُلُّ مَا وَقَعَ عَلَیْهِ اسْمُ شَیْ‏ءٍ مَا خَلَا اللَّهَ فَهُوَ مَخْلُوقٌ وَ اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ تَبَارَکَ الَّذِی لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ.
الکافی (ط - الإسلامیة) ج‏1 ص 83

در معارف اهل بیت علیهم السلام در برابر این سوال که خداوند کجاست و از کی بوده، بر این حکمت متین تاکید شده است، که خداوند خود خالق زمان و مکان است و بر آن ها مقدم. و این معنا ندارد که بگوییم خداوند کجاست و از کی! در حالی که در مکاتب سطحی نگر عرفانی در پاسخ می گویند خداوند همه جا و در همه زمان هاست! و ناگزیر به هزار سخن انحرافی بعد از این تن می دهند! و سر از وحدت وجود و جزء داشتن خداوند و انکار خلق و قدم خلق و صدها تناقض دیگر در می آورند!


پستهای مرتبط:
تباین ذاتی خدا و مخلوق
هرچه به ذهن آید حتی اگر دقیق ترین معانی باشد مخلوق است...
آنچه در ذهن و قلب ما پدید آید خود مخلوقی بیش نیست...
کسی که ادعای دیدن و رؤیت خداوند در دنیا و آخرت را بکند، دین ندارد!

صُحُفٍ مُطَهَرَه
گروهی از شیعه در این که خداوند خلق و رزق را به ائمه ع تفویض کرده؛ اختلاف کردند. گروهی گفتند: این محال است و از خداوند ممکن نیست زیرا جز خداوند کسی نمی تواند اجسام را بیافریند. و دیگران گفتند: بلکه خداوند؛ به امامان قدرت آن را داده و خلق و رزق را به آنها سپرده است. در این باره به شدت درگیر شدند. یک نفر گفت: چرا به ابوجعفر محمد بن عثمان (وکیل دوم امام عصر ع) رجوع نمی کنید و از او نمی پرسید تا حق را برایتان روشن کند؟ زیرا او راه رسیدن به صاحب الامر (ع) است. پس همگی به ابوجعفر عمروی راضی شدند و تسلیم قول او شدند. مسأله را نوشتند و برایش فرستادند. پس این توقیع بیرون آمد: «خداوند همان کسی است که اجسام را آفریده و ارزاق را تقسیم کرده زیرا نه جسم است و نه در جسمی حلول کرده و چیزی مانند او نیست و او شنوا و بینا است. ولی امامان از خداوند می خواهند پس خداوند خلق می کند و از خداوند درخواست می کنند پس خداوند روزی می دهد تا درخواست آنان را اجابت کرده باشد و حق آنان را بزرگ شمرده باشد.»
«اخْتَلَفَ جَمَاعَةٌ مِنَ الشِّیعَةِ فِی أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ إِلَى الْأَئِمَّةِ (ص) أَنْ یَخْلُقُوا وَ یَرْزُقُوا. فَقَالَ قَوْمٌ هَذَا مُحَالٌ لَا یَجُوزُ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى لِأَنَّ الْأَجْسَامَ لَا یَقْدِرُ عَلَى خَلْقِهَا غَیْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَالَ آخَرُونَ بَلِ اللَّهُ أَقْدَرَ الْأَئِمَّةَ عَلَى ذَلِکَ وَ فَوَّضَ إِلَیْهِمْ فَخَلَقُوا وَ رَزَقُوا وَ تَنَازَعُوا فِی ذَلِکَ نِزَاعاً شَدِیداً فَقَالَ قَائِلٌ مَا بَالُکُمْ لَا تَرْجِعُونَ إِلَى أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمَانَ فَتَسْأَلُوهُ عَنْ ذَلِکَ لِیُوضِحَ لَکُمُ الْحَقَّ فِیهِ فَإِنَّهُ الطَّرِیقُ إِلَى صَاحِبِ الْأَمْرِ فَرَضِیَتِ الْجَمَاعَةُ بِأَبِی جَعْفَرٍ وَ سَلَّمَتْ وَ أَجَابَتْ إِلَى قَوْلِهِ فَکَتَبُوا الْمَسْأَلَةَ وَ أَنْفَذُوهَا إِلَیْهِ فَخَرَجَ إِلَیْهِمْ مِنْ جِهَتِهِ تَوْقِیعٌ نُسْخَتُهُ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى هُوَ الَّذِی خَلَقَ الْأَجْسَامَ وَ قَسَّمَ الْأَرْزَاقَ لِأَنَّهُ لَیْسَ بِجِسْمٍ وَ لَا حَالٌّ فِی جِسْمٍ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ وَ أَمَّا الْأَئِمَّةُ (ع) فَإِنَّهُمْ یَسْأَلُونَ اللَّهَ تَعَالَى فَیَخْلُقُ وَ یَسْأَلُونَهُ فَیَرْزُقُ إِیجَاباً لِمَسْأَلَتِهِمْ وَ إِعْظَاماً لِحَقِّهِم.» (الاحتجاج، ج2، ص471)

