صُحُفٍ مُطَهَّرَه

احادیث اهل بیت علیهم السلام در موضوعات مختلف
مشخصات بلاگ
صُحُفٍ مُطَهَّرَه

عمده مطالب این سایت که با نام نویسنده "صُحُفٍ مُطَهَّرَه" مشخص شده است برگرفته از کانال تلگرام به نشانی (https://t.me/sohof2) و در جهت نشر احادیث اهل بیت علیهم السلام می باشد.

نویسندگان

امام رضا (علیه السلام): کسى که حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) را زیارت کند، پاداش او بهشت است.

حَدَّثَنَا أَبِی وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَکِّلِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالا حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ سَعْدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنْ زِیَارَةِ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع فَقَالَ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ.

عیون اخبار الرضا ج 2 ، ص 267

صُحُفٍ مُطَهَرَه

... بزرگترین این حقوق واجب خداوند تبارک و تعالى، حقّ والى و زمامدار است بر رعیت، و حقّ رعیت است بر والى، و این چیزى است که خداى عزّ و جلّ براى نفع دو طرف آن را مقرّر ساخته و آن را مایه نظام الفت آنان، و وسیله عزّت دینشان و پایدارى سنّتهاى حق در میان آنها قرار داده. پس رعیت صلاح نیابد مگر به صلاح یافتن والیان و زمامداران، و والیان نیز صلاح نیابند جز با راستى و درستى رعیت، پس هر گاه رعیت، حقّ والى را به جا آورد و والى حقّ رعیت را پرداخت، حقّ در میان ایشان استوار گردد، و روشهاى دیانت میان آنها برپا شود، و نشانه ‏هاى عدل و داد و سنّتها و روشهاى عدالت جارى شود و در نتیجه، روزگار بهبود یابد و زندگى خوش گردد و امید به بقا و پایندگى آن دولت باشد و آز دشمنان به نومیدى بدل گردد، در حالى که اگر رعیت بر والى و زمامدار خود چیرگى یابد و والى بر رعیت ستم ورزد، در این هنگام اختلاف کلمه پیدا شود و طمع هاى ناحق رخ بنماید و تبهکارى در دین فزونى گیرد و عمل به مقرّرات کنار نهاده شود و احکام دین تعطیل مى‏ شود و امراض روحى رو به فراوانى نهد، و از تعطیل شدن حدود مهمّ، و از باطل بزرگى که در جامعه بنیان گرفته است هراسى به دل راه ندهند. و در این هنگام است که نیکان ذلیل شوند و انسانهاى شرور ارجمندى یابند و شهرها به ویرانى کشیده شود و کیفرهاى خداوند عزّ و جلّ بر بنده‏ ها گران شود.

... فَأَعْظَمُ مِمَّا افْتَرَضَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى مِنْ تِلْکَ الْحُقُوقِ حَقُّ الْوَالِی عَلَى الرَّعِیَّةِ وَ حَقُّ الرَّعِیَّةِ عَلَى الْوَالِی فَرِیضَةٌ فَرَضَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِکُلٍّ عَلَى کُلٍّ فَجَعَلَهَا نِظَامَ أُلْفَتِهِمْ وَ عِزّاً لِدِینِهِمْ وَ قِوَاماً لِسُنَنِ الْحَقِّ فِیهِمْ فَلَیْسَتْ تَصْلُحُ الرَّعِیَّةُ إِلَّا بِصَلَاحِ الْوُلَاةِ وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ إِلَّا بِاسْتِقَامَةِ الرَّعِیَّةِ فَإِذَا أَدَّتِ الرَّعِیَّةُ إِلَى الْوَالِی حَقَّهُ وَ أَدَّى إِلَیْهَا الْوَالِی کَذَلِکَ عَزَّ الْحَقُّ بَیْنَهُمْ فَقَامَتْ مَنَاهِجُ الدِّینِ وَ اعْتَدَلَتْ مَعَالِمُ الْعَدْلِ وَ جَرَتْ عَلَى أَذْلَالِهَا السُّنَنُ فَصَلَحَ بِذَلِکَ الزَّمَانُ وَ طَابَ بِهِ الْعَیْشُ وَ طُمِعَ فِی بَقَاءِ الدَّوْلَةِ وَ یَئِسَتْ مَطَامِعُ الْأَعْدَاءِ وَ إِذَا غَلَبَتِ الرَّعِیَّةُ وَالِیَهُمْ وَ عَلَا الْوَالِی الرَّعِیَّةَ اخْتَلَفَتْ هُنَالِکَ الْکَلِمَةُ وَ ظَهَرَتْ‏ مَطَامِعُ الْجَوْر... الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏8، ص: 354؛ الروضة من الکافی / ترجمه رسولى محلاتى، ج‏2، ص: 198؛ نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص: 332

صُحُفٍ مُطَهَرَه

هنگامی که بیماری حضرت زهرای اطهر سلام الله علیها شدّت یافت و بر ایشان غلبه کرد، زنان مهاجرین و انصار در اطراف او اجتماع نمودند و به حضرتش گفتند: ای دختر رسول خدا، شب را با بیماری چگونه صبح کردی؟ حضرت زهرا سلام الله علیها بدین گونه پاسخ فرمود: به خدا سوگند صبح کردم در حالی که از دنیای شما ناخشنود و از مردان شما خشمگین و ناراحتم. پیش از آنکه سودی از آنان ببرم دست از آنان برداشته و ایشان را به دور انداختم و بعد از آنکه امتحانشان کردم از آنان خوشم نیامد.

