صُحُفٍ مُطَهَّرَه

احادیث اهل بیت علیهم السلام در موضوعات مختلف
مشخصات بلاگ
صُحُفٍ مُطَهَّرَه

عمده مطالب این سایت که با نام نویسنده "صُحُفٍ مُطَهَّرَه" مشخص شده است برگرفته از کانال تلگرام به نشانی (https://t.me/sohof2) و در جهت نشر احادیث اهل بیت علیهم السلام می باشد.

نویسندگان

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسلام» ثبت شده است

<فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظاً غلیظ القلب لانفضوا من حولک> (آل عمران: 159)

از حضرت صادق علیه السلام از پدرانش علیهم السلام حدیث کنند که أمیر المؤمنین علیه السلام با مردی ذمى (کافر اهل کتاب که در پناه اسلام است) همراه شد، آن مرد ذمى به آن حضرت گفت: اى بنده خدا می خواهى به کجا بروى؟ فرمود: می خواهم به کوفه بروم، (پس سر دو راهى رسیدند و مرد ذمى بجاى دیگرى می رفت) چون راه ذمى عوض شد، امیر المؤمنین علیه السلام نیز همراه او به آن راه رفتند، مرد ذمى گفت: مگر نمی خواستى که به کوفه بروى؟ فرمود: بله، ذمى گفت: راه کوفه را رها کردى! فرمود: می دانم، گفت: پس چرا با اینکه می دانى به همراه من آمدى؟ امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: این از نیکو به پایان رساندن صحبت و همراهى است که مرد رفیق راهش را در هنگام جدائى چند گامى بدرقه کند، و این گونه پیغمبر ما (صلی الله علیه و آله و سلم) به ما دستور داده است، ذمى گفت: پیغمبر این گونه دستور داده؟ فرمود: آرى، ذمى گفت: پس بی شک هر که پیرویش کرده بخاطر همین کردارهاى بزرگوارانه او بوده، و من تو را گواه می گیرم که پیرو دین تو و بر کیش شمایم و مرد ذمى با أمیر المؤمنین علیه السلام برگشت و همین که او را شناخت مسلمان شد.

علی بن إبراهیم، عن هارون بن مسلم، عن مسعدة بن صدقة، عن أبی عبد الله، عن آبائه (علیهم السلام) «أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام صَاحَبَ رَجُلًا ذِمِّیّاً، فَقَالَ لَهُ الذِّمِّیُّ: أَیْنَ تُرِیدُ یَا عَبْدَ اللَّهِ، قَالَ: أُرِیدُ الْکُوفَةَ، فَلَمَّا عَدَلَ الطَّرِیقُ بِالذِّمِّیِّ، عَدَلَ مَعَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام، فَقَالَ لَهُ الذِّمِّیُّ: أَ لَسْتَ زَعَمْتَ أَنَّکَ تُرِیدُ الْکُوفَةَ؟ فَقَالَ لَهُ: بَلى‏، فَقَالَ لَهُ الذِّمِّیُّ: فَقَدْ تَرَکْتَ الطَّرِیقَ؟ فَقَالَ لَهُ: قَدْ عَلِمْتُ، قَالَ: فَلِمَ عَدَلْتَ مَعِی وَ قَدْ عَلِمْتَ ذلِکَ؟  فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام: هذَا مِنْ تَمَامِ حُسْنِ الصُّحْبَةِ أَنْ یُشَیِّعَ الرَّجُلُ صَاحِبَهُ هُنَیْئَةً إِذَا فَارَقَهُ، وَ کَذلِکَ أَمَرَنَا نَبِیُّنَا صلى الله علیه و آله فَقَالَ لَهُ الذِّمِّیُّ: هکَذَا؟ قَالَ: نَعَمْ، قَالَ الذِّمِّیُّ: لَاجَرَمَ أَنَّمَا تَبِعَهُ مَنْ تَبِعَهُ لِأَفْعَالِهِ الْکَرِیمَةِ، فَأَنَا أُشْهِدُکَ أَنِّی عَلى‏ دِینِکَ، وَ رَجَعَ‏ الذِّمِّیُّ مَعَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام، فَلَمَّا عَرَفَهُ أَسْلَمَ». الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 670؛ قرب الإسناد (ط - آل البیت)، ص: 10

صُحُفٍ مُطَهَرَه

امام صادق علیه السلام فرمود: هر چیزی اساسی دارد و اساس اسلام حبّ ما اهل بیت است.

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ أَسَاسٌ وَ أَسَاسُ‏ الْإِسْلَامِ‏ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ‏.المحاسن ؛ احمد بن محمد بن خالد البرقی؛ دار الکتب الاسلامیة؛ ج‏1 ؛ ص150

صُحُفٍ مُطَهَرَه

امام باقر علیه السلام فرموردند: خداوند هیچ چیزی را که امّت تا روز قیامت به آن نیاز دارند؛ فرو گذار نکرده بلکه همه آن را در کتاب خود نازل کرده و برای رسول خود صلّی الله علیه و آله بیان نموده است.