برخی از روایات شریفه به آیات قرآن نیز استناد جسته اند، و البته مفهوم نفی تفویض مورد اتفاق طائفه امامیه است. و حتی یک روایت معتبر نداریم که خلق و رزق را از شؤون ائمه علیهم السلام بداند:

به حضرت رضا علیه السّلام عرض کردم: نظر شما در مورد تفویض چیست؟ امام علیه السّلام فرمودند: خداوند تبارک و تعالی امور دینش را به پیغمبرش واگذار کرده، و فرموده است: (هر چه که پیغمبر آورد بپذیرید و هر چه را نهی کرد از آن بپرهیزید- حشر: 7) امّا خلق و روزی دادن را به او وامگذارد. سپس گفت: خداوند عزّ و جلّ می فرماید: (خداوند خالق هر چیز است- رعد: 16) و باز فرموده: (خداوند است که شما را خلق کرده و روزی داده و سپس می‌میراند و باز زنده می‌کند، (بگو) آیا از آنها که شما خدا پنداشته‌اید کسی این چنین کارهائی را می‌تواند بکند؟ منزّه است آن خداوند و برتر است از آنچه برای او شریک قرار داده‌اند- روم: 40).
عنْ یَاسِرٍ الْخَادِمِ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا (ع) : «مَا تَقُولُ فِی التَّفْوِیضِ؟‏» فَقَالَ «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى فَوَّضَ إِلَى نَبِیِّهِ ص أَمْرَ دِینِهِ فَقَالَ‏ ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا فَأَمَّا الْخَلْقُ وَ الرِّزْقُ فَلَا ثُمَّ قَالَ (ع) إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ‏ اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ هُوَ یَقُولُ‏: «اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکُمْ ثُمَّ رَزَقَکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ هَلْ مِنْ شُرَکائِکُمْ مَنْ یَفْعَلُ مِنْ ذلِکُمْ مِنْ شَیْ‏ءٍ سُبْحانَهُ وَ تَعالى‏ عَمَّا یُشْرِکُونَ» (عیون أخبار الرضا ع، ج‏2، ص: 202)

کسی که گمان کند خداوند مسأله خلق و رزق و روزی دادن به مخلوقات را به ائمّه علیهم السّلام واگذار نموده است، قائل به تفویض شده است، و قائل به جبر کافر است و قائل به تفویض مشرک.
منْ زَعَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَوَّضَ أَمْرَ الْخَلْقِ وَ الرِّزْقِ إِلَى حُجَجِهِ ع فَقَدْ قَالَ بِالتَّفْوِیضِ وَ الْقَائِلُ بِالْجَبْرِ کَافِرٌ وَ الْقَائِلُ بِالتَّفْوِیضِ مُشْرِکٌ. (عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏1، ص: 124)