اللهم العن ظالمی فاطمة الزهرا سلام الله علیها
چرا شبانه و مخفیانه؟!
خشم صدیقه طاهره سلام الله علیها بر غاصبان خلافت تا آخر عمر، از منابع عامه

حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ الْحَسَنِ الْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُحَمَّدٍ الْحُسَیْنِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الطَّیِّبِ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ حُمَیْدٍ اللَّخْمِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَبْدِ اللَّهِ مُحَمَّدُ بْنُ زَکَرِیَّا قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْمُهَلَّبِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سُلَیْمَانَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أُمِّهِ فَاطِمَةَ بِنْتِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ: لَمَّا اشْتَدَّتْ عِلَّةُ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ ص اجْتَمَعَ عِنْدَهَا نِسَاءُ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ فَقُلْنَ لَهَا یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ کَیْفَ أَصْبَحْتِ مِنْ عِلَّتِکِ فَقَالَتْ أَصْبَحْتُ وَ اللَّهِ عَائِفَةً لِدُنْیَاکُمْ قَالِیَةً لِرِجَالِکُمْ لَفَظْتُهُمْ قَبْلَ أَنْ عَجَمْتُهُمْ وَ شَنَأْتُهُمْ بَعْدَ أَنْ سَبَرْتُهُمْ فَقُبْحاً لِفُلُولِ الْحَدِّ وَ خَوَرِ الْقَنَاةِ وَ خَطَلِ الرَّأْیِ وَ بِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی‏ الْعَذابِ هُمْ خالِدُون‏...
معانی الأخبار، ص: 354 و ص: 355 به سند دیگر. بلاغات النساء، ص: 32، السقیفة و فدک، ص: 117.

صُحُفٍ مُطَهَرَه
امیرالمومنین علیه السلام: «فاطمه دختر رسول خدا صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله همواره مورد ستم قرار گرفت و از حقش محروم، و از میراثش جلوگیرى شد. وصیت رسول خدا صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله در حقش پاس داشته نشد، و حق رسول خدا صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله و حق خداى عز و جل درباره وى رعایت نشد. حاکمیت خداوند و انتقام‏گیرى او از ستمگران [ما را] بس است.»
عن امیر المؤمنین السلام: إنَّ فاطِمَةَ بِنتَ رَسولِ اللّهِ صلى‏ الله ‏علیه ‏و‏آله لَم تَزَل مَظلومَة،ً مِن حَقِّها مَمنوعَةً، وعَن میراثِها مَدفوعَةً، لَم تُحفَظ فیها وَصِیَّةُ رَسولِ اللّهِ صلى ‏الله ‏علیه‏ و‏آله، ولا رُعِیَ فیها حَقُّهُ ولا حَقُّ اللّهِ عز و جل، وکَفى بِاللّهِ حاکِماً ومِنَ الظّالِمینَ مُنتَقِماً... الأمالی للطوسی، ص 155 ح 258

صُحُفٍ مُطَهَرَه

امام جواد علیه السلام : ﮐﺴﻰ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﻯ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﺎﺧﻮﺵ ﺩﺍﺭﺩ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮐﺴﻰ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻏﺎﻳﺐ ﺑﻮﺩﻩ. ﻭ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺩﺭ ﮐﺎﺭﻯ ﺣﺎﺿﺮ ﻧﺒﺎﺷﺪ، ﻭﻟﻰ ﺑﺪﺍﻥ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﺩﻫﺪ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﮐﺴﻰ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.

ﻣَﻦْ ﺷَﻬِﺪَ ﺃَﻣْﺮًﺍ ﻓَﮑَﺮِﻫَﻪُ ﮐﺎﻥَ ﮐَﻤَﻦْ ﻏﺎﺏَ ﻋَﻨْﻪُ، ﻭَ ﻣَﻦْ ﻏﺎﺏَ ﻋَﻦْ ﺃَﻣْﺮ ﻓَﺮَﺿِﻴَﻪُ ﮐﺎﻥَ ﮐَﻤَﻦْ ﺷَﻬِﺪَﻩُ. تحف العقول، ص: 456 و مشابه آن در تهذیب از رسول الله صلی الله علیه و آله.

صُحُفٍ مُطَهَرَه
یکى از وابستگان [دوستان] ابو عبد الله صادق علیه السلام بیمار شد. ما جماعتى بودیم که به عیادت او می ‏رفتیم و با ابو عبد الله صادق علیه السلام مواجه شدیم. ابو عبد الله فرمود: کجا می روید؟ ما گفتیم: به ملاقات فلانى می رویم که او را عیادت کنیم. ایشان فرمود: صبر کنید. بعد گفت: تحفه ‏اى مانند سیب، گلابى، ترنج، عطر، بخور به همراه خود آورده ‏اید؟ ما گفتیم: نه. حضرت ابو عبد الله علیه السلام فرمود: مگر نمى‏ دانید بیمار بسترى از تحفه‏ اى که برایش مى‏ آورند، دلخوش مى‏ شود.

 مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُوسَى بْنِ الْحَسَنِ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ عَامِرٍ أَبِی الْعَبَّاسِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو زَیْدٍ قَالَ أَخْبَرَنِی مَوْلًى لِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ع قَالَ: مَرِضَ بَعْضُ مَوَالِیهِ فَخَرَجْنَا إِلَیْهِ نَعُودُهُ وَ نَحْنُ عِدَّةٌ مِنْ مَوَالِی جَعْفَرٍ فَاسْتَقْبَلَنَا جَعْفَرٌ ع فِی بَعْضِ الطَّرِیقِ فَقَالَ لَنَا أَیْنَ تُرِیدُونَ فَقُلْنَا نُرِیدُ فُلَاناً نَعُودُهُ‏ فَقَالَ لَنَا قِفُوا فَوَقَفْنَا فَقَالَ مَعَ أَحَدِکُمْ تُفَّاحَةٌ أَوْ سَفَرْجَلَةٌ أَوْ أُتْرُجَّةٌ أَوْ لَعْقَةٌ مِنْ طِیبٍ أَوْ قِطْعَةٌ مِنْ عُودِ بَخُورٍ فَقُلْنَا مَا مَعَنَا شَیْ‏ءٌ مِنْ هَذَا فَقَالَ أَ مَا تَعْلَمُونَ أَنَّ الْمَرِیضَ یَسْتَرِیحُ إِلَى کُلِّ مَا أُدْخِلَ بِهِ عَلَیْهِ. الکافی (ط - الإسلامیة) ؛ ج‏3 ؛ ص118 (و ترجمه از گزیده کافى ؛ ج‏2 ؛ ص122)


صُحُفٍ مُطَهَرَه

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: هر کس براى خدا تواضع کند، خدا او را بالا می برد؛ و هر که تکبّر کند خدا او را پایین آورد؛ و هر که در زندگیش صرفه جویى نماید، خدا روزیش را فراهم سازد؛ و هر که تبذیر و اسراف کند محروم گردد؛ و هر کس بیشتر به یاد خدا باشد، (و بنا بر نسخه ای: هر کس بیشتر یاد مرگ کند) خدا او را دوست دارد. 

عن ابن أبی عمیر. عن عبد الرحمان بن الحجاج، عن أبی عبد الله علیه السلام فی (حدیث) أن رسول الله صلى الله علیه وآله قال: مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّهُ، وَ مَنْ تَکَبَّرَ خَفَضَهُ اللَّهُ، وَ مَنِ اقْتَصَدَ فِی مَعِیشَتِهِ رَزَقَهُ اللَّهُ، وَ مَنْ بَذَّرَ حَرَمَهُ اللَّهُ، وَ مَنْ أَکْثَرَ ذِکْرَ اللَّهِ أَحَبَّهُ اللَّه‏. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 122 به سند صحیح. و وسایل الشیعه جلد ۲، صفحه ۴۳۴ از کافی.

صُحُفٍ مُطَهَرَه

امام صادق علیه السّلام نقل مى‏ نماید که امیر المؤمنین علیه السّلام مى ‏فرمود: آشتى دادن بین دو نفر را بیش از صدقه دادن دو دینار دوست دارم. رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند: آشتى دادن برتر از یک سال نماز و روزه است.

 عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع یَقُولُ لَأَنْ أُصْلِحَ بَیْنَ اثْنَیْنِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَتَصَدَّقَ بِدِینَارَیْنِ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِصْلَاحُ ذَاتِ الْبَیْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیَامِ.
ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، النص، ص: 148 و مشابه آن در کتاب سلیم، و امالی شیخ طوسی.

صُحُفٍ مُطَهَرَه

<فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظاً غلیظ القلب لانفضوا من حولک> (آل عمران: 159)

از حضرت صادق علیه السلام از پدرانش علیهم السلام حدیث کنند که أمیر المؤمنین علیه السلام با مردی ذمى (کافر اهل کتاب که در پناه اسلام است) همراه شد، آن مرد ذمى به آن حضرت گفت: اى بنده خدا می خواهى به کجا بروى؟ فرمود: می خواهم به کوفه بروم، (پس سر دو راهى رسیدند و مرد ذمى بجاى دیگرى می رفت) چون راه ذمى عوض شد، امیر المؤمنین علیه السلام نیز همراه او به آن راه رفتند، مرد ذمى گفت: مگر نمی خواستى که به کوفه بروى؟ فرمود: بله، ذمى گفت: راه کوفه را رها کردى! فرمود: می دانم، گفت: پس چرا با اینکه می دانى به همراه من آمدى؟ امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: این از نیکو به پایان رساندن صحبت و همراهى است که مرد رفیق راهش را در هنگام جدائى چند گامى بدرقه کند، و این گونه پیغمبر ما (صلی الله علیه و آله و سلم) به ما دستور داده است، ذمى گفت: پیغمبر این گونه دستور داده؟ فرمود: آرى، ذمى گفت: پس بی شک هر که پیرویش کرده بخاطر همین کردارهاى بزرگوارانه او بوده، و من تو را گواه می گیرم که پیرو دین تو و بر کیش شمایم و مرد ذمى با أمیر المؤمنین علیه السلام برگشت و همین که او را شناخت مسلمان شد.