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یَدَعْ شَیْئاً تَحْتَاجُ إِلَیْهِ الْأُمَّةُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِلَّا أَنْزَلَهُ فِی کِتَابِهِ وَ بَیَّنَهُ لِرَسُولِهِ صلی الله علیه و آله. الکافی ؛ دار الکتب الإسلامیة ؛ ج‏7 ؛ ص175

مطالب مرتبط:

دین کامل

صُحُفٍ مُطَهَرَه
امام سجاد علیه السلام: به وسیله عقل ناقص و نظریه هاى باطل، و مقایسات فاسد و بى اساس نمى توان احکام و مسائل دین را به دست آورد، بنابراین تنها وسیله رسیدن به احکام واقعى دین، تسلیم محض مى باشد، پس هرکس در مقابل ما اهل بیت تسلیم باشد از هر انحرافى در امان است و هر که به وسیله ما هدایت یابد خوشبخت خواهد بود، و شخصى که با قیاس و نظریات شخصى خود بخواهد دین اسلام را دریابد، هلاک مى گردد.

إنَّ دینَ اللّهِ لایُصابُ بِالْعُقُولِ النّاقِصَةِ، وَالآراءِ الْباطِلَةِ، وَالْمَقاییسِ الْفاسِدَةِ، وَلایُصابُ إلاّ بالتَّسْلیمِ، فَمَنْ سَلَّمَ لَنا سَلِمَ، ومَنِ اهْتَدى بِنا هُدِىَ، وَمَنْ دانَ بِالْقِیاسِ وَالرَّأْىِ هَلَکَ.

 کمال الدین، ج۱ ص۳۲۴

صُحُفٍ مُطَهَرَه
امیرالمومنین علیه السلام:  ایمان یعنی اقرار با شناخت.
عن امیرالمؤمنین ع قال: أَمَّا الْإِیمَانُ فَالْإِقْرَارُ بِالْمَعْرِفَةِ.
کتاب سلیم بن قیس الهلالی ؛ نشر الهادی؛ ج‏2 ؛ ص610
ملحدان و به اصطلاح روشنفکران دم از تقابل «ایمان» و «معرفت» می زنند؛ در حالی که تعریف «ایمان» در اسلام و مسیحیت کاملاً متفاوت است.
صُحُفٍ مُطَهَرَه
امام صادق علیه السلام: «هنگامى که قائم علیه السلام قیام مى‌کند، مردم را به اسلامى نو فرا مى‌خواند و آنان را به امرى از یاد رفته (پوشیده شده) هدایت مى‌کند، که (همه) مردم از آن گمراه شده‌اند.  قائم را از آن نظر مهدى گفته ‏اند که مردم را به آئینى که از دست داده‏ اند هدایت می کند و او را بدان جهت قائم خوانده‏ اند که براى ابراز حق و ظهور آن قیام می کند.»
رَوَى مُحَمَّدُ بْنُ عَجْلَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
«إذا قامَ القائِمُ علیه السلام، دَعَا النّاسَ إلَى الإِسلامِ جَدیداً ، وهَداهُم إلى أمرٍ قَد دُثِرَ فَضَلَّ عَنهُ الجُمهورُ وَ إِنَّمَا سُمِّیَ الْقَائِمُ مَهْدِیّاً لِأَنَّهُ یَهْدِی إِلَى أَمْرٍ قَدْ ضَلُّوا عَنْهُ وَ سُمِّیَ بِالْقَائِمِ لِقِیَامِهِ بِالْحَق‏»
الإرشاد ج 2 ص 383
این نوع روایات نشان می دهد که در گذر زمان، دین در نگاه مردم جدا تحریف می شود، در روایات مشابهی در مورد قائم عجل الله تعالی فرجه آمده:
«چنان مى‏ کند که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله رفتار مى‏ کرد، آنچه قبل از او بوده همه را ویران مى‏ کند- همان گونه که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله شالوده دوران جاهلیّت را ویران ساخت- و اسلام را از نو آغاز مى‏ کند.» (الغیبة للنعمانی، ص: 231 و 233)
البته این به معنای بسته بودن راه شناخت حقیقت نیست، و چنانکه در اخبار متعددی آمده است، عمل به معارف کتاب و سنت و کسب معرفت و بصیرت از طریق این منابع نورانی وسیله نجات جویندگان حق است.
صُحُفٍ مُطَهَرَه