خدمت حضرت صادق علیه السّلام عرض کردم که مردی از اولاد عبد اللَّه بن سبا قائل به تفویض است، فرمود تفویض چیست؟ عرض نمودم که می گویند که حق تعالی آفرید محمّد و علی علیهما السّلام را بعد از آن امر را به ایشان تفویض کرد، پس آفریدند و روزی دادند و زنده نمودند و میرانیدند، فرمود: دروغ گفته دشمن خدا، و فرمود چون مراجعت بسوی او نمائی بخوان بر او آیه سوره رعد را: (آیا قرار داده‌اند شریکان برای خدا که خلق نموده‌اند آن شریکان مثل خلق خدا، پس مشتبه گردیده خلق بر ایشان، بگو یا محمّد (ص) که خداوند خالق هر چیز است و اوست یکتای شدید القهر)
روِیَ عَنْ زُرَارَةَ أَنَّهُ قَالَ‏ قُلْتُ لِلصَّادِقِ عَلَیْهِ السَّلَامُ: «إِنَّ رَجُلًا مِنْ وُلْدِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سَبَأٍ یَقُولُ بِالتَّفْوِیضِ.» قَالَ عَلَیْهِ السَّلَامُ: «وَ مَا التَّفْوِیضُ»؟ قُلْتُ: یَقُولُ: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ وَ عَلِیّاً- عَلَیْهِ السَّلَامُ- ثُمَّ فَوَّضَ الْأَمْرَ إِلَیْهِمَا فَخَلَقَا وَ رَزَقَا وَ أَحْیَیَا وَ أَمَاتَا». فَقَالَ: «کَذَبَ عَدُوُّ اللَّهِ. إِذَا رَجَعْتَ إِلَیْهِ فَاقْرَأْ عَلَیْهِ الْآیَةَ الَّتِی فِی سُورَةِ الرَّعْدِ أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکاءَ خَلَقُوا کَخَلْقِهِ فَتَشابَهَ الْخَلْقُ عَلَیْهِمْ قُلِ اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ وَ هُوَ الْواحِدُ الْقَهَّارُ» (إعتقادات الإمامیة للصدوق، ص: 100)

امام رضا علیه السلام:خداوندا هر که پنداشت که ما خدایانیم، ما از او بیزاریم، و هر که پنداشت که رجوع آفریدن بسوی ما است و عهده روزی دادن بر ما است ما از او بیزاریم، چون بیزاری عیسی بن مریم علیه السّلام از نصاری.
عن الإمام الرضا ع: اللَّهُمَّ مَنْ زَعَمَ أَنَّنَا أَرْبَابٌ فَنَحْنُ إِلَیْکَ مِنْهُ بِرَاءٌ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ إِلَیْنَا الْخَلْقَ وَ عَلَیْنَا الرِّزْقَ فَنَحْنُ إِلَیْکَ مِنْهُ بِرَاءٌ کَبَرَاءَةِ عِیسَى- عَلَیْهِ السَّلَامُ- مِنَ النَّصَارَى. (إعتقادات الإمامیة للصدوق، ص: 100)

گردآوری روایات : https://telegram.me/gholow2
هو الهادی

مردی از امام صادق علیه السلام درباره اینکه آیا خدای تبارک و تعالی خشنودی و خشم دارد پرسید، حضرت فرمود: آری. ولی آن گونه که در مخلوق ها یافت می شود، نیست. زیرا خشم و خشنودی عارض شونده ای است که بر شخص عارض می شود و او را از حالی به حال دیگر منتقل می سازد. (انسان) اثر پذیر و مرکب است و اشیاء در او اثر می گذارند، در حالیکه در آفریننده ما چیزی تأثیر گذار نیست، (زیرا) او هم در ذات و هم در معنا یگانه است. بنابراین خشنودی او پاداش دهی و خشم او کیفردهی است، بدون آنکه چیزی بر او عارض شده و او را تحریک کند و او را از حالی به حال دیگر منتقل سازد. اینها صفت آفریده های ناتوان و محتاج است و خداوند تبارک و تعالی قدرتمند و بزرگواری است که نیازی به آنچه  که آفریده ندارد و آفریده های او، همه نیازمند به او هستند. اشیاء را بدون نیاز (به آنها) و بدون سبب آفرید و اختراع کرد و به وجود آورد.