علی بن إبراهیم، عن هارون بن مسلم، عن مسعدة بن صدقة، عن أبی عبد الله، عن آبائه (علیهم السلام) «أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام صَاحَبَ رَجُلًا ذِمِّیّاً، فَقَالَ لَهُ الذِّمِّیُّ: أَیْنَ تُرِیدُ یَا عَبْدَ اللَّهِ، قَالَ: أُرِیدُ الْکُوفَةَ، فَلَمَّا عَدَلَ الطَّرِیقُ بِالذِّمِّیِّ، عَدَلَ مَعَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام، فَقَالَ لَهُ الذِّمِّیُّ: أَ لَسْتَ زَعَمْتَ أَنَّکَ تُرِیدُ الْکُوفَةَ؟ فَقَالَ لَهُ: بَلى‏، فَقَالَ لَهُ الذِّمِّیُّ: فَقَدْ تَرَکْتَ الطَّرِیقَ؟ فَقَالَ لَهُ: قَدْ عَلِمْتُ، قَالَ: فَلِمَ عَدَلْتَ مَعِی وَ قَدْ عَلِمْتَ ذلِکَ؟  فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام: هذَا مِنْ تَمَامِ حُسْنِ الصُّحْبَةِ أَنْ یُشَیِّعَ الرَّجُلُ صَاحِبَهُ هُنَیْئَةً إِذَا فَارَقَهُ، وَ کَذلِکَ أَمَرَنَا نَبِیُّنَا صلى الله علیه و آله فَقَالَ لَهُ الذِّمِّیُّ: هکَذَا؟ قَالَ: نَعَمْ، قَالَ الذِّمِّیُّ: لَاجَرَمَ أَنَّمَا تَبِعَهُ مَنْ تَبِعَهُ لِأَفْعَالِهِ الْکَرِیمَةِ، فَأَنَا أُشْهِدُکَ أَنِّی عَلى‏ دِینِکَ، وَ رَجَعَ‏ الذِّمِّیُّ مَعَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام، فَلَمَّا عَرَفَهُ أَسْلَمَ». الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 670؛ قرب الإسناد (ط - آل البیت)، ص: 10

صُحُفٍ مُطَهَرَه

قولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً (بقرة: 83)

از امام صادق و امام باقر علیهم السلام روایت کرده اند: با منافق با زبانت مدارا کن، ولی محبت خالصت را برای مومن بگذار. و اگر یک یهودی نیز با تو نشست، با او نیکو هم نشینی کن.

حَدَّثَنَا أَبِی رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ع‏ یَا إِسْحَاقُ صَانِعِ الْمُنَافِقَ بِلِسَانِکَ وَ أَخْلِصْ وُدَّکَ لِلْمُؤْمِنِ وَ إِنْ جَالَسَکَ یَهُودِیٌّ فَأَحْسِنْ مُجَالَسَتَهُ. [و عن علی بن مهزیار، عن الحسن بن محبوب، عن محمد بن سنان، عن الحسین بن مصعب، عن سعد بن طریف، عن أبی جعفر محمد بن علی مثله.] الأمالی للصدوق، ص: 628؛ الزهد، ص22؛ الأمالی للمفید، ص: 185

صُحُفٍ مُطَهَرَه

رسول خدا صلی الله علیه و آله: هر که دوست دارد اجلش به تأخیر بیفتد و روزیش زیاد شود، صله‌ی رحم کند.1

امام صادق علیه السلام فرمود: صله‌ی رحم و خوش‌رفتاری با همسایگان، شهرها [خانه‌ها] را آباد و عُمرها را بلند می‌گرداند.2

1.عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِ‏ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ‏ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‏ مَنْ سَرَّهُ النَّسَاءُ فِی الْأَجَلِ وَ الزِّیَادَةُ فِی الرِّزْقِ فَلْیَصِلْ رَحِمَهُ. (الکافی، ج‏2، ص152)

2.عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِیلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِیعاً عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِیدِ عَنِ الْحَکَمِ الْحَنَّاطِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع‏ صِلَةُ الرَّحِمِ وَ حُسْنُ الْجِوَارِ یَعْمُرَانِ الدِّیَارَ وَ یَزِیدَانِ فِی الْأَعْمَارِ. (الکافی،ج‏2، ص152)

منبع: (t.me/zecra)

هو الهادی

 امیر المؤمنین علیه السّلام: در شگفتم از فرزند آدم که اوّلش نطفه و پایانش مردار و در بین آن دو ظرف براى نجاست بوده و با این حال تکبّر مى ‏نماید.

روى الصدوق رحمه الله تعالى بسنده عن أبی عبد الله عن أبیه عن جده ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ع عَجِبْتُ لِابْنِ آدَمَ أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ وَ آخِرُهُ جِیفَةٌ وَ هُوَ قَائِمٌ بَیْنَهُمَا وِعَاءً لِلْغَائِطِ ثُمَّ یَتَکَبَّرُ. علل الشرایع، ص219؛ و مشابهش: نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص555، ح454؛ النوادر (للراوندی)، ص22.

صُحُفٍ مُطَهَرَه

به سند صحیح از امام رضا علیه السلام: هر کس صله کند با آنکه با ما اهل بیت قطع رابطه کرده است و یا قطع رابطه کند با آنکه با ما صله کرده است، یا آنکه را که از ما عیب می گیرد مدح کند و یا مخالف با ما را اکرام و بزرگداشت کند، پس از ما نیست و ما نیز از او نیستیم.

صفات الشیعة، ص: 7/ 10- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ الْوَلِیدِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى بْنِ عُبَیْدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا ع یَقُولُ‏ مَنْ وَاصَلَ‏ لَنَا قَاطِعاً أَوْ قَطَعَ لَنَا وَاصِلًا أَوْ مَدَحَ لَنَا عَائِباً أَوْ أَکْرَمَ لَنَا مُخَالِفاً فَلَیْسَ مِنَّا وَ لَسْنَا مِنْهُ.


امام رضا علیه السلام: هر که با دشمنان خدا دوستی کند، پس با دوستان خدا دشمنی کرده و هر که با دوستان خدا دشمنی کند، با خداوند دشمنی کرده است. و این حق خداوند است که او را در آتش دوزخ داخل کند.
صفات الشیعة، ص: 7/ 11 حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى الْمُتَوَکِّلُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ السَّعْدَآبَادِیُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَنِ الرِّضَا ع أَنَّهُ قَالَ: مَنْ وَالَى أَعْدَاءَ اللَّهِ فَقَدْ عَادَى أَوْلِیَاءَ اللَّهِ وَ مَنْ عَادَى أَوْلِیَاءَ اللَّهِ فَقَدْ عَادَى اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَ حَقٌّ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یُدْخِلَهُ فِی نَارِ جَهَنَّمَ.