هشام بن حکم گوید: روزى ابن أبى العوجاء و أبو شاکر دیصانى و عبد الملک بصرى و ابن مقفّع (مترجم کلیله و دمنه) در مسجد الحرام جمع شده و حاجیان را مسخره می کردند و بر قرآن عیب مى‏ گرفتند. ابن أبى العوجاء گفت: دوستان! بیایید هر کدام از ما یک چهارم قرآن را نقض کنیم و  سال دیگر همین جا جمع شویم در حالی که همه قرآن را نقض کرده ایم؛ زیرا نقض قرآن یعنی ابطال نبوّت محمّد (صلی الله علیه و آله)  و ابطال نبوّت او  یعنی ابطال اسلام و اثبات حقّانیّت ما. همگی پذیرفتند و از هم جدا شدند.
سال بعد دوباره در مسجد الحرام جمع شدند. ابن أبى العوجاء گفت: من از آن روز که با شما وداع کردم؛ تا امروز غرق اندیشه در این آیه هستم: «فَلَمَّا اسْتَیْأَسُوا مِنْهُ خَلَصُوا نَجِیًّا»(یوسف/80) و نتوانستم هیچ چیزى با این فصاحت و این همه معانى کنارش قرار دهم، و تفکّر در همین یک آیه مرا از آیات دیگر بازداشت.

عبد الملک گفت: من نیز از هنگامى که از شما جدا شده‏ ام غرق اندیشه در این آیه هستم: «یا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ یَسْلُبْهُمُ الذُّبابُ شَیْئاً لا یَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ‏ وَ الْمَطْلُوبُ‏»(الحج/73) و قادر به آوردن مثل آن نشدم.

أبو شاکر گفت: من نیز غرق این آیه شدم: «لَوْ کانَ فِیهِما آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا»(الانبیاء/22) و نتوانستم آیه‏ اى مانند آن بیاورم.

ابن مقفّع (مترجم کلیله و دمنه) گفت: دوستان، این قرآن از جنس سخن بشر نیست. من نیز از هنگام جدایى تا کنون، حیران این آیه ام: «وَ قِیلَ یا أَرْضُ ابْلَعِی ماءَکِ وَ یا سَماءُ أَقْلِعِی وَ غِیضَ الْماءُ وَ قُضِیَ الْأَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِیِّ وَ قِیلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِینَ‏»(هود/44) و به ژرفای آن دست نیافتم و نتوانستم مانند آن را بیاورم.

هشام بن حکم گوید: این چهار نفر گرم صحبت بودند که ناگاه امام جعفر صادق علیه السّلام از کنارشان عبور کرد و این آیه را تلاوت فرمود: «قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى‏ أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً»!!(الاسراء/88) آنان نگاهى به هم انداخته و گفتند: اگر اسلام را حقیقتى باشد؛ وصیّ محمّد (صلی الله علیه و آله)  کسی جز جعفر بن محمّد نیست! تا کنون هر گاه به او نگریسته ایم؛ هیبتش ما را گرفته و پوستمان به لرزه درآمده! سپس به ناتوانى و عجز خود اقرار کرده و پراکنده شدند.

الاحتجاج، نشر المرتضی ، ج2، ص377

صُحُفٍ مُطَهَرَه

«قُلْ یَوْمَ الْفَتْحِ لا یَنْفَعُ الَّذینَ کَفَرُوا إیمانُهُمْ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ‏. فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ انْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ‏.» (السجدة، 29 و30)
«بگو: روز فتح، ایمان کسانى که کافر شده‌اند سود نمى‌بخشد و آنان مهلت نمى‌یابند.پس، از ایشان روى برتاب و منتظر باش که آنها نیز در انتظارند.»

آیا در فتح مکه یا دیگر فتوحات رسول خدا صلی الله علیه و آله اسلام و ایمان کافران پذیرفته نمی شد؟! پس این کدام روز فتح است که ایمان کافران و معاندان دیگر فایده ای ندارد؟! این کدام روز فتح است که باید منتظر آن بود؟!

از امام صادق علیه السلام روایت است که در تفسیر این آیه فرمود: «یوم الفتح» روزی است که دنیا برای قائم (عج) گشوده می شود ...
عن أَبی عَبْدِ اللَّهِ ع قال:‏ فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‏ قُلْ یَوْمَ الْفَتْحِ لا یَنْفَعُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِیمانُهُمْ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ‏ قَالَ یَوْمُ الْفَتْحِ یَوْمٌ تُفَتَّحُ الدُّنْیَا عَلَى الْقَائِمِ ...
تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة ؛ مؤسسة النشر الاسلامی؛ ص438
مؤیدات:مختصر البصائر ؛ مؤسسة النشر الاسلامی؛ ص474
تفسیر القمی ؛ دار الکتاب؛ ج‏2 ؛ ص171

همچنین آیه زیر و روایات متعدّدی که آن را به «رجعت» تأویل کرده است؛ مؤیّد تفسیر فوق می باشد:
«هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ رَبُّکَ أَوْ یَأْتِیَ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ یَوْمَ یَأْتی‏ بَعْضُ آیاتِ رَبِّکَ لا یَنْفَعُ نَفْساً إیمانُها لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فی‏ إیمانِها خَیْراً قُلِ انْتَظِرُوا إِنَّا مُنْتَظِرُونَ‏ »(الانعام، 158)

صُحُفٍ مُطَهَرَه