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَمْرٍو الْفُقَیْمِیِّ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَکَمِ أَنَّ رَجُلًا سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَهُ رِضًى وَ سَخَطٌ فَقَالَ نَعَمْ وَ لَیْسَ ذَلِکَ عَلَى مَا یُوجَدُ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ وَ ذَلِکَ أَنَّ الرِّضَا وَ الْغَضَبَ دِخَالٌ یَدْخُلُ عَلَیْهِ فَیَنْقُلُهُ مِنْ حَالٍ إِلَى حَالٍ مُعْتَمَلٌ مُرَکَّبٌ لِلْأَشْیَاءِ فِیهِ مَدْخَلٌ وَ خَالِقُنَا لَا مَدْخَلَ لِلْأَشْیَاءِ فِیهِ وَاحِدٌ أَحَدِیُّ الذَّاتِ وَ أَحَدِیُّ الْمَعْنَى فَرِضَاهُ ثَوَابُهُ وَ سَخَطُهُ عِقَابُهُ مِنْ غَیْرِ شَیْ‏ءٍ یَتَدَاخَلُهُ فَیُهَیِّجُهُ وَ یَنْقُلُهُ مِنْ حَالٍ إِلَى حَالٍ فَإِنَّ ذَلِکَ صِفَةُ الْمَخْلُوقِینَ الْعَاجِزِینَ الْمُحْتَاجِینَ وَ هُوَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ الَّذِی لَا حَاجَةَ بِهِ إِلَى شَیْ‏ءٍ مِمَّا خَلَقَ وَ خَلْقُهُ جَمِیعاً مُحْتَاجُونَ إِلَیْهِ إِنَّمَا خَلَقَ الْأَشْیَاءَ مِنْ غَیْرِ حَاجَةٍ وَ لَا سَبَبٍ اخْتِرَاعاً وَ ابْتِدَاعاً.

التوحید، باب معنى رضاه - عزوجل - و سخطه‏،ح3.