 

امام رضا علیه السلام: کمال دین در ولایت ما و بیزارى جستن از دشمن ماست.
عن الرضا ع: کَمالُ الدّینِ وَلایَتُنا وَ البَراءَةُ مِن عَدُوِّنا؛ (مستطرفات السرائر: ج3، ص149)
صُحُفٍ مُطَهَرَه
... کیست که به معرفت امام برسد؟ یا تواند او را انتخاب کند؟ هیهات هیهات، خردها درباره‏ اش گمراهند... از وصف واصفان فراتر است، انتخاب بشر را چه به امامت؟، عقل کجا و مقام امام کجا؟
فمَنْ ذَا الَّذِی یَبْلُغُ مَعْرِفَةَ الْإِمَامِ أَوْ یُمْکِنُهُ اخْتِیَارُهُ هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ ضَلَّتِ الْعُقُول‏... فَأَیْنَ الِاخْتِیَارُ مِنْ هذَا؟ وَ أَیْنَ الْعُقُولُ عَنْ هذَا؟

امام سجاد علیه أفضل الصّلوة والسّلام: امام از ما جز معصوم نیست.
الإمامُ مِنّا لا یَکونُ إلّا مَعْصُوماً.

و عصمت چیزی نیست که در ظاهر خلق باشد، که با آن (علامت ظاهری) شناخته شود. و لذا معصوم جز با نص الهی (قابل شناخته شدن) نیست.
و لیست العصمة فی ظاهر الخلقة فیعرف بها و لذلک لا یکون الا منصوصا...

معانی الاخبار،ج١،ص١٣٢، حدیث رضوی نیز در مصادر بسیاری از جمله الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص: 201 آمده است.
صُحُفٍ مُطَهَرَه
امیرالمومنین علیه السلام در توصیف مومن فرمود : شادی مومن در چهره او، و اندوه وی در دلش پنهان است، سینه اش از هر چیزی فراخ تر، و نفس او از هر چیزی خوارتر است، برتری جویی را زشت، و ریاکاری را دشمن می شمارد، اندوه او طولانی، و همت او بلند است، سکوتش فراوان، و وقت او با کار گرفته است، شکرگزار و شکیبا و ژرف اندیش است، از کسی درخواست ندارد و نرم خو و فروتن است، نفس او از سنگ خارا سخت تر اما در دینداری از بنده خوارتر است. 

عن امیرالمؤمنین علیه السلام: فِی صِفَةِ الْمُؤْمِنِ الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِی وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِی قَلْبِهِ أَوْسَعُ شَیْ‏ءٍ صَدْراً وَ أَذَلُّ شَیْ‏ءٍ نَفْساً یَکْرَهُ الرِّفْعَةَ وَ یَشْنَأُ السُّمْعَةَ طَوِیلٌ غَمُّهُ بَعِیدٌ هَمُّهُ کَثِیرٌ صَمْتُهُ مَشْغُولٌ وَقْتُهُ شَکُورٌ صَبُورٌ مَغْمُورٌ بِفِکْرَتِهِ ضَنِینٌ بِخَلَّتِهِ سَهْلُ الْخَلِیقَةِ لَیِّنُ الْعَرِیکَةِ نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ وَ هُوَ أَذَلُّ مِنَ الْعَبْدِ

نهج البلاغه، ح333 و الکافی، ج2 ص226 در حدیث همام

صُحُفٍ مُطَهَرَه

حضرت عبدالعظیم با سند خود از امام باقر علیه السلام روایت کرد: هر کس بمیرد در حالی که منتظر امر ما است؛ از این که در وسط خیمه گاه و لشکر مهدی علیه السلام، نمرده است؛ ضرری نکرده است.

«امر» در این جا یعنی برپایی دولت آل محمّد صلی الله علیهم. مقصود این است که منتظر در حکم کسی است که در رکاب امام مهدی علیه السلام جهاد می کند و به شهادت می رسد؛ اگر چه پیش از ظهور، که دوران سکوت و تقیه است؛ از دنیا رود.  

الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ الْعَلَوِیُّ عَنْ سَهْلِ بْنِ جُمْهُورٍ عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ‏ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِیِّ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحُسَیْنِ الْعُرَنِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَا ضَرَّ مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِأَمْرِنَا أَلَّا یَمُوتَ فِی وَسَطِ فُسْطَاطِ الْمَهْدِیِّ وَ عَسْکَرِهِ. الکافی؛ دار الکتب الاسلامیة ؛ ج‏1 ؛ ص372
صُحُفٍ مُطَهَرَه

امام صادق علیه السلام: هرکس خانه ای داشته باشد و مومنی برای سکونت به آن احتیاج داشته باشد اما منعش کند؛ خدای عز و جل فرماید: اى فرشته‏ هاى من! بنده من به بنده من از نشستن در خانه دنیا دریغ ورزید، به عزت و جلال خودم سوگند، او هرگز ساکن بهشت های من نگردد.

قالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَنْ کَانَتْ لَهُ دَارٌ فَاحْتَاجَ مُؤْمِنٌ إِلَى سُکْنَاهَا فَمَنَعَهُ إِیَّاهَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَا مَلَائِکَتِی أَ بَخِلَ عَبْدِی عَلَى عَبْدِی بِسُکْنَى الدَّارِ الدُّنْیَا وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَا یَسْکُنُ جِنَانِی أَبَدا. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 367


صُحُفٍ مُطَهَرَه

امام صادق علیه السلام فرمود: هر چیزی اساسی دارد و اساس اسلام حبّ ما اهل بیت است.