هو الهادی
ذات خداوند به دلیل اینکه اوصاف مخلوق را ندارد به هیچ وجه قابل ادراک، تعقل، تصور، توهم، تخیل و ... نیست. آنچه مستقیماً در ذهن و قلب ما پدید آید خود مخلوقی بیش نیست. ذات منزه از مکان و زمان و اجزاء و ابعاد و تغیر و ... قابل ادراک مستقیم به هیچ نحوی از ادراکات نیست. فقط می توان با استدلال به وجود مخلوقات اصل وجود او و این را که بر خلاف همه مخلوقات است اثبات کرد. پس نهی از تفکر در ذات خدا مسأله ای صرفا تعبدی نیست بلکه مبتنی بر برهان عقلیِ عدم سنخیت خدا و خلق است. هر تلاشی برای شناخت ذات خدا نامعقول، بیهوده و دور کننده انسان از خدای واقعی است.
روایات:
1. احْتَجَبَ عَنِ الْعُقُولِ کَمَا احْتَجَبَ عَنِ الْأَبْصَار. (تحف العقول ص245)
امام حسین علیه السلام: خداوند از عقل‏ها همان‏ سان پنهان است که از دیدگان در نهان است.
2. فَالْحِجَابُ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ خَلْقِهِ لِامْتِنَاعِهِ مِمَّا یُمْکِنُ فِی ذَوَاتِهِمْ وَ لِإِمْکَانِ ذَوَاتِهِمْ مِمَّا یَمْتَنِعُ مِنْهُ ذَاتُهُ وَ لِافْتِرَاقِ الصَّانِعِو َالْمَصْنُوعِ وَ الرَّبِّ وَ الْمَرْبُوبِ وَ الْحَادِّ وَ الْمَحْدُودِ. (توحید ص56)
امام رضا علیه السلام: پس حجاب بین او و خلقش از این است که هر چه در ذات خلق ممکن باشد، در ذاتِ او ناممکن، و هر چه در ذات او غیر ممکن باشد در ذات خلق ممکن است. و از این جهت است که باید بین صانع و مصنوع، و آفریدگار و آفریده شده، و محدودکننده با محدود فرق باشد.
3. مَنْ شَبَّهَ اللَّهَ بِخَلْقِهِ فَهُوَ مُشْرِک ‏إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَا یُشْبِهُ شَیْئاً وَ لَا یُشْبِهُهُ شَیْ‏ءٌ وَ کُلُّمَا وَقَعَ فِی الْوَهْمِ فَهُوَ بِخِلَافِهِ. (توحید ص80)
امام صادق علیه السلام: هرکس خداوند را شبیه خلقش بداند مشرک است، خداوند به هیچ چیز شبیه نیست، و هیچ چیز همانند او نیست، و هر چه در نظر آید خداوند برخلاف آن است.
4. هُوَ أَجَلُّ مِنْ أَنْ یُدْرِکَهُ بَصَرٌأَ وْ یُحِیطَ بِهِ وَ هْمٌ أَوْ یَضْبِطَهُ عَقْل‏.(توحید صدوق ص252)
امام رضا علیه السلام: او فراتر از این است که به ادراک بصر آید، یا وهم او را در برگیرد، یاعقل او را بشناسد.
5. إِیَّاکُمْ وَ التَّفَکُّرَ فِی اللَّهِ فَإِنَّ التَّفَکُّرَ فِی اللَّهِ لَایَزِیدُ إِلَّا تَیْهاً إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ لَا یُوصَفُ بِمِقْدَارٍ. (امالی صدوق ص417)
امام صادق علیه السلام: از تفکّر در ذات خداوند بپرهیزید که تفکّر در ذات خداوند جز سرگشتگی و فزونی حیرت و گمراهی نتیجه‏ ای ندارد، همانا خداوند قابل ادراک نیست و به داشتن مقدار وصف نمی ‏شود.
6. مَا تُصُوِّرَ فِی الْأَوْهَامِ فَهُوَ خِلَافُهُ لَیْسَ بِرَبٍّ مَنْ طُرِحَ تَحْتَ الْبَلَاغ‏. (تحف العقول ص244)
امام حسین علیه السلام: هر چه در اوهام آید خدا بر خلاف آن است. هرچیز که بدان توان رسید، پروردگار نیست.
7. لَا بُدَّ مِنْ إِثْبَاتِ صَانِعِ الْأَشْیَاءِ خَارِجٍ مِنَ الْجِهَتَیْنِ الْمَذْمُومَتَیْنِ إِحْدَاهُمَا النَّفْیُ إِذْ کَانَ النَّفْیُ هُوَ الْإِبْطَالَ وَ الْعَدَمَ وَ الْجِهَةُ الثَّانِیَةُ التَّشْبِیهُ إِذْ کَانَ التَّشْبِیهُ مِنْ صِفَةِ الْمَخْلُوقِ الظَّاهِرِ التَّرْکِیبِ وَ التَّأْلِیفِ فَلَمْ یَکُنْ بُدٌّ مِنْ إِثْبَاتِ الصَّانِعِ لِوُجُودِ الْمَصْنُوعِینَ وَ الِاضْطِرَارُ مِنْهُمْ إِلَیْهِ أَثْبَتَ أَنَّهُمْ مَصْنُوعُونَ وَ أَنَّ صَانِعَهُمْ غَیْرُهُمْ وَ لَیْسَ مِثْلَهُمْ إِذْ کَانَ مِثْلُهُمْ شَبِیهاً بِهِمْ فِی ظَاهِرِ التَّرْکِیبِ وَ التَّأْلِیفِ وَ فِیمَا یَجْرِی عَلَیْهِمْ مِنْ حُدُوثِهِمْ بَعْدَ أَنْ لَمْ یَکُونُوا وَ تَنَقُّلِهِمْ مِنْ صِغَرٍ إِلَى کِبَرٍ وَ سَوَادٍ إِلَى بَیَاضٍ وَ قُوَّةٍ إِلَى ضَعْفٍ وَ أَحْوَالٍ مَوْجُودَةٍ لَا حَاجَةَ لَنَا إِلَى تَفْسِیرِهَا لِثَبَاتِهَا وَ وُجُودِهَا قَالَ السَّائِلُ فَقَدْ حَدَدْتَهُ إِذْ أَثْبَتَّ وُجُودَهُ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَمْ أَحُدَّهُ وَ لَکِنْ أَثْبَتُّهُ إِذْ لَمْ یَکُنْ بَیْنَ الْإِثْبَاتِ وَ النَّفْیِ مَنْزِلَةٌ قَالَ السَّائِلُ فَلَهُ کَیْفِیَّةٌ قَالَ لَا لِأَنَّ الْکَیْفِیَّةَ جِهَةُ الصِّفَةِ وَ الْإِحَاطَةِ وَ لَکِنْ لَا بُدَّ مِنَ الْخُرُوجِ مِنْ جِهَةِ التَّعْطِیلِ وَ التَّشْبِیهِ لِأَنَّ مَنْ نَفَاهُ أَنْکَرَهُ وَ رَفَعَ رُبُوبِیَّتَهُ وَ أَبْطَلَهُ وَ مَنْ شَبَّهَهُ بِغَیْرِهِ فَقَدْ أَثْبَتَهُ بِصِفَةِ الْمَخْلُوقِینَ الْمَصْنُوعِینَ الَّذِینَ لَا یَسْتَحِقُّونَ الرُّبُوبِیَّةَ (توحید ص246)
امام صادق علیه السلام: گریزی از اثبات صانع اشیا نیست، به گونه‏ ای که نه نفی لازم آید و نه تشبیه، زیرا نفی همان ابطال و عدم است، و تشبیه نیز از آن مخلوقی است که ترکیب و تألیف در وجود آن آشکار است....
چون مخلوقات موجودند پس صانع و خالق اشیا را باید اثبات کرد، چرا که مخلوقات به ناچار باید خالق داشته باشند و آن خالق غیر خود آنهاست و شبیه آنها نیست....
سائل: اگر شما وجود او را اثبات کردید، پس او را تعریف کرده و قابل شناخت نیز دانسته‏ اید.
امام علیه ‏السلام: حقیقت وجود او را تعریف و بیان نکردم بلکه تنها او را اثبات کردم، زیرا بین "بودن و نبودن" چیز سومی وجود ندارد...
سائل: آیا دارای کیفیت نیز هست؟
امام علیه السلام: خیر، زیرا کیفیت چیزی است که شی‏ء به واسطه آن مورد وصف و شناخت و ادراک قرار می‏گیرد. ما ناچاریم از تعطیل و تشبیه خارج شویم، زیرا هر کس او را نفی کرد انکار وجود او نموده، ربوبیت او را ابطال کرده است. و هر کس او را شبیه غیر داند او را دارای اوصاف مخلوقات و مصنوعاتی که لایق ربوبیت نیستند اثبات کرده است.

گزیده ای از مطلبی با عنوان: "خلاصه ای از اصول اعتقادی در باب توحید، خلقت و ..."
پستهای مرتبط:
تباین ذاتی خدا و مخلوق
هرچه به ذهن آید حتی اگر دقیق ترین معانی باشد مخلوق است...
هو الهادی
خدا و مخلوقات هر دو موجود هستند اما دو سنخ موجود مباین با هم. مباین یعنی به لحاظ ذاتی کاملا متفاوت با هم. یعنی بدون هیچ سنخیت و شباهتی با هم. زیرا مخلوقات موجوداتی مقداری و عددی، متجزی، متغیر، دارای مکان و زمان هستند اما خدا هیچ یک از این اوصاف را ندارد. مقدار، تجزی، تغیر، مکان و زمان در خدا راه ندارد خدا منزه از این اوصاف و تمام اوصاف ذاتی مخلوقات است. آنچه در مخلوق رواست در خدا روا نیست. کمالات مخلوق برای خدا نقص است چه رسد به نقائصشان. اگر اینگونه نبود و خدا اوصاف مخلوقات را داشت خود مخلوقی می شد و نیازمند خالق. پس خدا هم سنخ مخلوقات نیست چه رسد به اینکه عینِ مخلوقات باشد.
روایات:
1. قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ:...مَا عَرَفَنِی مَنْ شَبَّهَنِی بِخَلْقِی‏. (توحید صدوق ص68)
رسول خدا صلی الله علیه و آله: خدای والا مرتبه فرمود: نشناخت مرا کسیکه به خلقم تشبیه کرد.
2. التَّوْحِیدُ أَنْ‏ لَا تُجَوِّزَ عَلَى رَبِّکَ مَا جَازَ عَلَیْکَ. (إعلام الوری ص291)

امام صادق علیه السلام: توحید آن است که آنچه بر تو رواست بر پروردگارت روا ندانی.

3. إِنَّ اللَّهَ خِلْوٌ مِن ْخَلْقِهِ وَ خَلْقَهُ خِلْوٌ مِنْه‏. (کافی ج1 ص82)

امام باقر علیه السلام: خداوند جدا از خلقش است، و خلقش جدا از او می ‏باشند.

4. فَکُلُّمَا فِی الْخَلْقِ لَا یُوجَدُ فِی خَالِقِهِ وَ کُلُّمَا یُمْکِنُ فِیهِ یَمْتَنِعُ مِن ْصَانِعِه‏.
(توحید صدوق ص40)
امام رضا علیه السلام: آنچه در خلق است در خالقش یافت نشود و آنچه در خلق ممکن است از صانعش ممتنع است.