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ أَسَاسٌ وَ أَسَاسُ‏ الْإِسْلَامِ‏ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ‏.المحاسن ؛ احمد بن محمد بن خالد البرقی؛ دار الکتب الاسلامیة؛ ج‏1 ؛ ص150

صُحُفٍ مُطَهَرَه

امیرالمومنین علیه السلام : آنچه نمی دانی مگو، بلکه همه آنچه را که می دانی نیز مگو، زیرا خداوند بزرگ بر اعضاء بدنت چیزهایی را واجب کرده که از آنها در روز قیامت بر تو حجت آورد.

نهج البلاغه/ ح۳۸۲- وَ قَالَ (علیه السلام) : لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ بَلْ لَا تَقُلْ کُلَّ مَا تَعْلَمُ فَإِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَی جَوَارِحِکَ کُلِّهَا فَرَائِضَ یَحْتَجُّ بِهَا عَلَیْکَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ .

صُحُفٍ مُطَهَرَه

امام باقر علیه السلام فرموردند: خداوند هیچ چیزی را که امّت تا روز قیامت به آن نیاز دارند؛ فرو گذار نکرده بلکه همه آن را در کتاب خود نازل کرده و برای رسول خود صلّی الله علیه و آله بیان نموده است.

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یَدَعْ شَیْئاً تَحْتَاجُ إِلَیْهِ الْأُمَّةُ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ إِلَّا أَنْزَلَهُ فِی کِتَابِهِ وَ بَیَّنَهُ لِرَسُولِهِ صلی الله علیه و آله. الکافی ؛ دار الکتب الإسلامیة ؛ ج‏7 ؛ ص175

مطالب مرتبط:

دین کامل

صُحُفٍ مُطَهَرَه
ابواسامه گوید: نزد امام صادق علیه السلام بودم و مردی از مغیریه [= گروهی از غُلات] نزد او بود. از امام درباره یکی از سنن پرسیدند. امام فرمود: هیچ چیزی نیست که آدمی به آن نیاز داشته باشد؛ مگر این که سنّتی از جانب خدا و رسول او صلّی الله علیه و آله درباره اش صادر شده است و اگر چنین نبود؛ خداوند احتجاج نمی کرد. آن مرد مغیری گفت: به چه چیز احتجاج کرده است؟ امام فرمود: آیه « الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ‏ نِعْمَتِی‏ و رضیت لکم الاسلام دیناً». اگر خداوند سنن و فرائض دین و همه آن چه مردم به آن نیاز دارند؛ کامل نکرده بود؛ به آن احتجاج نمی کرد.

حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ بَشِیرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ أَبِی أُسَامَةَ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ عِنْدَهُ رَجُلٌ مِنَ الْمُغِیرِیَّةِ فَسُئِلَ عَنْ شَیْ‏ءٍ مِنَ السُّنَنِ فَقَالَ مَا مِنْ شَیْ‏ءٍ یَحْتَاجُ إِلَیْهِ وُلْدُ آدَمَ إِلَّا وَ قَدْ خَرَجَتْ فِیهِ السُّنَّةُ مِنَ اللَّهِ وَ مِنْ رَسُولِهِ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ مَا احْتَجَّ فَقَالَ الْمُغِیرِیُّ وَ بِمَا احْتَجَّ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع قَوْلُهُ‏ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ‏ نِعْمَتِی‏ حَتَّى فَرَغَ مِنَ الْآیَةِ فَلَوْ لَمْ یُکْمِلْ سُنَّتَهُ وَ فَرَائِضَهُ وَ مَا یَحْتَاجُ إِلَیْهِ النَّاسُ lا احْتَجَّ بِهِ.
بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلى الله علیهم ؛ کتابخانه آیت الله مرعشی ؛ ج‏1 ؛ ص517

صُحُفٍ مُطَهَرَه
امام باقر علیه السّلام فرمود: پشیمانى از گذشت بهتر و آسانتر است تا پشیمانى از کیفر نمودن.1 (یعنى حتی اگر در موردی عفو موجب پشیمانی انسان شود، باز پشیمان شدن بعد از انتقام سخت تر است.) 

مؤید این روایت صحیحه، حکمتی زیبا منسوب به رسول اکرم صلی الله علیه و آله است: صبر مرکب سلامت است. و جزع مرکب پشیمانى است. و تلخى حلم گواراتر از شیرینى انتقام است. و میوه حسد پشیمانى است. و کسى که صبر کند بر آنچه مکروه طبع اوست، می رسد به آنچه دوست مى‏ دارد. و صبر کردن بر مصیبت، مصیبتى است بر شماتت‏ کننده در آن مصیبت. و جزع و ناله و فریاد در مصیبت، مصیبت دیگر است، چون که ثواب آن از دست مى‏ رود. و این بزرگترین مصیبت است.2

1.الکافی (ط - الإسلامیة)، ج‏2، ص: 108/ 6- مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی خَالِدٍ الْقَمَّاطِ عَنْ حُمْرَانَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: النَّدَامَةُ عَلَى‏ الْعَفْوِ أَفْضَلُ وَ أَیْسَرُ مِنَ النَّدَامَةِ عَلَى الْعُقُوبَةِ.

2. إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی)، ج‏1، ص: 75 ... مَرَارَةُ الْحِلْمِ‏ أَعْذَبُ‏ مِنْ حَلَاوَةِ الِانْتِقَامِ وَ ثَمَرَةُ الْحِقْدِ النَّدَامَةُ وَ مَنْ صَبَرَ عَلَى مَنْ یَکْرَهُ أَدْرَکَ مَا یُحِبُّ وَ الصَّبْرُ عَلَى الْمُصِیبَةِ مُصِیبَةٌ لِلشَّامِتِ بِهَا وَ الْجَزَعُ عَلَیْهَا مُصِیبَةٌ ثَانِیَةٌ بِفَوَاتِ الثَّوَابِ وَ هِیَ أَعْظَمُ الْمَصَائِبِ.

صُحُفٍ مُطَهَرَه

«لا حول و لا قوة الا بالله» گنجی است از گنج های بهشت.

عن الصادق علیه السلام قال: قول «لا حول و لا قوة إلا بالله» کنز من کنوز الجنة.
تاریخ ‏الیعقوبى، دار صادر، بیروت، ج‏2، ص382

صُحُفٍ مُطَهَرَه

امام حسن عسکری علیه السلام را نزد علی بن نارمش _ که از ناصب ترین مردم و شدیدترین آنان در دشمنی با آل ابی طالب علیهم السلام بود_ حبس کردند و به او دستور دادند تا می تواند امام را آزار دهد. یک روز بیشتر نگذشت که [آن چنان شیفته امام شد که] برای امام چهره بر خاک می سائید و از روی احترام و تعظیم، [نگاهش را در مقابل امام به زیر می انداخت و] چشمش را بالا نمی آورد و امام از حبس او بیرون آمد؛ در حالی که بیش از همه به عظمت امام بصیرت یافته و گفتارش در شأن امام از همه مردم نیکوتر شده بود.
... طَأْطَأَ کُلُّ شَرِیفٍ لِشَرَفِکُمْ وَ بَخَعَ کُلُ‏ مُتَکَبِّرٍ لِطَاعَتِکُمْ‏ وَ خَضَعَ کُلُّ جَبَّارٍ لِفَضْلِکُمْ وَ ذَلَ‏ کُلُ‏ شَیْ‏ءٍ لَکُمْ وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِکُم‏ ...  (زیارت جامعه)

عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِیلَ الْعَلَوِیِّ قَالَ: حُبِسَ أَبُو مُحَمَّدٍ عِنْدَ عَلِیِّ بْنِ نَارْمَشَ وَ هُوَ أَنْصَبُ النَّاسِ وَ أَشَدُّهُمْ عَلَى آلِ أَبِی طَالِبٍ وَ قِیلَ لَهُ افْعَلْ بِهِ وَ افْعَلْ‏ فَمَا أَقَامَ عِنْدَهُ إِلَّا یَوْماً حَتَّى وَضَعَ خَدَّیْهِ لَهُ وَ کَانَ لَا یَرْفَعُ بَصَرَهُ إِلَیْهِ إِجْلَالًا وَ إِعْظَاماً فَخَرَجَ مِنْ عِنْدِهِ وَ هُوَ أَحْسَنُ النَّاسِ بَصِیرَةً وَ أَحْسَنُهُمْ فِیهِ قَوْلًا.
الکافی ؛ دار الکتب الإسلامیة ؛ ج‏1 ؛ ص508

 


 

صُحُفٍ مُطَهَرَه

نقل است که امام صادق علیه السلام به ابن ابی العوجاء فرمود: اگر حقیقت چنان باشد که تو میگویی [یعنی بهشت و جهنمی در کار نباشد] و البته هرگز چنین نیست؛ هم تو نجات می یابی هم ما [چون عذاب و ثوابی در کار نیست و در پایان کار مسلمان و کافر یکسانند] ولی اگر حقیقت چنان باشد که ما میگوییم و البته که چنین است؛ ما نجات می یابیم اما تو هلاک می شوی.

رُوِیَ‏ أَنَّ الصَّادِقَ ع قَالَ لِابْنِ أَبِی الْعَوْجَاءِ إِنْ یَکُنِ الْأَمْرُ کَمَا تَقُولُ وَ لَیْسَ کَمَا تَقُولُ نَجَوْنَا وَ نَجَوْتَ وَ إِنْ یَکُنِ الْأَمْرُ کَمَا نَقُولُ وَ هُوَ کَمَا نَقُولُ نَجَوْنَا وَ هَلَکْتَ. الإحتجاج ؛ نشر المرتضی ؛ ج‏2 ؛ ص336

صُحُفٍ مُطَهَرَه

شیخ صدوق رضوان الله علیه روایت کرده است: بزنطى رضوان الله علیه گفت که شنیدم امام‏ رضا علیه السلام می‌فرمود: مرا احدى از دوستانم با معرفت به حق من زیارت نکند جز آنکه شفاعت پذیر اویم در قیامت.

حدَّثَنَا أَبِی رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی نَصْرٍ الْبَزَنْطِیِّ قَالَ سَمِعْتُ الرِّضَا علیه السلام : یَقُولُ‏ مَا زَارَنِی أَحَدٌ مِنْ أَوْلِیَائِی عَارِفاً بِحَقِّی إِلَّا تَشَفَّعْتُ فِیهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ.

امالی شیخ صدوق، مجلس25، ص95/ ح4

صُحُفٍ مُطَهَرَه

حضرت عبدالعظیم گوید: بر سرورم امام هادی علیه السلام وارد شدم. وقتی مرا دید؛ فرمود: ابوالقاسم، خوش آمدی. به راستی که تو ولیّ ما هستی. گفتم: فدایت شوم. میخواهم دین خود را بر تو عرضه کنم تا اگر پسندیده است؛ تا هنگام ملاقات خدا بر آن ثابت بمانم. امام فرمود: عرضه کن. گفتم:
1. اعتقاد دارم خداوند واحد است. چیزی مانند او نیست و از دو حد ابطال و تشبیه بیرون است. نه جسم است؛ نه صورت؛ نه عَرَض و نه جوهر. بلکه اجسام را جسمیّت بخشیده و صورتها را صورت کرده و اعراض و جواهر را آفریده است. او ربّ هر چیز و مالک، جاعل و پدیدآورنده آنها است.

2. محمدّ صلّی الله علیه و آله بنده و فرستاده خدا و آخرین پیامبران است و بعد از او تا روز قیامت نبیّی نخواهد بود. 

3. و معتقدم: امام و خلیفه و ولی امر بعد از او امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب است. سپس به ترتیب حسن، حسین، علی بن الحسین، محمد بن علی، جعفر بن محمد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی و سپس شما مولای من.

امام در این جا فرمود: و بعد از من پسرم حسن. پس چگونه خواهد بود حال مردم در زمان جانشین او؟

گفتم: چطور مگر مولای من؟

امام فرمود: ظاهرش دیده نمیشود و بردن نامش حلال نیست؛ تا زمانی که قیام کند و زمین را از عدل و داد پر نماید؛ چنان که از جور و ستم پر شده است.

گفتم: به این نیز اقرار می کنم و نیز معتقدم:

4. دوست آنان دوست خدا و دشمنشان دشمن خدا است. طاعتشان طاعت خدا و نافرمانی از آنان نافرمانی خدا است.

5. و معتقدم: معراج حق است.

6. و سؤال و جواب در قبر حق است.

7. و بهشت حق است.

8. و دوزخ حق است.

9. و صراط حق است.

10 . و میزان حق است.

11. و قیامت بی هیچ شکی خواهد آمد و خداوند اهل قبور را برمی انگیزد.

12. و معتقدم فرائض واجب بعد از ولایت عبارت است از: نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر.

 امام هادی علیه السلام فرمود: ابوالقاسم! به خدا سوگند این همان دین خدا است که برای بندگانش پسندیده؛ پس بر آن ثابت بمان. خداوند تو را در دنیا و آخرت بر قول حق ثابت بدارد.

کفایة الأثر، علی بن محمد الخزّاز، نشر بیدار ص 286 و 287

صُحُفٍ مُطَهَرَه
از محمّد بن مسلم، وى مى‏گوید: محضر مبارک ابى عبد اللَّه علیه السّلام عرض کردم: چه اجر و ثوابى هست براى کسى که حسین علیه السّلام را زیارت کند؟ حضرت فرمودند: کسى که از روى شوق و ذوق به زیارت حضرت امام حسین علیه السّلام رود از بندگان مکرّم خداوند منّان محسوب مى‏ شود و در روز قیامت زیر لواء و پرچم حضرت حسین بن على علیهما السّلام بوده تا وقتى که این دو بزرگوار داخل بهشت شوند.

الْحَسَنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ [بن محمد بن عیسی] عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ إِبْرَاهِیمَ بْنِ عُثْمَانَ الْخَزَّازِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَا لِمَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَیْنِ ع قَالَ مَنْ أَتَاهُ شَوْقاً إِلَیْهِ کَانَ مِنْ عِبَادِ اللَّهِ الْمُکْرَمِینَ وَ کَانَ تَحْتَ لِوَاءِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ حَتَّى یُدْخِلَهُمَا اللَّهُ الْجَنَّةَ. کامل الزیارات، ص143

مطالب مرتبط:
استجابت دعا در کنار قبر امام حسین علیه السلام
فضل زیارت سیدالشهداء علیه السلام
حدیث بسیار زیبا در فضیلت زیارت امام حسین (صلوات الله علیه)

پاداش زیارت حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام

صُحُفٍ مُطَهَرَه

از امیرالمؤمنین علیه السلام: [جانِ] خود را با استغفار خوشبو کنید تا بوی بد گناهان رسوایتان نسازد.

عَنْ هِلَالِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْحَفَّارِ عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ عَلِیٍّ الدِّعْبِلِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عَلِیٍّ أَخِی دِعْبِلِ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا عَنْ آبَائِهِ ع عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنَّهُ قَالَ:

تَعَطَّرُوا بِالاسْتِغْفَارِ لَا تَفْضَحْکُمْ رَوَائِحُ الذُّنُوبِ..  امالی طوسی، مجلس۱۳، ح۵۲

صُحُفٍ مُطَهَرَه

ابن مسکان از امام صادق علیه السّلام روایت کرده است: هر کس به زیارت قبر ابا عبد اللَّه علیه السّلام برود در حالى که از مقام و منزلت او شناخت داشته باشد، خداوند همه گناهان او را مى‏ آمرزد.

حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنِ ابْنِ مُسْکَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ أَتَى قَبْرَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع عَارِفاً بِحَقِّهِ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص86؛
مشابه این معنا و الفاظ در همین باب به اسناد بسیار دیگری نیز روایت شده است. در خبر پیشین از همین باب مطلب فوق کمترین ثواب زیارت دانسته شده است.
پستهای مرتبط:

پاداش زیارت حضرت سیّدالشّهداء علیه السلام

حدیث بسیار زیبا در فضیلت زیارت امام حسین (صلوات الله علیه)

پاداش و بعضی از شرایط زیارت حضرت سیّدالشّهدا علیه السلام

زیارت خدا!
شوق به زیارت امام حسین علیه السلام

صُحُفٍ مُطَهَرَه