5. جَلَّ وَ عَزَّ عَنْ أَدَاةِ خَلْقِهِ وَ سِمَاتِ بَرِیَّتِهِ وَ تَعَالَى عَنْ ذَلِکَ عُلُوّاً کَبِیرا.
(کافی ج1ص117)
امام جواد علیه السلام: خداوند فراتر و والاتر است از داشتن اجزا و نشانه‏ های خلقش.

6. لَایَلِیقُ بِالَّذِی هُوَخَالِقُ کُلِّ شَیْ‏ءٍإِلَّاأَنْ یَکُونَ مُبَایِناًلِکُلِّ شَیْ‏ءٍمُتَعَالِیاًعَنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍسُبْحَانَهُ وَتَعَالَى‏. (بحار الأنوار ج3 ص148)

امام صادق علیه السلام: خالق همه چیز را نمی سزد مگر اینکه مخالف با همه چیز ، و متعالی از وجودِ همه اشیا باشد.

7. مُبَایِنٌ لِجَمِیعِ مَاأَحْدَثَ فِی الصِّفَات‏. (عیون أخبار الرضا ج1 ص121)

امام رضا علیه السلام: با اوصاف تمام چیزهایی که خلق نموده است مخالف و جدا است.

8. أَنَّهُ رَبُّنَاوَأَنَّهُ شَیْ‏ءٌبِخِلَافِ الْأَشْیَاء. (عیون أخبار الرضا ج1 ص132)

امام رضا علیه السلام: او پروردگار ماست و او چیزی است بر خلاف همه چیزها.

9. لَیْسَ هُوَفِی الْخَلْقِ وَلَاالْخَلْقُ فِیه‏ تَعَالَى عَنْ ذَلِک‏. (توحید صدوق ص434)

امام رضا علیه السلام: نه خدا در خلق است و نه خلق در خدا هستند. خدا والاتر از این است.

10. لَوْکَانَ کَمَایَقُولُ الْمُشَبِّهَةُلَمْ یُعْرَفِ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِ وَلَاالْمُنْشِئُ مِنَ الْمُنْشَأ. (توحید صدوق ص61)

امام رضا علیه السلام: اگر چنان بود که مُشبِّهه می گویند خالق و آفریننده با مخلوق و آفریده شده تفاوتی نداشت.


گزیده ای از مطلبی با عنوان: "خلاصه ای از اصول اعتقادی در باب توحید، خلقت و ..."
مطالب مرتبط:

حقیقت ذات خداوند متعال چیست؟

این فعل خداست که متجلی و نمایان است نه ذات خدا
آنچه در ذهن و قلب ما پدید آید خود مخلوقی بیش نیست...
کسی که ادعای دیدن و رؤیت خداوند در دنیا و آخرت را بکند، دین ندارد!
هرچه به ذهن آید حتی اگر دقیق ترین معانی باشد مخلوق است ...

هو الهادی
امام باقر علیه السلام: هر چه را با خطورات ذهنی خود در دقیقترین معانی آن تشخیص می دهید، مخلوق است، مصنوعی مانند شماست، مردود به سوی خودتان است (یعنی مانند شما مخلوق است و ویژگی های شما را دارد) و شاید مورچه های کوچک تصور کنند که خداوند دو شاخک دارد، چرا که شاخک داشتن کمال آنهاست و می پندارند که نبودن آن (شاخک) نقص کسی است که متصف به آن (شاخک) نباشد، و این حال عاقلان است در مورد آنچه خدای متعال را با آن وصف می کنند.
مطالب مرتبط:
تباین ذاتی خدا و مخلوقات
آنچه در ذهن و قلب ما پدید آید خود مخلوقی بیش نیست...

...أبی جعفر علیه السّلام: کُلُّ ما مَیَّزتُموه بِاوهامِکُم فی اَدَقِّ مَعانیهِ مَخلوقٌ مَصنوعٌ مِثلُکُم مَردودٌ الیکم و لَعَلَّ النَّملَ الصِّغارَ تَتَوَهَّمُ اَنَّ لِلّهِ زبانِیتَینِ فانّ ذلک کَمالُها و یَتَوَهَّمُ اَنّ عَدَمَها نُقصانٌ لِمَن لا یَتَّصِفُ بهما و هذا حالُ العُقَلاءِ یَصِفونَ اللّهَ تعالی بهِ ...
بحار الانوار،محمدباقر مجلسی، ج 69، باب 37، حدیث 22، ص 292
هو الهادی